English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
mitriform مانند کلاه اسقف
miyred مانند کلاه اسقف
Other Matches
turbans کلاه عمامه مانند
porringer کلاه کاسه مانند
turban کلاه عمامه مانند
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time . این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
casks کلاه جنگی کلاه خود
cask کلاه جنگی کلاه خود
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
bishop اسقف
bishops اسقف
metropolitan bishop سر اسقف
prelatess زن اسقف یا متران
archdeacon معاون اسقف
archbishops اسقف اعظم
diocese اسقف نشین
dioceses قلمرو اسقف
archdeacons معاون اسقف
mitres تاج اسقف
mitre تاج اسقف
miters تاج اسقف
dioceses اسقف نشین
miter تاج اسقف
archbishop اسقف اعظم
diocese قلمرو اسقف
provisor اسقف نافرخرج
prelature اسقف نشین
prince bishop شاهزاده اسقف
primate of england سر اسقف YORK
archbshop اسقف بزرگ
diocesan وابسته به قلمرو اسقف
prelature قلمرو اسقف اعظم
vestment لباس رسمی اسقف
archiepiscopal متعلق به اسقف بزرگ
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
archbishopric مقام یا قلمرو اسقف
hierarch سرکشیش اسقف بزرگ
archdiocesan وابسته بقلمرو اسقف اعظم
exarch نایب السطنه اسقف اعظم
patriarchate مقام بطریق یا اسقف بزرگ
archdiocese قلمرو مذهبی اسقف اعظم
prelates اسقف اعظم کشیش ارشد
prelate اسقف اعظم کشیش ارشد
pontifical وابسته به پاپ یا اسقف جامه اسقفی
prelatic وابسته به اسقف بزرگ متران وار
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
gremial پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
deacon خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
surrogate نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogates نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
hats کلاه
hat کلاه
panache پر کلاه
ice cap یخ کلاه
headgear کلاه
cap کلاه
nightcaps شب کلاه
nightcap شب کلاه
pretty fellow کج کلاه
ice-caps یخ کلاه
jack a dandy کج کلاه
ice-cap یخ کلاه
pompom گل کلاه
bilk کلاه سر
aigret گل کلاه
opera hat کلاه له شو
head piece کلاه
capped کلاه
cappa کلاه
chapeau کلاه
beau کج کلاه
pavilions کلاه فرنگی
stetsons کلاه کابوی
fraudulence کلاه برداری
hat block قالب کلاه
door lintel کلاه چهارچوب
bonnet کلاه سرگذاشتن
pavilion کلاه فرنگی
hatter کلاه فروش
summer house کلاه فرنگی
bonnets کلاه سرگذاشتن
gaud کلاه برداری
bathing caps کلاه حمام
galea کلاه خود
pergolas کلاه فرنگی
bathing cap کلاه حمام
helmets کلاه اهنی
helmets کلاه خود
panama hat کلاه پاناما
panama hats کلاه پاناما
helmet کلاه اهنی
helmet کلاه خود
pergola کلاه فرنگی
welch کلاه گذاشتن
hat in hand کلاه دردست
wig کلاه گیس
kepi کلاه کپی
swindlers کلاه گذار
hoods کلاه اهنی
swindler کلاه بردار
swindlers کلاه بردار
swindler کلاه گذار
hood کلاه اهنی
hood کلاه خود
helmet liner کلاه فیبری
helmet liner کلاه کاسک
service cap کلاه خدمت
d's cap کلاه قیفی
high hat کلاه بلند
snowcap برف کلاه
steel cap کلاه فولادی
hoods کلاه خود
wigs کلاه گیس
crush hat کلاه بازیگرخانه
swindle کلاه برداری
swindled کلاه برداری
swindles کلاه برداری
Welsh کلاه گذاشتن
hat tree کلاه اویز
mantles کلاه توری
mantle کلاه توری
steel helmet کلاه اهنی
tricone کلاه سه ترک
tricorn کلاه سه ترک
uncap کلاه از سر برداشتن
milliners کلاه فروش
belvidere کلاه فرنگی
pitch cap کلاه زفت
cockade نشان کلاه
hatboxes جعبه کلاه
hatbox جعبه کلاه
plume پر کلاه زنان تل
plumes پر کلاه زنان تل
frauds کلاه برداری
tiaras کلاه پادشاهی
tiara کلاه پادشاهی
berets کلاه بره
beret کلاه بره
skullcaps کلاه بره
skullcap کلاه بره
milliner کلاه فروش
capping کلاه سازی
polled راس کلاه
poll راس کلاه
belvedere کلاه فرنگی
fools cap کلاه قیفی
bareheaded بدون کلاه
fop کج کلاه ابله
casket کلاه خدمت
caskets کلاه خدمت
avant-sorps کلاه فرنگی
periwig کلاه گیس
polls راس کلاه
peruke کلاه گیس
petasus کلاه بالدار
casque کلاه خود
rain cap کلاه کریلی
stetson کلاه کابوی
trilbies کلاه شاپو
stetsons کلاه وسترن
fraud کلاه برداری
stetson کلاه وسترن
rip-offs کلاه برداری
mutch کلاه کتانی
rip-off کلاه برداری
hatpins گیرهی کلاه
hatpin گیرهی کلاه
hairpiece کلاه گیس
crash helmets کلاه ایمنی
hairpieces کلاه گیس
streamers نوارلباس یا کلاه
streamer نوارلباس یا کلاه
rain hat کلاه بارانی
balaclava کلاه دوچشمی
rug [American E] کلاه گیس
postiche کلاه گیس
miyred کلاه دار
black cap کلاه سیاه
cocks کج نهادگی کلاه
cocking کج نهادگی کلاه
cock کج نهادگی کلاه
hats کلاه کاردینالی
balaclavas کلاه دوچشمی
fraudulent کلاه بردار
hat کلاه کاردینالی
gross f. کلاه برداری بزرگ
capuche باشلق یا کلاه شنل
pavilion عمارت کلاه فرنگی
outfoxed کلاه سرکسی گذاشتن
burgonet نوعی کلاه خود
outfox کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxing کلاه سرکسی گذاشتن
sun hat کلاه افتاب گیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com