English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
English Persian
abecedarian مبتدی ابتدایی
Other Matches
tyro مبتدی
unskilled <adj.> مبتدی
beginner مبتدی
tiro مبتدی
beginners مبتدی
novices مبتدی جدیدالایمان
neophyte مبتدی نوچه
bug boy سوارکار مبتدی
novice مبتدی جدیدالایمان
youngling جوانک مبتدی
neophytes مبتدی نوچه
dog paddle شنای اشخاص مبتدی
tiro or tyro تازه کار مبتدی
greenhorn مبتدی ادم خام یا ناشی
greenhorns مبتدی ادم خام یا ناشی
primitive ابتدایی
initials ابتدایی
initialed ابتدایی
initialing ابتدایی
initialled ابتدایی
initialling ابتدایی
elementary ابتدایی
primary ابتدایی
rudimentary ابتدایی
infantile ابتدایی
preliminary ابتدایی
elementarily ابتدایی
fundamental ابتدایی
preliminaries ابتدایی
originals ابتدایی
original ابتدایی
radical ابتدایی
radicals ابتدایی
primo ابتدایی
basics ابتدایی
initial ابتدایی
basic ابتدایی
primitivization ابتدایی شدن
elementary diagram نمودار ابتدایی
graphics شکل ابتدایی
elementary education اموزش ابتدایی
basic requisition number درخواست ابتدایی
basic training تعلیمات ابتدایی
grammar schools مدرسه ابتدایی
grammar school مدرسه ابتدایی
grade school مدرسه ابتدایی
primary ابتدایی مقدماتی
primer باستانی ابتدایی
initial pressure فشار ابتدایی
lower courts محاکم ابتدایی
primary position موضع ابتدایی
elementary gate دریچه ابتدایی
prime color رنگ ابتدایی
elementary function تابع ابتدایی
primary education اموزش ابتدایی
prime impression دعوی ابتدایی
primers باستانی ابتدایی
primitive society جامعه ابتدایی
protopathic sensitivity حساسیت ابتدایی
rudiment اولیه ابتدایی
initial velocity سرعت ابتدایی توپ
low-tech دارای فنآوری ابتدایی
initial fire request درخواست ابتدایی اتش
incipincy وضع مقدماتی ابتدایی
incipience وضع مقدماتی ابتدایی
primitive cell سلول واحد ابتدایی
muzzle velocity سرعت ابتدایی توپ
prep مدرسه ابتدایی دبستان
early German history تاریخ ابتدایی آلمان
prototaxic mode شیوه ادراکی ابتدایی
high velocity با سرعت ابتدایی زیاد
natives قالب اولی یا ابتدایی
native قالب اولی یا ابتدایی
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
incipient اولیه مرحله ابتدایی
twopenny کتاب اول ابتدایی بچه ها
triploblastic دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
primary اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
initiator چاشنی اولیه خرج ابتدایی
microprocessor طرح قط عات ابتدایی در CPU
microprocessors طرح قط عات ابتدایی در CPU
developed muzzle velocity سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
comparative ve اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
basic حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
skeletal code برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
basics حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
preprocess اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
supercharge خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
grader جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
microprogram مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
map رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
maps رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
cpu گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
escapement تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
executing دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executes دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
self- سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
execute دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executed دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
primitive تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
gastraea رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
gastrea رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
rate بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
rates بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
interlude تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
hypervelocity سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
NetBIOS که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد.
limit velocity حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
interludes تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
monitored برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
powers تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
monitor برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
powered تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
kernel توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
power تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powering تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
kernels توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
monitors برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
adlib نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
assignment دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignments دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
adjunct register ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
kernel تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
basic نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
MDA استاندارد آداپتور ویدیو که در سیستمهای PC ابتدایی به کار می رفت و متن را خط وطی از ستون ها نمایش میدهد
kernels تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
basics نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
hand-held کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
operate نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
operates نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
operated نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
escape character کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
analytical engine ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
actual address دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
splash screen صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
AI طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
preprocessor کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
V format ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
OS نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
eyespot چشم ابتدایی چشم رشدنکرده و ناقص
Sound Recorder امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
micro کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
Windows Explorer گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی
flexowriter علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
UA نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
lan کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com