English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
English Persian
allergic مبتلا به آلرژی
Other Matches
cataleptic مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
allergy آلرژی [پزشکی]
antihistamines داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines داروی ضد حساسیت یا آلرژی
given مبتلا
stricken مبتلا
colicky مبتلا بهقولنج
lepers مبتلا به جذام
constipated مبتلا بهیبوست
afflicts مبتلا کردن
amnesiac مبتلا به فراموشی
amnesic مبتلا به فراموشی
meningitic مبتلا به مننژیت
bronchitic مبتلا به برنشیت
varicose مبتلا به واریس
glandered مبتلا به مشمشه
tuberculate مبتلا بمرض سل
hemophilic مبتلا به هموفیلی
afflicting مبتلا کردن
afflict مبتلا کردن
infects مبتلا و دچارکردن
mangey مبتلا به جرب
mangey مبتلا به گری
mangy مبتلا به جرب
mangy مبتلا به گری
gangrenous مبتلا به قانقاریا
giddy مبتلا به دوار سر
unhinged مبتلا بهبیماریذهنیوروحی
leper مبتلا به جذام
rheumaticky مبتلا بهرماتیسم
infect مبتلا و دچارکردن
infecting مبتلا و دچارکردن
plaguer مبتلا به طاعون کننده
pleuritic مبتلا به ذات الجنب
septicaemic مبتلا بگند خونی
stenosed مبتلا به تنگی نفس
shell-shocked موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
anorexic مبتلا به بی اشتهایی عصبی
leukotic مبتلا به مرض لوسمی
bleeders مبتلا به خون روش
arthritic مبتلا به اماس مفصل
spastic مبتلا به فلج تشنجی
spastics مبتلا به فلج تشنجی
rheumatic ادم مبتلا بدردمفاصل
gapy مبتلا به دهن دره
schizophrenic مبتلا بجنون جوانی
greensick مبتلا به یرقان سفید
bleeder مبتلا به خون روش
psychopath مبتلا بامراض روانی
psychopaths مبتلا بامراض روانی
liverish مبتلا به مرض جگر
schizophrenics مبتلا بجنون جوانی
greensick مبتلا به یرقان ابیض
blue baby طفلی مبتلا به یرقان ازرق
cachectic مبتلا بسوء هاضمه وضعف
poliomyelitic مبتلا به بیماری فلج کودکان
greensick مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
carsick مبتلا به بهم خوردگی حال دراتومبیل
diabetic مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
diabetics مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
hyperope مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
psychoneurotic مریض مبتلا به ناراحتی عصبی وروانی
schizo شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
seasick مبتلا به استفراغ وبهم خوردگی حال در سفردریا
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
acidosis فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
airsick مبتلا بکسالت و بهم خوردگی مزاج در اثر پرواز
agoraphobic شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
spastical تشنجی مبتلا به فلج تشنجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com