Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
fucoid |
مانند جلبک دریایی |
|
|
Other Matches |
|
sea weed |
جلبک دریایی |
seaweeds |
جلبک دریایی |
seaweed |
جلبک دریایی |
planker |
چون جلبک وستاره دریایی |
gulfweed |
نوعی جلبک یا علف دریایی |
medusoid |
مانند ستاره دریایی |
seabee |
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی |
algae |
جلبک |
alga |
جلبک |
green alga |
جلبک سبز |
algology |
مبحث جلبک شناسی |
zoospore |
هاگ تاژکدار غیرجنسی جلبک |
pondweed |
بکجور جلبک که در استخرهابهم میرسد |
yellow green alga |
جلبک دارای رنگدانه زرد تا سبز |
laminaria |
جلبکهای لامیناریا جلبک کلاه گرزی وپهن |
mastigophoran |
اغازیان تک سلولی تاژکدار که گاهی جزء جلبک محسوبند |
midshipman |
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی |
piratic |
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی |
kite |
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب |
petty officers |
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی |
oceanography |
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی |
running lights |
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی |
kites |
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب |
pilot chart |
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی |
petty officer |
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی |
chine |
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند |
stadimeter |
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی |
sea mark |
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی |
sea cucumber |
حلزون دریایی از جنس راب دریایی |
gonidium |
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها |
sea power |
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است |
convoy joiner |
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی |
terns |
پرستوک دریایی چلچله دریایی |
marines |
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی |
marine |
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی |
tern |
پرستوک دریایی چلچله دریایی |
naval activity |
تاسیسات دریایی قسمت دریایی |
task unit |
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد |
attack director |
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی |
bushbaby |
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند |
bushbabies |
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند |
light lists |
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی |
summary areas |
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی |
knot |
میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
knot |
گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
fossiliferous |
فسیل مانند سنگواره مانند |
lamellate |
لایه مانند ورقه مانند |
maritime |
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی |
rear commodore |
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی |
bureau of naval personnel |
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی |
naval aviation |
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی |
light period |
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی |
crash position indicator |
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی |
convoy commodore |
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی |
naval gunfire |
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی |
Marine Corps |
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی |
convoy routing |
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی |
convoy schedule |
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی |
crash locator beacon |
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی |
adjustable wheel |
چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده] |
convoy route |
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی |
commandant of marine corps |
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی |
light ship |
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی |
sofar |
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی |
lobsters |
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی |
lobster |
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی |
spotting board |
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی |
nautical |
دریایی |
marine |
دریایی |
dogfish |
سگ دریایی |
maritime |
دریایی |
thalassic |
دریایی |
thalaesic |
دریایی |
benthic |
ته دریایی |
marines |
دریایی |
sea born |
دریایی |
salty |
دریایی |
saltiest |
دریایی |
sea pier |
سد دریایی |
saltier |
دریایی |
sharks |
سگ دریایی |
pelagian |
دریایی |
shark |
سگ دریایی |
naval |
دریایی |
seas |
دریایی |
sea |
دریایی |
flag officer |
افسر دریایی |
sea cucumber |
راب دریایی |
sea cow |
گاو دریایی |
marine climate |
اب و هوای دریایی |
sea bass |
گرگ دریایی |
sea anemone |
شقایق دریایی |
marines |
تکاور دریایی |
marine forces |
تفنگداران دریایی |
rover |
دزد دریایی |
rock sucker |
مارماهی دریایی |
finger fish |
ستاره دریایی |
sea pad |
ستاره دریایی |
sea dog |
خوک دریایی |
lantern |
چراغ دریایی |
lanterns |
چراغ دریایی |
sea mail |
پست دریایی |
sea locust |
ملخ دریایی |
tidal wave |
سیلاب دریایی |
sea frontiers |
مرزهای دریایی |
fish hawk |
دال دریایی |
sea flower |
شقایق دریایی |
sea elephant |
فیل دریایی |
sea duty |
ماموریت دریایی |
sea dog |
گاو دریایی |
marine insurance |
بیمه دریایی |
marine railway |
ریل دریایی |
buccaneers |
دزد دریایی |
marine sand |
ماسه دریایی |
dolphin |
گراز دریایی |
dolphins |
گراز دریایی |
voyage |
سفر دریایی |
voyages |
سفر دریایی |
sea lane |
جاده دریایی |
sea lane |
مسیر دریایی |
sea lanes |
جاده دریایی |
sea lanes |
مسیر دریایی |
buccaneer |
دزد دریایی |
waterspouts |
گردباد دریایی |
marine regatta |
ریل دریایی |
fanal |
فانوس دریایی |
beacon |
چراغ دریایی |
beacon |
فار دریایی |
beacons |
چراغ دریایی |
beacons |
فار دریایی |
waterspout |
گردباد دریایی |
mariner's compass |
قطبنمای دریایی |
sea marks |
علامات دریایی |
hogfish |
گراز دریایی |
shore dinner |
غذای دریایی |
hydro aeroplane |
هواپیمای دریایی |
hydrographic chart |
نقشه دریایی |
ship's corporal |
دژبان دریایی |
porpoise |
گراز دریایی |
porpoises |
گراز دریایی |
geographical mile |
میل دریایی |
kelp |
اشنه دریایی |
seebreeze |
نسیم دریایی |
seaway |
مسیر دریایی |
seaway |
راه دریایی |
cruising |
سفر دریایی |
cruises |
سفر دریایی |
cruised |
سفر دریایی |
sirenic |
حوری دریایی |
holothurian |
راب دریایی |
holothurian |
حلزون دریایی |
armada |
نیروی دریایی |
armadas |
نیروی دریایی |
blockage |
ممانعت دریایی |
blockage |
محاصره دریایی |
blockages |
ممانعت دریایی |
blockages |
محاصره دریایی |
cruise |
سفر دریایی |
sill of a dock |
سد حوض دریایی |
seawall |
دیوار یا سد دریایی |
seapower |
قدرت دریایی |
seamount |
کوه دریایی |
sea stores |
فروشگاه دریایی |
sea rover |
دزد دریایی |
floatplane |
هواپیمای دریایی |
sea power |
کشور دریایی |
sea plane |
هواپیمایی دریایی |
floating trade |
تجارت دریایی |
sea nymph |
پری دریایی |
sea nymph |
حوری دریایی |
rip |
گرداب دریایی |
ripped |
گرداب دریایی |
rips |
گرداب دریایی |
light house |
چراغ دریایی |
sea surveillance |
مراقبت دریایی |
siren |
حوری دریایی |
siren |
اژیر دریایی |
sirens |
حوری دریایی |
sirens |
اژیر دریایی |
otter |
سمور دریایی |
otters |
سمور دریایی |
fucus |
کتانجک خس دریایی |
seaman guard |
گارد دریایی |
seadrome |
فرودگاه دریایی |
light house |
فار دریایی |
sea weed |
علف دریایی |
sea monster |
هیولای دریایی |
sea swallow |
چلچله دریایی |
marooner |
دزد دریایی |
pharos |
فانوس دریایی |
pelagic |
دریایی دریانشین |
pelagian |
جانور دریایی |
naval activity |
یکان دریایی |
paravane |
اژدرمخرب دریایی |
asteroidea |
ستارههای دریایی |
creeping attack |
تک غافلگیرانه دریایی |
ossifrage |
عقاب دریایی |
osprey |
عقاب دریایی |
naval attache |
وابسته دریایی |
on shore winds |
باد دریایی |