Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
sportsmanlike
مانند ورزشکار
Other Matches
gymnast
ورزشکار
athletes
ورزشکار
sportsmen
ورزشکار
sportman
ورزشکار
sportswoman
زن ورزشکار
sportswomen
زن ورزشکار
sportsman
ورزشکار
exerciser
ورزشکار
athlete
ورزشکار
gymnasts
ورزشکار
featherweight
ورزشکار پروزن
athletic
تنومندی ورزشکار
tracksuit
عرقگیر ورزشکار
athlete heart
قلب ورزشکار
tracksuits
عرقگیر ورزشکار
hotdog
ورزشکار ممتاز
featherweights
ورزشکار پروزن
buirdly
قوی بنیه ورزشکار
athletic suporters
وسایل محافظتی ورزشکار
gamester
ادم شوخ ورزشکار
classed
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
sportsman
ورزش دوست ورزشکار جوانمرد
classing
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
unattached
بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
classes
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
class
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
sportsmen
ورزش دوست ورزشکار جوانمرد
to be sidelined
[player]
از بازی یا معرکه خارج شدن
[ورزشکار]
sullivan award
جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
an athlete's body
[circulation]
can take a lot of punishment.
بدن
[گردش خون]
یک ورزشکار می تواند فشار زیادی را تحمل بکند .
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
tougher
پی مانند
analogous
مانند
fluty
نی مانند
argillaceous
گل مانند
tough
پی مانند
arundinaceous
نی مانند
toughest
پی مانند
etc
و مانند آن
unapproachable
بی مانند
gypsiferous
گچ مانند
similiar
مانند
analog
مانند
goatish
بز مانند
penniform
پر مانند
and so on
و مانند ان
plumelike
پر مانند
filiform
نخ مانند
fulidal
اب مانند
simulant
مانند
after the example of
مانند
similar
مانند
aquiform
اب مانند
capitate
مانند سر
argillaceous
رس مانند
capillaceous
مانند نخ
inimitable
بی مانند
unprecedented
بی مانند
unprecedentedly
بی مانند
impish
جن مانند
vide
مانند
encephaloid
مخ مانند
reedy
نی مانند
etcetera
و مانند ان
mammilliform
مانند
reedier
نی مانند
pipelike
نی مانند
unequaled
بی مانند
tendinous
بی مانند
anthoid
گل مانند
threadlike
نخ مانند
floriform
گل مانند
blotchy
لک مانند
thready
نخ مانند
womanlike
زن مانند
without an e.
بی مانند
feathery
پر مانند
incomparable
بی مانند
plumose
پر مانند
reediest
نی مانند
castellated
دژ مانند
near
مانند
nearest
مانند
liplike
لب مانند
uniquely
بی مانند
analogue
مانند
myrtle formed
اس مانند
near-
مانند
icily
یخ مانند
string
نخ مانند
as
مانند
nears
مانند
nearer
مانند
neared
مانند
inapproachable
بی مانند
unique
بی مانند
mammilary
مانند
foggy
مانند مه
unparalleled
بی مانند
nearing
مانند
analogues
مانند
unequalled
بی مانند
lambdoid
مانند
foggiest
مانند مه
foggier
مانند مه
frothy
کف مانند
reeding
طرح نی مانند
saddlebacked
زین مانند
cloistral
دیر مانند
reniform
کلیه مانند
charry
زغال مانند
lam dacism
مانند لام
ravined
کلاغ مانند
columniform
ستون مانند
cinderous
خاکستر مانند
rocklike
خاره مانند
rhizoid
ریشه مانند
rheumatoid
مانند روماتیسم
collective goods
مانند جاده
saccate
کیسه مانند
chondroid
غضروف مانند
cicatricial
مانند اثرزخم
saclike
کیسه مانند
rodlike
میله مانند
rattish
موش مانند
coralline
مرجان مانند
ctenoid
شانه مانند
cucullated
مانند خودیاباشلق
culicoid
پشه مانند
puppyish
توله سگ مانند
cuticular
پوست مانند
lamblike
بره مانند
cystoid
مانند مثانه
deiform
خدا مانند
deltoid
مانند دال
deltoideus
مانند دال
dendriform
مانند درخت
pterygoid
بال مانند
mummiform
مومبا مانند
cryptand
حجره مانند
puriform
چرک مانند
coralloid
مانند مرجان
parchmenty
پوست مانند
coriaceous
چرم مانند
leatheroid
چرم مانند
lactescent
شیر مانند
lamblkin
بره مانند
corneous
شاخ مانند
coroniform
تاج مانند
racemiform
خوشه مانند
corvine
کلاغ مانند
cowish
گاو مانند
crinoid
زنبق مانند
pyramidic
اهرام مانند
dermatoid
پوست مانند
ramiform
شاخه مانند
shadowlike
سایه مانند
as usual
مانند همیشه
seedlike
بذر مانند
seamilike
درز مانند
lipomatous
چربی مانند
liliaceous
یاس مانند
scopulate
کلاله مانند
asteroidal
مانند ستاره
ligniform
چوب مانند
mercurous
جیوه مانند
metalliform
فلز مانند
auriform
گوش مانند
as ever
مانند همیشه
lithoid
سنگ مانند
maddish
دیوانه مانند
anthracoid
مانند گنده
shelflike
تاقچه مانند
manlike
مرد مانند
apelike
میمون مانند
aphthoid
برفک مانند
sheetlike
ورقه مانند
mattery
ماده مانند
malty
مالت مانند
arborescent
شاخه مانند
arciform
قوس مانند
argillaceous
مانند خاک رس
mastoid
پستان مانند
baccate
توت مانند
sciuroid
سنجاب مانند
cadaveric
لاشه مانند
campanulate
زنگ مانند
mitral
مانند تاج
canaliculate
ابراه مانند
cancellate
شبکه مانند
ursine
خرس مانند
lanceolate
نیشتر مانند
lateritious
اجر مانند
carneous
گوشت مانند
carunculate
مانند لحیمه
ceraceous
مانند موم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com