English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
porgee ماهی خوراکی دندان دار
porgy ماهی خوراکی دندان دار
Other Matches
pomfret یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
cero نوعی ماهی خوراکی
turbot ماهی پهن خوراکی
sockeye ماهی خوراکی ریزشمال کلمبیا
greenling نوعی ماهی خوراکی و گوشتخوار
whiting ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
shad شاه ماهی خوراکی اروپا وشمال امریکا
white crappie ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
timbale خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
tusk دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusks دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
pulpa مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth whitening سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
tooth bleaching سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
dentin عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dentine عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth pain دندان درد [دندان پزشکی]
toothaches دندان درد ها [دندان پزشکی]
dental filling ترمیم دندان [دندان پزشکی]
toothache {sg} دندان درد [دندان پزشکی]
odontogenic pain دندان درد [دندان پزشکی]
dental pain دندان درد [دندان پزشکی]
dentalgia دندان درد [دندان پزشکی]
odontodynia دندان درد [دندان پزشکی]
odontalgia دندان درد [دندان پزشکی]
pain in tooth دندان درد [دندان پزشکی]
dental restoration پرکردن دندان [دندان پزشکی]
toothache دندان درد [دندان پزشکی]
caries پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
cavities پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
tooth decay پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental filling پرکردن دندان [دندان پزشکی]
dental decay [Caries dentium] پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental restoration ترمیم دندان [دندان پزشکی]
dental caries پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
odontology دندان شناسی دندان پزشکی
tooth pick خلال دندان دندان کاو
gam دندان گراز یا دندان کج دهان
sea horse موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
mackerel ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
guppies ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fished ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fish ماهی صید کردن ماهی گرفتن
guppy ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fishes ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
grayfish نوعی ماهی روغن سگ ماهی
chow خوراکی
edible خوراکی
comestible خوراکی
chows خوراکی
eating خوراکی
meals خوراکی
meal خوراکی
viands خوراکی
cates خوراکی
trophic level تراز خوراکی
green meat گیاه خوراکی
mussles صدف خوراکی
green vegetable سبزی خوراکی
oysters صدف خوراکی
oyster صدف خوراکی
strawberry چلیک خوراکی
articles of food موادغذایی یا خوراکی
strawberries چلیک خوراکی
pinyon تخم خوراکی کاج
pinon تخم خوراکی کاج
truffles قارچ خوراکی دنبلان
truffle قارچ خوراکی دنبلان
sego پیاز خوراکی زنبق
potherb سبزیهای معطر خوراکی
salmonberry تمشک سرخ خوراکی
morel قارچ مورکلای خوراکی
larder گنجه خوراک خوراکی
larders گنجه خوراک خوراکی
roughage مواد خوراکی زبر
champignon نوعی قارچ خوراکی
morelle قارچ مورکلای خوراکی
meadow mushroom قارچ خوراکی معمولی
periwig نوعی صدف خوراکی
spat : حلزون خوراکی خیلی کوچک
winkle جابجا کردن حلزون خوراکی
shell bean لوبیایی که مغز ان خوراکی است
cantarellus نوعی قارچ کوهی خوراکی
short order خوراکی که زود مهیا میشود
gemma نرم تن یا صدف گردکوچک خوراکی
root crop محصولات دارای ریشههای خوراکی
winkles جابجا کردن حلزون خوراکی
root crops محصولات دارای ریشههای خوراکی
To decay . To go bad . فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
terrapins لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
geoduck نوعی جانور نرم تن یاصدف خوراکی
terrapin لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
snapping turtle لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
burnt offering حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
burnt offerings حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
giblet احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
hasty pudding خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
littleneck clam نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
green turtle لاک پشت دریایی که تخمها وگوشت ان خوراکی است
sea calf گوساله ماهی سگ ماهی
pickerel اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
pitting corrosion سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
clams حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
clam حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
teleost ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
To go bad . To rot . To spoilt . خراب شدن ( فاسد شدن مواد خوراکی )
toothsome دندان مز
fangless بی دندان
edentulous بی دندان
tooth دندان
gam دندان
toothless بی دندان
desserts دندان مز
dessert دندان مز
curvidentate کج دندان
To have a tooth fI'lled. دندان پرکردن
microdont خرد دندان
To pull out ( extract ) atooth . دندان کشیدن
crowns تاج دندان
toothache دندان درد
toothache درد دندان
incisive tooth دندان پیشین
fanged دندان دار
tooth powder گرد دندان
mouthguard محافظ دندان
multidentate بسیار دندان
pickers خلال دندان
picker خلال دندان
odontocete دندان دار
odontalgia دندان درد
latidentate پهن دندان
full mouthed تمام دندان
toothpowders پودر دندان
toothpowders گرد دندان
toothpowder پودر دندان
irrecusable دندان شکن
To have a tooth fI'lled. دندان پر کردن
jaw tooth دندان اسیاب
grins دندان نمایی
toothbrushes مسواک دندان
toothbrush مسواک دندان
ivory دندان فیل
molar tooth دندان اسیاب
toothpowder گرد دندان
fullmouthed تمام دندان
crown تاج دندان
toothpastes خمیر دندان
toothpaste خمیر دندان
tooth paste خمیر دندان
odontiasis دندان در اوری
cuspid دندان انیاب
dentin عاج دندان
dentine عاج دندان
dentiparous دندان اور
dentition دندان دراوری
bridgework پل دندان مصنوعی
dentition دندان در اوردن
bicuspid دندان دوپایه
dentition دندان بندی
dentulous دندان دار
sectorial دندان اسیاب
pyorrhoea alveolaris چرک دندان
chisel tooth دندان پیشه
saber toothed دندان شمشیری
cuspid دندان نیش
pontic دندان مصنوعی
dental caries پوسیدگی دندان
dental clinic دندان پزشکی
denticle دندان کوچک
crenated دندان موشی
crenate دندان موشی
prothesis دندان یا عضومصنوعی
pyorrhea چرک دندان
pyorrhoea چرک دندان
dentifrice گرد دندان
edentate جانور بی دندان
sharp fanged تیز دندان
sharp toothed تیز دندان
tartars باره دندان
tartar باره دندان
peg tooth دندان ناب
gumboil پیله دندان
odontoma ورم دندان
odontology مبحث دندان
odontologist دندان شناس
odontoid مانند دندان
odontography شرح دندان
odontogeny پیدایش دندان
odontitis اماس دندان
permanent tooth دندان دائمی
the crown of the teeth دندان بیرونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com