English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (3 milliseconds)
English Persian
source مبداء
zero مبداء
zeroes مبداء
zeros مبداء
origin مبداء
origins مبداء
Other Matches
base of origin پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
true origin نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
source code کد مبداء
datum line خط مبداء
source disk دیسک مبداء
domicile of origin اقامتگاه مبداء
home address نشانی مبداء
jumping off place نقطه یا مبداء
zero deflection سمت مبداء
principal axis محور مبداء
refrence axis محور مبداء
source program برنامه مبداء
principle point مبداء اصلی
basic point نقطه مبداء
bench mark شاخص مبداء
certificate of origin گواهی مبداء
base of origin مبداء اصلی
certificate of origin گواهینامه مبداء
departure station مبداء حرکت
afterbrain مبداء نخاع
source مایه مبداء
country of origin کشور مبداء
phase line خط مبداء حرکت جنگی
extrinsic دارای مبداء خارجی
prime meridian نصف النهار مبداء
prime meridian نصف النهار مبداء یا گرینویچ
backstretch خط سیرجهت مخالف مبداء مسابقه
reference station ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
marshalling yard محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
christian era مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
control surface angle زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
demurrage بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com