Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English
Persian
reddish
مایل بقرمز
Search result with all words
lama
رنگ زرد مایل بقرمز
lamas
رنگ زرد مایل بقرمز
maroon
شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
matelot
رنگ ابی مایل بقرمز
royal purple
رنگ ارغوانی مایل بقرمز سیر
ruffous
بور خرمایی مایل بقرمز
rufous
بور خرمایی مایل بقرمز
Other Matches
gummite
ئیدرات اورانیم برنگ زردمایل بقرمز
interested
مایل
propense
مایل
rath
مایل
miles
مایل
mile
مایل
bevelled
مایل
rathe
مایل
nothing loath
مایل
desirous
مایل
bevel
مایل
bevel
پخ مایل
oblique
مایل کج
oblique
مایل
pitching
مایل
declivous
مایل
f. of books
مایل به کت اب
inclinable
مایل
italic
مایل
loxodrome
خط مایل
lickerish
مایل
gauche
مایل
studious to do a thing
مایل
studious of doing a thing
مایل
slantingly
کج یا مایل
willful
مایل
sidling
مایل
skew
مایل
skewing
مایل
skews
مایل
slanting
مایل
agreeable
مایل
sloping
مایل
sideling
مایل
willing
مایل
inclined
مایل
cant
سطح مایل
centripetal
مایل به مرکز
chamfer
مایل شدن
comatant
مایل بجنگ
three point perspective
پرسپکتیو مایل
the mast has raked
مایل کردن
flavescent
مایل بزردی
aslant
بطور مایل
geographical mile
مایل جغرافیایی
to incline to green
یا مایل بودن
bitterish
مایل به تلخی
xanthic
مایل به زردی
greeny
مایل بسبز
whity
مایل به سفید
whitey
مایل به سفید
oblique system
سیستم مایل
aslant
حرکت مایل
viridescent
مایل به سبز
albescent
مایل به سفیدی
mile ohm
مایل- اهم
oblique lattice
شبکه مایل
oblique perspective
پرسپکتیو مایل
oblique projection
تصویر مایل
oblique rotation
چرخش مایل
oblique section
مقطع مایل
obliquely
بطور مایل
oppositive
مایل به ضدیت
the mast has raked
مایل شدن
slant range
برد مایل
solicitous to go
مایل به رفتن
sourish
مایل به ترشی
he has a good mind
مایل است
he is f. her
مایل اوست
he was found of her
مایل او بود
lief
مطلوب مایل
incline plane
سطح مایل
inclined compression
فشار مایل
inclined drilling
حفاری مایل
inclined face of dam
نمای مایل سد
statute mile
مایل رسمی
recessive
مایل ببازگشت
side flow weir
سر ریز مایل
likes
مایل بودن
nautical mile
مایل دریایی
nautical miles
مایل دریایی
bluish
مایل به ابی
wilful
مشتاق مایل
blueish
مایل به ابی
greyish
مایل به خاکستری
fond
مایل مشتاق
fonder
مایل مشتاق
fondest
مایل مشتاق
liked
مایل بودن
gaff
میله مایل
yellowish
مایل بزردی
like
مایل بودن
solicitously
مایل نگران
awry
بطور مایل
solicitous
مایل نگران
purplish
مایل به ارغوانی
caramel
مایل به قرمز
caramels
مایل به قرمز
purply
مایل به ارغوانی
sloping barrel vault
طاق ضربی مایل
isabella
زرد مایل به خاکستری
suntans
قهوه مایل بسرخ
auburn
قهوهای مایل به قرمز
reddish
مایل بسرخی زننده
loxodromics
کشتی رانی در خط مایل
isabel
زرد مایل به خاکستری
inclined shear plane
سطح برش مایل
mph
مخفف مایل در ساعت
rubicund
رنگ مایل به قرمز
suntan
قهوه مایل بسرخ
inclined coil meter
سنجه با پیچک مایل
inclined barrel arch
طاق ضربی مایل
inclined barrel arch
طاق گهوارهای مایل
luteovirescent
زرد مایل بسبز
homosexuals
مایل به جنس خود
homosexual
مایل به جنس خود
sloping barrel vault
سقف گهوارهای مایل
they canŠif they so wishŠ.....
