Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
fish meal
ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
fish story
ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
Other Matches
spalls
تیکه سنگ که بمصرف پرکردن میرسد
vivary
جای نگهداری حیوانات یا محل صید ماهی
utilizes
بمصرف رساندن
utilising
بمصرف رساندن
utilises
بمصرف رساندن
utilised
بمصرف رساندن
utilize
بمصرف رساندن
utilizing
بمصرف رساندن
battles
زد وخورد
battled
زد وخورد
battling
زد وخورد
combating
زد وخورد
combated
زد وخورد
combats
زد وخورد
combat
زد وخورد
set-tos
زد وخورد
set-to
زد وخورد
skirmish
زد وخورد
battle
زد وخورد
set to
زد وخورد
medleys
زد وخورد
skirmishes
زد وخورد
medley
زد وخورد
skirmish
زد وخورد کردن
skirmishes
زد وخورد کردن
pickeer
زد وخورد کردن
me seems
بنظرم میرسد
he is a stranger to me
بنظرم میرسد
it seem to me
بنظرم میرسد
it occurs to me that
بنظرم میرسد که
pomfret
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
it sounds false
دروغ بنظر میرسد
He sounds angry.
او عصبانی به نظر میرسد.
meseems
چنین بنظرم میرسد
we learnt from london that
از لندن خبر میرسد
methinks
بنظرم چنین میرسد
he looks brave
او شجاع بنظر میرسد
escolar
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
tidewater
اب جزر ومد که بخشکی میرسد
it seems to me he is lying
بنظرم میرسد دروغ میگوید
pondweed
بکجور جلبک که در استخرهابهم میرسد
clapboard
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboards
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
piece goods
کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
guppies
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
haddock
ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
guppy
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fish
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
mackerel
ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
fishes
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
pip squeak
نارنجکی که صدای ان مانندPIP-SQUEAK بگوش میرسد
self feeder
ماشینی که موادلازمه ازطرف خودش بدان میرسد
limbers
ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
load line
خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
grayfish
نوعی ماهی روغن سگ ماهی
cumulo nimbus
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
zero lash
شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
lore
حیوانات
domestic animals
حیوانات اهلی
bestiality
جماع با حیوانات
venery
حیوانات شکارشونده
feedstuff
خوراک حیوانات
breeding
پرورش حیوانات
put away
<idiom>
کشتن حیوانات
zoolatry
پرستش حیوانات
zootomy
تشریح حیوانات
stray animals
حیوانات ضاله
wildlife
حیوانات وحشی
home range
جایگاه حیوانات
rodentia
حیوانات قراضه
foal
توله حیوانات
foals
توله حیوانات
chits
توله حیوانات
chit
توله حیوانات
dung
مدفوع حیوانات
fauna
حیوانات یک اقلیم
buggery with animals
جماع با حیوانات
zootechnical
وابسته به فن تربیت حیوانات
woodnote
صدای حیوانات جنگل
big game
شکار حیوانات بزرگ
make friends
<idiom>
رفاقت با حیوانات ومردم
farms
پرورشگاه حیوانات اهلی
damage feasant
خسارت ناشی از حیوانات
pedication
عمل جنسی با حیوانات
bull
حیوانات نر بزرگ فرمان
farm
پرورشگاه حیوانات اهلی
bulls
حیوانات نر بزرگ فرمان
farmed
پرورشگاه حیوانات اهلی
forepaw
پنجه دست حیوانات
sea calf
گوساله ماهی سگ ماهی
sweetbread
تیموس حیوانات جوان دنبلان
privilegium
حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
reclaim animal
حیوانات وحشی تربیت شده
penned
حیوانات اغل خانه ییلاقی
zoomorphic
[استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
penning
حیوانات اغل خانه ییلاقی
pens
حیوانات اغل خانه ییلاقی
crest
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
soilage
علف تازه علوفه حیوانات
warrens
محل نگهداری حیوانات وحشی
warren
محل نگهداری حیوانات وحشی
mane
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
pen
حیوانات اغل خانه ییلاقی
beaver
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
squamation
پوشش فلسی شکل حیوانات
parkas
نیم تنه پوست حیوانات
acron
قسمت قدامی حیوانات بنددار
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
loss leader
بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
taxidermy
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
exuviae
پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
diana
الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
zoon
هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
gasteropod
حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
upland game
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
blasetocyst
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
home range
جای محدود برای فعالیت حیوانات
pickerel
اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
methought
چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
veterinarian
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
veterinarians
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
dicker
مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
taxidermist
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
animalist
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
fluor
مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
forequarter
ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
zoomorphism
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
zoomorphism
تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
small game
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
zootechnician
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
poundage
وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
biomorph
[فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
biogeography
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
Agricultural Order
سرستون
[سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
this story is improbable
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
teleost
ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
acrostolium
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
bioecology
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
tusk
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusks
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
big game
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
pounding
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounds
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounded
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pound
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
relief
نقش یا گل برجسته
[این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
lion rug
فرش شیری
[این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
dye-stuff
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
lunar
ماهی
fumade
ماهی
tuna
ماهی تن
mermaid
زن ماهی
tuna fish
ماهی تن
piscium
ماهی
caudal fin
دم ماهی
mermaids
زن ماهی
tartar sauce
سس ماهی
per mensem
ماهی
dogfish
سگ ماهی
gar
سگ ماهی
pisces
ماهی
fishes
ماهی
sturgeon
سگ ماهی
fished
ماهی
haberdine
ماهی
fish
ماهی
flat fish
ماهی پهن
ground gudgeon
ماهی تیان
fish glue
سریش ماهی
fish like
ماهی مانند
guitarfish
ماهی گیتار
halieutics
ماهی گیری
fryer
ماهی تابه
gurnet
ماهی سرگنده
isinglass
سریشم ماهی
poison berry
مرگ ماهی
fish farm
پرورشگاه ماهی
fish fag
زن ماهی فروش
ichthyologist
ماهی شناس
lampereel
یکجور ماهی
laker
ماهی دریاچه
game fish
ماهی موردنظر
gar
نیزه ماهی
numbfish
ماهی رعاد
fingerling
ماهی ازاد
fish backed
گرده ماهی
kingfisher
ماهی خوراک
fish bone
استخوان ماهی
fish culture
ماهی پروری
fish culture
تربیت ماهی
indian berry
مرگ ماهی
ichthyophagy
ماهی خوری
fomalhaut
دهان ماهی
ichthyocolla
سریشم ماهی
goggle eye
نوعی ماهی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com