Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
They fight like cat and dog.
مانند سگ و گربه به هم می پرند.
Other Matches
felid
گربه مانند
genet
جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline
وابسته به تیره گربه گربه صفت
stick
یک گروه چترباز که از یک دریا یک قسمت هواپیما به بیرون می پرند
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
grimalkin
گربه
flues
گربه رو
malkin
گربه
ventus's shell
کس گربه
puss
گربه
air drain
گربه رو
felid
گربه
cat
گربه
neko
گربه
gib cat
گربه نر
tom cat
گربه نر
cats
گربه
tomcat
گربه نر
flue
گربه رو
tomcats
گربه نر
the cat has nine lives
گربه
moggy
گربه
to lead one a dance
گربه رقصاندن
cat's paws
پنجه گربه
cat's paw
پنجه گربه
cowry
نوعی کس گربه
cowries
نوعی کس گربه
kitty
بچه گربه
lead one a dance
گربه رقصاندن
wildcat
گربه وحشی
galeophobia
گربه هراسی
kitties
بچه گربه
tiger cat
گربه وحشی
pussies
گربه وار
pussy
گربه وار
to pull the strings
گربه رقصاندن
tabby cat
گربه خط دار
kitling
بچه گربه
cowrie
نوعی کس گربه
kits
بچه گربه
kit
بچه گربه
foumart
گربه قطبی
tabby
گربه ماده
tabbies
گربه ماده
mewing
صدای گربه
foumart
گربه شمالی
mewed
صدای گربه
mew
صدای گربه
gib cat
گربه اخته
grimalkin
گربه ماده
kittens
بچه گربه
kitten
بچه گربه
felidae
تیره گربه
reflecting stud
چشم گربه
heating flue
تنوره گربه رو
fitchet
گربه قطبی
gib
گوه گربه نر
catfish
گربه ماهی
abyssinian
نژادی از گربه
caracal
گربه صحرایی
cattish
گربه وار
catlike
گربه وار
cri du chat
گربه اوایی
sheat fish
گربه ماهی
catty
گربه صفت
catty
شبیه گربه
toms
جنس نر گربه نر
gatophobia
گربه هراسی
ailurophobia
گربه هراسی
cathead
کله گربه
cattiest
گربه صفت
cattiest
شبیه گربه
cattier
گربه صفت
cattier
شبیه گربه
Persian cat
گربه ایرانی
silure
گربه ماهی
civet
گربه زباد
cattiness
گربه صفتی
felinity
گربه صفتی
wildcats
گربه وحشی
tom
جنس نر گربه نر
cats eye
چشم گربه
meaow
صدای گربه
lemon grass
گربه دشتی
meow
صدای گربه
cattily
گربه وار
catling
بچه گربه
leopards
پلنگ گربه وحشی
miaows
صدای گربه میومیو
miaowing
صدای گربه میومیو
miaowed
صدای گربه میومیو
miaow
صدای گربه میومیو
caterwaul
صدای شیون گربه
cat gets one's tongue
<idiom>
گربه زبونش را خورده
neko ashi dachi
ایستادن گربه سان
serval
گربه دشتی افریقایی
beom seogi
گربه سان ایستادن
viverrine
خانواده گربه زباد
viverrine
شبیه گربه زباد
gib
گربه صفت بودن
caterwauled
صدای شیون گربه
catamountain
یکجور گربه دشتی
miaou
صدای گربه میومیو
leopard
پلنگ گربه وحشی
to pull the wires
گربه رقصانی کردن
pussy
ریم الود گربه
catamount
یکجور گربه دشتی
kittenish
مثل بچه گربه
pussies
ریم الود گربه
caterwauling
صدای شیون گربه
tabby cat
گربه ببری یا پلنگی
caterwauls
صدای شیون گربه
A cat has nine lives .
<proverb>
گربه هفت جان دارد .
fitchew
پوست راسو یا گربه قطبی
Siamese cats
گربه چشم ابی ولاغرسیامی
margay
گربه پلنگی امریکای جنوبی
Siamese cat
گربه چشم ابی ولاغرسیامی
There is not room no swing a cat .
<proverb>
گربه را مجال گذز نیست .
play cat and mouse with someone
<idiom>
موش و گربه بازی کردن
The cat dreams of mice.
<proverb>
گربه در خواب موش بیند.
fisch
پوست راسو یا گربه قطبی
hemp nettle
گیاهان جنس کله گربه
linsang
گربه زباد برمه وجاوه
manx cat
گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
fleas i. doges and cats
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
cougars
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
rumpy
یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
wire pulling
گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
cougar
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
The cat ate the whole mouse.
گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
Two cas and a mouse , two wives in one house , two.
<proverb>
دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
No matter which way you fling a cat, it will light.
<proverb>
گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.
catgut
روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
return
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returned
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
capillaceous
مانند نخ
blotchy
لک مانند
etc
و مانند آن
reedier
نی مانند
reediest
نی مانند
reedy
نی مانند
womanlike
زن مانند
goatish
بز مانند
without an e.
بی مانند
fulidal
اب مانند
capitate
مانند سر
similar
مانند
and so on
و مانند ان
analogous
مانند
etcetera
و مانند ان
after the example of
مانند
encephaloid
مخ مانند
thready
نخ مانند
threadlike
نخ مانند
toughest
پی مانند
tendinous
بی مانند
tougher
پی مانند
tough
پی مانند
analog
مانند
unequaled
بی مانند
filiform
نخ مانند
simulant
مانند
similiar
مانند
arundinaceous
نی مانند
argillaceous
رس مانند
argillaceous
گل مانند
aquiform
اب مانند
impish
جن مانند
fluty
نی مانند
floriform
گل مانند
vide
مانند
anthoid
گل مانند
frothy
کف مانند
penniform
پر مانند
analogue
مانند
unique
بی مانند
castellated
دژ مانند
plumose
پر مانند
icily
یخ مانند
unapproachable
بی مانند
pipelike
نی مانند
as
مانند
analogues
مانند
plumelike
پر مانند
uniquely
بی مانند
inapproachable
بی مانند
liplike
لب مانند
lambdoid
مانند
foggy
مانند مه
mammilary
مانند
foggiest
مانند مه
gypsiferous
گچ مانند
near
مانند
near-
مانند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com