English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
English Persian
bus mouse ماوس گذری
Other Matches
mouse ماوس
mouses ماوس
mouse button دکمه ماوس
serial mouse ماوس ترتیبی
bus mouse ماوس خطی
cordless mouse ماوس بی سیم [کامپیوتر]
one pass یک گذری
one pass تک گذری
two pass دو گذری
one pass assemler همگذار تک گذری
one and half pass یک و نیم گذری
two pass assmbler هم گذر دو گذری
multipass چند گذری
multi pass چند گذری
momentariness زود گذری
intrusions حریم گذری
intrusion حریم گذری
transitoriness زود گذری
multipass sort جورکردن چند گذری
multiple pass printing چاپ چند گذری
multipass sort مرتب کردن چند گذری
multipass sort جور کردن چند گذری
clicking فشار دادن دکمه بالای دستگاه ماوس paste and cut
It was just a passing fancy. یک فکر وخیال زود گذری بود
shift click ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
rubber banding قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
bus network سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com