English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
bisk ماهی وغیره درست میکنند
Other Matches
Havana سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
skipjack بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
kumiss قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
hasty pudding خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
racket ball گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
gabionade خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
bloody marys مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody mary مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
moleskin جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
creme نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
muslin یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
timbale خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
smokehouse محل دود دادن گوشت ماهی وپوست دباغی وغیره
matelote یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
fish cake نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند
pomfret یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
coincidence function تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersections تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
intersection تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
joined تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
alternation تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
either or operation تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunctions تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
assertion 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
conjunction تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
mackerel ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
guppy ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fish ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
guppies ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
tempers درست ساختن درست خمیر کردن
temper درست ساختن درست خمیر کردن
tempered درست ساختن درست خمیر کردن
grayfish نوعی ماهی روغن سگ ماهی
judiciousness قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
lamplighter با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
sea calf گوساله ماهی سگ ماهی
trampoline توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
barbette سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
airbed تشکی که آنرا با باد پر میکنند
drainpipe لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampolines توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipes لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
aeroscope اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
endoparasite انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
gilded youth جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
needleful نخی که یکبار درته سوزن میکنند
moulding board تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
collarette یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
they are under serveillance انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
they overtax our strength بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
kick about فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
pickerel اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
promenade concert مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
wimble هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
halophile موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
Bantu عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
injection engine ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
bacillus باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
gridiron اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
there is a rush for the papers مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
reference librery کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
camp follower اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
littered محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
camp followers اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
embrasure مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
G-string پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
litter محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
kermis جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
G-strings پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
coach dog یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
embrasures مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
fog curing room اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
brainstorming گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
clearinghouse سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
littering محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
litters محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
american plan مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
gingall یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
durometer اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
matriculated students شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
songfest دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
energetics رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
bowling alley مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alleys مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
live box جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
fitting shop کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
vasculum کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
happy family دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
telescopic chimney دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
quiot حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
islets of langerhans دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
sand iron یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
bandstands تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobber خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
bandstand تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobbered خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
chopsticks میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
clobbers خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
nowel کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
autoharp سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
get a word in <idiom> یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
braced گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
a hot potato <idiom> [بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
funeral home محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
etna فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
beanpole چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpoles چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
following my lead یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
brace گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
admixtures موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
et cetera وغیره
etcaetera وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera . وغیره وغیره
teleost ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
griddle cake نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
snap قفلکیف وغیره
pile پرزقالی وغیره
piled پرزقالی وغیره
sheeting ملافه وغیره
snaps قفلکیف وغیره
snapping قفلکیف وغیره
snapped قفلکیف وغیره
dale خلیج وغیره
dales خلیج وغیره
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
fusion welding اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
jet flap فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
ratoon نهال موز وغیره
sash حمایل نظامی وغیره
pillboxes قوطی حب دارو وغیره
pillbox قوطی حب دارو وغیره
coronal هاله خورشید وغیره
coronel هاله خورشید وغیره
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
dossal پشتی صندلی وغیره
sashes حمایل نظامی وغیره
snouts لوله کتری وغیره
seance جلسه احضارارواح وغیره
vases گلدان نقره وغیره
shell پوست فندق وغیره
shelling پوست فندق وغیره
shells پوست فندق وغیره
propeller پروانه هواپیماوکشتی وغیره
coequal درشان ومقام وغیره
clop لنگی اسب وغیره
trap زانویی مستراح وغیره
snout لوله کتری وغیره
vase گلدان نقره وغیره
propellor پروانه هواپیماوکشتی وغیره
subsidence تخفیف درد وغیره
furnaces تون حمام وغیره
frontlet پیشانی اسب وغیره
To score a goal . گل زدن ( درفوتبال وغیره )
dossel پشتی صندلی وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll. بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
tamp سوراخی را با شن وغیره پرکردن
tube لوله خمیرریش وغیره
dollops دسته علف وغیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com