Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 55 (4 milliseconds)
English	Persian
nature	ماهیت
natures	ماهیت
essence	ماهیت
navigate	ماهیت
navigated	ماهیت
navigates	ماهیت
navigating	ماهیت
quiddity	ماهیت
Other Matches
nature of the operation	ماهیت عملیات
mertis of the case	ماهیت دعوی
denaturation	قلب ماهیت
matters	ماهیت جوهر
mattering	ماهیت جوهر
essence	وجود ماهیت
matter	ماهیت جوهر
mattered	ماهیت جوهر
natures	ماهیت خوی
transubstantiation	قلب ماهیت
nature	ماهیت خوی
human nature	ماهیت آدم
transmutation	قلب ماهیت
transmutable	قلب ماهیت یافتنی
transshape	تغییر ماهیت دادن
transubstantiate	قلب ماهیت کردن
coessentiality	هم جوهری وحدت ماهیت
transmutative	قلب ماهیت یافتنی
substantivize	دارای ماهیت کردن
transmutation	قلب ماهیت تکامل
substantiate	ماهیت جسمانی دادن به
substantiated	ماهیت جسمانی دادن به
substantiates	ماهیت جسمانی دادن به
substantiating	ماهیت جسمانی دادن به
substantive	دارای ماهیت واقعی حقیقی
ipso facto	بواسطه ماهیت خود فعل
denature	طبیعت یا ماهیت چیزی راعوض کردن
nature [of things]	سرشت [ماهیت] [خوی] [ذات] [طبیعت]
demurs	ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
His speech was in the nature of an apology.	ماهیت سخنرانی او [مرد] عذرخواهی بود.
demurring	ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demurred	ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demur	ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
anthroposophy	علم شناسایی طبیعت و ماهیت انسانی
qualities	ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
quality	ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
the nature of the case	ماهیت دعوا یا موضوع خوش خویی
objectify	خاصیت و ماهیت چیزی رامعین کردن
identify	مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
transmute	تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
transmuted	تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
transmutes	تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
identifies	مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identified	مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
transmuting	تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
identifying	مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identification	حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com