English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
English Persian
we are want of money ما نیازمند پول هستیم به پول احتیاج داریم
Other Matches
we need servants ما نیازمند بنوکر هستیم مانوکرهایی میخواهیم
disrepair احتیاج به تعمیر نیازمند تعمیر
needier نیازمند
neediest نیازمند
needy نیازمند
destitute نیازمند
are هستیم
jobless نیازمند به کار
mesic نیازمند به رطوبت
in bad repair نیازمند تعمیر
clamant نیازمند برسیدگی
out of repair نیازمند تعمیر
needful نیازمند ناگزیر
Where are we? ما کجا هستیم؟
We are not on speaking terms . با هم قهر هستیم
it goes without saying نیازمند بگفتن نیست
it tells its own tale نیازمند به توضیح نیست
wanted نیازمند بودن به نداشتن
want نیازمند بودن به نداشتن
We get along splendidly(fine) خیلی با هم جور هستیم
gaff headed بادبان چهارضلعی نیازمند به میله
good wine needs no bush چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
We are short of space here . اینجا جا کم داریم
We are confronting a difficult problem. با مسأله مشکلی روبرو هستیم
Our wish is your crmmand . مطیع فرمایشات شما هستیم
We're all in the same boat. ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
we are not on speaking terms با هم حرف نمیزنیم با هم قهر هستیم
We are invited out tonight . امشب بیرون مهمانی هستیم
we have a seedless type too یک رقم بی هسته هم داریم
here is bread in plenty نان فراوان داریم
we are in the same way ما هم همان حال را داریم
We are thirty people not counting the children . بدون شمرن بچه ها سی نفر هستیم
Are we on the right road for ... ? آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
We are pressed for money ( time ) . ازنظرمالی ( وقت ) تحت فشار هستیم
casual poor کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
We have plenty of time . خیلی وقت هست ( داریم )
we make it a rule to قانون ما اینست که ...قانونی داریم که .....
We are expecting guests for dinner . برای شام مهمان داریم
We have a wedding ceremony comin off. جشن عروسی در پیش داریم
We have a long journey before us . مسافرت طولانی در پیش داریم
what is the score هر کدام چند بازی داریم
we regret the error از اشتباهی که شده است تاسف داریم
There is no hurry , there is plenty of time . عجله نکنید وقت زیاد داریم
We have two books extra. دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
we abhor a traitor از شخص خائن تنفر و بیم داریم
You name it , weve got it. از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
We'll need 10 years at a [the] minimum. ما کمکمش به ۱۰ سال [برای این کار] نیاز داریم.
Carry the one [two] . یک [دو] در ذهن داریم. [ریاضی] [در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
In regard to the proposed changes I think we need more information. در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
needing احتیاج
requirement احتیاج
necessity احتیاج
lacks احتیاج
lacked احتیاج
lack احتیاج
penury احتیاج
need احتیاج
need احتیاج
necessitousness احتیاج
demand احتیاج
want احتیاج
neediness احتیاج
needed احتیاج
redundant مازاد بر احتیاج
u. need احتیاج مبرم
demands نیاز احتیاج
demand نیاز احتیاج
urgent need احتیاج مبرم
lackvt احتیاج داشتن
overplus بیش از احتیاج
superimposed مازاد بر احتیاج
demanded نیاز احتیاج
requirement تقاضا احتیاج
requisite لازمه احتیاج
answer جواب احتیاج را دادن
answering جواب احتیاج را دادن
needed نیازمندی در احتیاج داشتن
answered جواب احتیاج را دادن
needing نیازمندی در احتیاج داشتن
answers جواب احتیاج را دادن
call of nature <idiom> احتیاج به دستشویی داشتند
to be in great request زیادمورد احتیاج بودن
need نیازمندی در احتیاج داشتن
needle point to say احتیاج بگفتن نیست
to call for a احتیاج بدقت داشتن
you're telling me <idiom> احتیاج نیست به من بگی
hold بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
holds بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
serves رفع کردن براوردن احتیاج
needed نیازمندی احتیاج لازم داشتن
urgency of need حیاتی بودن احتیاج به اماد
nonverbal بدون احتیاج باستفاده از زبان
featherbed بیش ازمیزان احتیاج کارمندگرفتن
served رفع کردن براوردن احتیاج
needing نیازمندی احتیاج لازم داشتن
to be in great request مورد احتیاج زیاد بودن
serve رفع کردن براوردن احتیاج
need نیازمندی احتیاج لازم داشتن
cry out for <idiom> شدیدا به چیزی احتیاج داشتن
i heed your help به مساعدت شما احتیاج دارم
We are firm believers that party politics has no place in foreign policy. ما کاملا متقاعد هستیم که سیاست حزب جایی در سیاست خارجی ندارد .
turn one's back on <idiom> کمک نکردن به کسی که احتیاج دارد
no branch شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
put up <idiom> توسعه پول یا چیزی که احتیاج است
spoin bank محل نگهداری وسایل مازاد بر احتیاج
ten year device وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
four freedoms دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
labour intensive industry صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
We have problems of our own. ما مشکلات خودمان را داریم. [وقت نداریم به مشکلات شما برسیم]
cyclic item اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
functionalism عقیده بر اینکه شکل وساختمان بایستی منطبق با احتیاج باشد اعتقادباستفاده عملی از شغل وپیشه
satelloid ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
fascism نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
well there are actors and actors آخر هنر پیشه داریم تا هنر پیشه
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com