Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
principal offender
مباشر در جرم مجرم اصلی
Other Matches
principal
مجرم اصلی
principal in the first degree
مجرم اصلی
principals
مجرم اصلی
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
criminals
مجرم
convicts
مجرم
delinquents
مجرم
culpable
مجرم
criminal
مجرم
blameworthy
مجرم
convicted
مجرم
delinquent
مجرم
convict
مجرم
violaor
مجرم
offender
مجرم
offenders
مجرم
convicting
مجرم
overseers
مباشر
seneschal
مباشر
stewards
مباشر
supervisor
مباشر
steward
مباشر
superintendents
مباشر
foremen
مباشر
manager
مباشر
district overseer
مباشر
conductors
مباشر
conductor
مباشر
case of need
مباشر
supervisors
مباشر
bailiff
مباشر
foreman
مباشر
bailiffs
مباشر
minder
مباشر
superintendent
مباشر
managers
مباشر
principal offender
مباشر
ganger
مباشر
perpetrators
مباشر
perpetrator
مباشر
churchwardens
مباشر
churchwarden
مباشر
proctor
مباشر
intendant
مباشر
minders
مباشر
overseer
مباشر
guilty
بزهکار مجرم
guilty
مجرم مرتکب
wrongdoers
مجرم متخلف
recidivists
مجرم به عادت
recidivist
مجرم به عادت
wrongdoer
مجرم متخلف
criminate
مجرم خواندن
shipper
مباشر حمل
commissaries
گماشته مباشر
superintendent
نافر مباشر
supervisory staff
کارمندان مباشر
superintendents
نافر مباشر
forehand
سرعمله مباشر
steward
مباشر نافر
stewards
مباشر نافر
commissary
گماشته مباشر
forehands
سرعمله مباشر
coxswain
مباشر کشتی
supervisory
مباشر پیشه
foremen
مباشر کارگران
foreman
مباشر کارگران
they held culplabe
اورامقصر یا مجرم شناختند
requisitioned
واست استرداد مجرم
requisitions
واست استرداد مجرم
rehabilitation
اعاده حیثیت مجرم
pronounce quilty
مجرم قلمداد کردن
extradite
مجرم را مسترد کردن
extradited
مجرم را مسترد کردن
extradites
مجرم را مسترد کردن
extraditing
مجرم را مسترد کردن
requisition
واست استرداد مجرم
requisitioning
واست استرداد مجرم
to be culpable for something
مجرم به چیزی بودن
perpetrators
مباشر در جرم مرتکب
perpetrator
مباشر در جرم مرتکب
ship broker
مباشر مالکین کشتی
convictions
محکوم یا مجرم شناخته شدن
conviction
محکوم یا مجرم شناخته شدن
managing board
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
board of management
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
board of managers
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
management board
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
ship's husband
مباشر و مالک نماینده کشتی
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
strappado
مچ دستهای مجرم را بر پشت او بستن واویختن وی ازطناب
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
supercargo
مباشر کارهای بازرگانی وفروش کالا در کشتی
open vertict
رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
open verdict
رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
pillorying
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
persistent offender
مجرم مصر به تکرار جرم در CL هر گاه کسی پس ازرسیدن به 12 سال سه بارمرتکب جرایمی که مجازاتشان حبس است بشودمشمول تجدید مجازات میشود
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
preventive detention
تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
source
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
master compass
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
elemental
اصلی
head
اصلی
essential
اصلی
main stem
خط اصلی
elementarily
اصلی
primal
اصلی
functional
اصلی
elementary
اصلی
normative
اصلی
germinal
اصلی
fundamental
اصلی
essentials
اصلی
organic
اصلی
main line
خط اصلی
main lines
خط اصلی
primary
اصلی
primarily
اصلی
aboriginal
اصلی
aboriginals
اصلی
seminal
اصلی
quintessential
اصلی
first-hand
اصلی
intrinsic
اصلی
principle
اصلی
native code
کد اصلی
arches
اصلی
arch-
اصلی
arch
اصلی
primordial
اصلی
inherent
اصلی
primitive
اصلی
main
<adj.>
اصلی
masters
اصلی
main attack
تک اصلی
line link
خط اصلی
isogeny
هم اصلی
mastered
اصلی
main
خط اصلی
main deck
پل اصلی
main door
در اصلی
texts
اصلی
text
اصلی
trunk
خط اصلی
trunks
خط اصلی
initial
اصلی
initialed
اصلی
initialing
اصلی
initialled
اصلی
initialling
اصلی
principals
اصلی
master
اصلی
ingrown
اصلی
immanent
اصلی
fundametal
اصلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com