English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
war game مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
Other Matches
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
assault courses دوره اموزشی عملیات هجومی
assault course دوره اموزشی عملیات هجومی
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
plato منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار اموزشی
campaign عملیات جنگی
dry run عملیات جنگی
campaigned عملیات جنگی
campaigns عملیات جنگی
campaigning عملیات جنگی
actions عملیات جنگی
action عملیات جنگی
campaigning یک رشته عملیات جنگی
campaigns یک رشته عملیات جنگی
campaign یک رشته عملیات جنگی
campaigned یک رشته عملیات جنگی
almena جان پناه [در بلندترین قسمت بام در هنگام عملیات جنگی]
action report گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
wounded in action زخمی عملیات زخمی جنگی
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
escry فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
battle drill مشق جنگی تمرین جنگی
warships کشتی جنگی ناو جنگی
warship کشتی جنگی ناو جنگی
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
didactic اموزشی
instructional اموزشی
educational اموزشی
ea سن اموزشی
educational age سن اموزشی
training ship کشتی اموزشی
educational administration مدیریت اموزشی
educational guidance راهنمایی اموزشی
dummy cartridge فشنگ اموزشی
instruction film فیلم اموزشی
educational pyramid هرم اموزشی
instructional material مواد اموزشی
training publication نشریات اموزشی
training manual راهنمای اموزشی
service practice تمرین اموزشی
graphical training aids چارت اموزشی
graphic training aid پوسترهای اموزشی
graphic training aid چارت اموزشی
training cycle سیکل اموزشی
skull practice کلاس اموزشی
deputy for training معاونت اموزشی
training facilities محلهای اموزشی
training facilities تاسیسات اموزشی
instructional method روش اموزشی
instructional program برنامه اموزشی
curriculums برنامه اموزشی
curriculum برنامه اموزشی
educational technology فن شناسی اموزشی
training bill برنامه اموزشی
educational system نظام اموزشی
educational quotient بهر اموزشی
didactic psychoanalysis روانکاوی اموزشی
educational television تلویزیون اموزشی
training publication مدارک اموزشی
didactic analysis روانکاوی اموزشی
instructional technology تکنولوژی اموزشی
live fire تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
gunnery ship ناو اموزشی توپخانه
department اداره گروه اموزشی
mobile training team تیم اموزشی سیار
didactics روش شناسی اموزشی
training aid وسیله کمک اموزشی
departments اداره گروه اموزشی
educational planning برنامه ریزی اموزشی
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
telecourse دوره برنامههای اموزشی تلویزیونی
maieutic وابسته به روش اموزشی سقراط
propagating خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation عملیات کنترل زمین عملیات
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
simulated mustard گاز خردل مصنوعی یا گازخردل اموزشی
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
course ware نام برنامههای اموزشی کامپیوتر دوره ابزار
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
instructional computing فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
time resolution جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
submarine sanctuaries مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
bleacher صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
operation 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
tactical جنگی
dogfights سگ جنگی
dogfight سگ جنگی
fighting جنگی
bristly جنگی
warlike جنگی
tactically جنگی
martin جنگی
battle line خط جنگی
service جنگی
martial جنگی
serviced جنگی
scrapper جنگی
live تیراندازی جنگی
live فشنگ جنگی
prisoner of war زندانی جنگی
combat firing تیراندازی جنگی
warheads کلاهک جنگی
warhead کلاهک جنگی
cars ارابه جنگی
interned پناهنده جنگی
military جنگی ارتش
navies کشتی جنگی
service ammunition مهمات جنگی
accredited correspondent خبرنگار جنگی
dim light چراغ جنگی
navy کشتی جنگی
live مهمات جنگی
lived تیراندازی جنگی
battleships کشتی جنگی
dry run تمرین جنگی
missing گمشده جنگی
lived مهمات جنگی
stratagems حیله جنگی
stratagem حیله جنگی
lived فشنگ جنگی
prisoners of war اسیر جنگی
prisoners of war زندانی جنگی
prisoner of war اسیر جنگی
reparations for war damages غرامات جنگی
destrier اسب جنگی
destrer اسب جنگی
battleship کشتی جنگی
battle dress جلیقه جنگی
sloop قایق جنگی
booty of war غنیمت جنگی
campaign badge نشان جنگی
strategic situation وضع جنگی
campaign medal مدال جنگی
poleaxe تبرزین جنگی
cocker خروس جنگی
spoiler خریدارغنائم جنگی
compartment دهلیز جنگی
poleax تبرزین جنگی
battle station پایگاه جنگی
battle sight درجه جنگی
battle reserve احتیاط جنگی
battle casualty تلفات جنگی
sloop of war کرجی جنگی
spoils of war غنائم جنگی
battle lights چراغهای جنگی
battle map نقشه جنگی
battle plane هواپیمای جنگی
battleplane هواپیمای جنگی
warplane هواپیمای جنگی
battle problems مسائل جنگی
battle reserve ذخیره جنگی
compartments دهلیز جنگی
combat exercise مانور جنگی
parlementaire فرستاده جنگی
service mine مین جنگی
war horses اسب جنگی
armed naval vessel ناو جنگی
war horse اسب جنگی
bantams خروس جنگی
bantam خروس جنگی
chariot ارابه جنگی
paludament ردای جنگی
chariots ارابه جنگی
tactic تدابیر جنگی
tactical missile موشک جنگی
contraband of war قاچاق جنگی
tactical aircraft هواپیمای جنگی
combat ration جیره جنگی
combat tire لاستیک جنگی
combatant vessel کشتی جنگی
combatant vessel ناو جنگی
tactical intelligence اطلاعات جنگی
munitions of war مهمات جنگی
tactical march حرکت جنگی
car ارابه جنگی
tactical march انتقال جنگی
warpath مسیر جنگی
field type از نوع جنگی
field wire سیم جنگی
war crimes جنایات جنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com