Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
matchstick
مانند چوب کبریت
matchsticks
مانند چوب کبریت
Search result with all words
stick insect
حشرهی چوب کبریت مانند
stick insects
حشرهی چوب کبریت مانند
Other Matches
wolf's claw
رصن نبات کبریت گیاه کبریت
lighters
کبریت
lighter
کبریت
safety match
کبریت بی خطر
to strika a match
کبریت زدن
to strike a light
کبریت زدن
match
چوب کبریت
match
مسابقه کبریت
club moss
گیاه کبریت
some matches
چند تا کبریت
brimstone match
کبریت گوگردی
To strike a match.
کبریت زدن
matchwood
چوب کبریت
matches
مسابقه کبریت
match box
قوطی کبریت
matchsticks
چوب کبریت
matchsticks
مقوای کبریت
to strike a match or light
کبریت زدن
matchstick
چوب کبریت
matchboxes
قوطی کبریت
box of matches
قوطی کبریت
matchstick
مقوای کبریت
matches
چوب کبریت
slow match
کبریت کند سوز
vesuvian
کبریت vesuvius وابسته به کوه اتشفشان
Could we have some matches please?
ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
vasculum
کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
capitate
مانند سر
castellated
دژ مانند
without an e.
بی مانند
gypsiferous
گچ مانند
unprecedentedly
بی مانند
tougher
پی مانند
capillaceous
مانند نخ
neared
مانند
nearer
مانند
nearest
مانند
nearing
مانند
nears
مانند
unequaled
بی مانند
filiform
نخ مانند
plumose
پر مانند
unprecedented
بی مانند
thready
نخ مانند
inimitable
بی مانند
fulidal
اب مانند
analogous
مانند
etc
و مانند آن
blotchy
لک مانند
impish
جن مانند
floriform
گل مانند
womanlike
زن مانند
pipelike
نی مانند
fluty
نی مانند
feathery
پر مانند
incomparable
بی مانند
threadlike
نخ مانند
plumelike
پر مانند
penniform
پر مانند
goatish
بز مانند
unapproachable
بی مانند
tendinous
بی مانند
unequalled
بی مانند
vide
مانند
analogues
مانند
argillaceous
رس مانند
myrtle formed
اس مانند
similar
مانند
similiar
مانند
toughest
پی مانند
unique
بی مانند
uniquely
بی مانند
encephaloid
مخ مانند
tough
پی مانند
analogue
مانند
string
نخ مانند
lambdoid
مانند
unparalleled
بی مانند
mammilliform
مانند
anthoid
گل مانند
mammilary
مانند
simulant
مانند
analog
مانند
and so on
و مانند ان
liplike
لب مانند
argillaceous
گل مانند
arundinaceous
نی مانند
after the example of
مانند
inapproachable
بی مانند
reedy
نی مانند
etcetera
و مانند ان
frothy
کف مانند
aquiform
اب مانند
foggy
مانند مه
icily
یخ مانند
foggiest
مانند مه
foggier
مانند مه
reedier
نی مانند
near-
مانند
near
مانند
reediest
نی مانند
as
مانند
parchmenty
پوست مانند
crinoid
زنبق مانند
dermoid
پوست مانند
dermatoid
پوست مانند
pyramidic
اهرام مانند
deltoid
مانند دال
deiform
خدا مانند
deltoideus
مانند دال
dendriform
مانند درخت
discoidal
قرص مانند
puppyish
توله سگ مانند
disklike
صفحه مانند
cystoid
مانند مثانه
cucullated
مانند خودیاباشلق
digitiform
انگشت مانند
ctenoid
شانه مانند
cryptand
حجره مانند
culicoid
پشه مانند
puriform
چرک مانند
rattish
موش مانند
disclike
صفحه مانند
ravined
کلاغ مانند
ramiform
شاخه مانند
racemiform
خوشه مانند
discoid
صفحه مانند
discoid
قرص مانند
discoidal
صفحه مانند
cuticular
پوست مانند
dermoidal
پوست مانند
coroniform
تاج مانند
boll
برامدگی مانند
shelflike
تاقچه مانند
bosomy
پستان مانند
sciuroid
سنجاب مانند
boxy
جعبه مانند
brach
تازی مانند
sciurine
سنجاب مانند
negroid
زنگی مانند
scalelike
ترازو مانند
bursiform
کیسه مانند
bursiform
کیف مانند
butyric
کره مانند
cadaveric
لاشه مانند
campanulate
زنگ مانند
billowy
موج مانند
benzenoid
بنزن مانند
scopulate
کلاله مانند
aphthoid
برفک مانند
shrubby
مانند گلچین
arborescent
شاخه مانند
arciform
قوس مانند
argillaceous
مانند خاک رس
as ever
مانند همیشه
as usual
مانند همیشه
sheetlike
ورقه مانند
shadowlike
سایه مانند
asteroidal
مانند ستاره
auriform
گوش مانند
baccate
توت مانند
seedlike
بذر مانند
seamilike
درز مانند
canaliculate
ابراه مانند
cancellate
شبکه مانند
collective goods
مانند جاده
columniform
ستون مانند
rocklike
خاره مانند
rhizoid
ریشه مانند
rheumatoid
مانند روماتیسم
coralline
مرجان مانند
coralloid
مانند مرجان
coriaceous
چرم مانند
leatheroid
چرم مانند
reniform
کلیه مانند
corneous
شاخ مانند
reeding
طرح نی مانند
corpuscular
گویچه مانند
corvine
کلاغ مانند
cloistral
دیر مانند
rodlike
میله مانند
saccate
کیسه مانند
carneous
گوشت مانند
carunculate
مانند لحیمه
ceraceous
مانند موم
ceratoid
شاخ مانند
scalelike
فلس مانند
charry
زغال مانند
scabious
دله مانند
sanguineous
خون مانند
chondroid
غضروف مانند
sagittary
مانند تیر
cicatricial
مانند اثرزخم
cinderous
خاکستر مانند
saddlebacked
زین مانند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com