Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
filtrate	مایع زیر صافی
Other Matches
absolute filter	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
pascal's law	هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
l.l.c	liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
antivignetting filter	صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
liquid liquid chromatography	کروماتوگرافی مایع- مایع
leach	صافی
scumble	صافی
sleekness	صافی
limpidity	صافی
oaleaceous	صافی
defecator	صافی
water filter	صافی اب
pureness	صافی
limpidity or limpidness	صافی
absolute filter	صافی صد در صد
line filter	صافی خط
filter bed	صافی اب
strainer	صافی
filter	صافی
colanders	صافی
planeness	صافی
smoothness	صافی
colander	صافی
filters	صافی
strainers	صافی
acoustic filter	صافی صوتی
purity	صافی پاکدامنی
filter chock	چوک صافی
leach	از صافی گذراندن
accelofilter	صافی سریع
line filter	صافی همهمه
absorbent filter	صافی جذب
band screen	صافی مخازن
break even	صافی درامدن
crystal filter	صافی بلورین
light filter	صافی نور
color killer	صافی رنگ
killer stage	صافی رنگ
line filter	صافی شبکه
leach	صافی کردن
differentiating filter	صافی ممیز
filter disc	قرص صافی
filter circuit	مدار صافی
filter condenser	خازن صافی
filter crystal	کریستال صافی
interference filter	صافی پارازیت
filter disk	قرص صافی
filter flask	بالن صافی
filter layer	لایه صافی
fineness	موشکافی صافی
interference filter	صافی تداخل
interference eliminator	صافی تداخل
frequency filter	صافی فرکانس
fuel filter	صافی سوخت
fuel filter	صافی بنزین
gravel filter	صافی شنی
glassiness	صافی زلالی
filter characteristic	مشخصه صافی
filter capacitor	خازن صافی
edge fillter	صافی چاکدار
electric filter	صافی الکتریکی
filter network	شبکه ی صافی
filter packing	پوشش صافی
filter packing	لایی صافی
filter paper	کاغذ صافی
filter press	صافی فشاری
filterable	صافی کردنی
filtrable	صافی کردنی
filtration	از صافی گذراندن
filrate	از صافی گذشتن
filrate	از صافی گذراندن
filter add	کمک صافی
filter bed	صافی شنی
gas mask canister	صافی گاز
noise filter	صافی همهمه
filter	صافی پالایه
oil filter	صافی روغن
filter	فیلتر صافی
suction filter	صافی مکنده
petrol filter	صافی بنزین
filters	صافی پالایه
filters	فیلتر صافی
filtering	از صافی گذراندن
filter curve	منحنی صافی
porous filter	صافی متخلخل
polarizing filter	صافی قطبی
serenity	بی سر وصدایی صافی
nominal filter	صافی میکرونی
scratch filter	صافی پیکاپ
gloss	صافی براقی
narrow band filter	صافی فلزات باریک
band stop	صافی میان نگذر
high pass filter	صافی بالا گذر
power line filter	صافی جریان برق
strainer well	چاه صافی دار
filter stick	لوله صافی دار
low pass filter	صافی پایین گذر
impedance transforming filter	صافی تبدیل امپدانس
low frequency filter	صافی فرکانس پایین
filter insert	دریچه یا مدخل صافی
serene	صافی صاف کردن
flexible oil filter line	لوله صافی روغن
integrating filter	صافی جمع کننده
infltrate	از سوراخهای صافی گذراندن
band pass	صافی میان گذر
diesel fuel oil filter	صافی سوخت موتور دیزل
lawn	مرغزار باپارچه صافی کردن
intermediate frequency band filter	صافی باند فرکانس میانی
fluted filter paper	کاغذ صافی چین دار
high pass acoustical filter	صافی صوتی بالا گذر
band pass filter circuit	مدار صافی باند پاس
low pass acoustical filter	صافی پایین گذر صوتی
lawns	مرغزار باپارچه صافی کردن
nominal filter	صافی به اندازه عبور معین
leach [liquid formed by leaching]	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
leachate	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
liquid/gas separator	مایع
water	مایع
watering	مایع
watered	مایع
fluidal	مایع
steepest	مایع
steep	مایع
fulidal	مایع
waters	مایع
anti icing fluid	مایع ضد یخ
liquids	مایع
liquid	مایع
aneroid	بی مایع
hypostyle hall	[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
liquescence	مایع شدگی
pool cathode tube	لامپ مایع
liquid gas	گاز مایع
liquefied gas	گاز مایع
liquefaction	مایع شدن
pool tube	لامپ مایع
paraffin oil	پارافین مایع
out back	چسب مایع
liquid soap	صابون مایع
liquidity index	اندیس مایع
liquid exygen	اکسیژن مایع
grume	مایع چسبناک
liquid ammonia	امونیاک مایع
liquid air	هوای مایع
dissolving <adj.>	مایع محلل
mercury pool tube	لامپ مایع
lox	اکسیژن مایع
liquid glass	شیشه مایع
liquified petroleum gas	گاز مایع
liquidly	بشکل مایع
liquid state	حالت مایع
liquid propellant	سوخت مایع
liquescent	مایع شونده
subaqueous	زیر مایع
pool rectifier	لامپ مایع
liquid fuel	سوخت مایع
spinal fluid	مایع نخاعی
soluble glass	شیشه مایع
sodium metasilicate	شیشه مایع
liquid hydrogen	هیدروژن مایع
silicate of soda	شیشه مایع
semiliquid	مایع چسبنده
semiliquid	مایع غلیظ
semiliquid	نیمه مایع
semifluid	نیم مایع
pool cathode	کاتد مایع
vitrous humor	مایع زجاجیه
liquid propellant	خرج مایع
sodium silicate	شیشه مایع
liquid oxygen	اکسیژن مایع
liquid nitrogen	نیتروژن مایع
liquefaction	تبدیل به مایع
liquefacient	مایع کننده
liquid hydrates	مایع هیدراتها
liquid foundation	کرم مایع
water glass	شیشه مایع
sealing liquid	مایع اب بندی
battery liquid	مایع باتری
sops	غذای مایع
fluid	مایع متحرک
liquid crystal	کریستال مایع
liquid crystals	کریستال مایع
resolvent <adj.>	مایع محلل
antidim	مایع ضد تشکیل مه
cryogenic liquid	مایع سرمازا
developer liquid	مایع فهور
deicer	مایع ضدیخ
absorption liquid	مایع جذب
cutback bitumen	قیر مایع
fluids	مایع متحرک
sop	غذای مایع
solvents	مایع محلل
glue	چسب مایع
glueing	چسب مایع
condensation	مایع کردن
furfuraldehyde	مایع الدئیدی
glues	چسب مایع
anti detonant	مایع ضد بدسوزی
solvent <adj.>	مایع محلل
gluing	چسب مایع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com