اگر مایل باشندمیتوانند...........
scarlet
قرمز مایل به زرد
roll piercing process
روش نورد مایل
griseous
خاکستری مایل به ابی
tattletale gray
سفید مایل بخاکستری
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
pea green
زرد مایل بسبز
umber
قهوه ای مایل به زرد
to be prepared to go
مایل به رفتن بودن
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
swart
سبزه مایل به سیاه
oblimin rotation
چرخش مایل کمینه
oblimax rotation
چرخش مایل بیشینه
low oblique
عکس مایل پایین
incilnable to do something
مایل کردن بکاری
he is indisposed to go
مایل نیست برود
green with a blue tint
سبز مایل به ابی
bayed
سرخ مایل به قرمز
canescent
سفید مایل به تار
blackish
مایل به سیاه تیره
buffyy
مایل به رنگ نخودی
pinkish
مایل به رنگ صورتی
grege
اردهای مایل به خاکستری
bay
سرخ مایل به قرمز
brownish
مایل به قهوهای یاخرمایی
cuesta
جلگه مایل یااریب
he was not inclined to go
مایل برفتن نبود
bays
سرخ مایل به قرمز
hoary
سفید مایل به خاکستری
i am unwilling to go
مایل نیستم بروم
he was found of her
باو مایل بود
he is not willing to go
مایل برفتن نیست
baying
سرخ مایل به قرمز
pansies
رنگ قرمز مایل به ابی
carbuncles
رنگ نارنجی مایل به قرمز
carbuncle
رنگ نارنجی مایل به قرمز
pansy
رنگ قرمز مایل به ابی
nautical miles
مایل دریایی معادل 0581متر
teal blue
رنگ ابی مایل به خاکستری
slate blue
رنگ ابی مایل به خاکستری
slate black
رنگ ارغوانی مایل بسیاه
nautical mile
مایل دریایی معادل 0581متر
raisins
رنگ قرمز مایل به ابی
raisin
رنگ قرمز مایل به ابی
sea green
رنگ سبز مایل بابی
shell pink
رنگ قرمز مایل به زرد
mahogany
رنگ قهوهای مایل به قرمز
It's about 2 miles from ...
آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
What's the charge per mile?
اجاره هر مایل چقدر است؟
lurid
رنگ زرد مایل به قرمز
luridly
رنگ زرد مایل به قرمز
auburn
رنگ قرمز مایل به زرد
cedar
رنگ قرمز مایل به زرد
declining
مایل شدن رو بزوال گذاردن
gooseberries
رنگ سیاه مایل به ارغوانی
ti turn in
سوی پایین مایل بودن
tan
مازویی قهوهای مایل به زرد
gooseberry
رنگ سیاه مایل به ارغوانی
cedars
رنگ قرمز مایل به زرد
taupe
رنگ خاکستری مایل به قهوهای
backswept
برگشته بطور مایل واریب
rust
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
petunias
رنگ قرمز مایل بابی
declined
مایل شدن رو بزوال گذاردن
loxodromic
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
indian red
خاک سرخ مایل بزرد
declines
مایل شدن رو بزوال گذاردن
tawniest
تیره زرد مایل بقهوهای
oxford blue
ابی سیر مایل به ارغوانی
petunia
رنگ قرمز مایل بابی
peacock blue
رنگ ابی مایل بسبز
decline
مایل شدن رو بزوال گذاردن
hoar
سفید مایل به خاکستری موسفید
tawny
تیره زرد مایل بقهوهای
mikado
رنگ زرد مایل به قرمز
tawnier
تیره زرد مایل بقهوهای
glaucous
دارای رنگ سبز مایل به زرد
gley
خاک رس چسبناک وخاکستری مایل به ابی
sienna
انواع خاکهای قهوهای مایل به زرد
forest green
رنگ سبز تیره مایل بزرد
royal blue
رنگ ابی مایل بارغوانی روشن
platinum blonde
دارای موی زرد مایل به سفید
mauve
رنگ بنفش مایل به ارغوانی سیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com