English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (2 milliseconds)
English Persian
innocent مبرا مقدس
Other Matches
halidom چیز مقدس جای مقدس
clean handed مبرا
absolve مبرا کردن
heart free مبرا از عشق
to discharge of an obligation از دینی مبرا کردن
decontaminate از الودگی مبرا کردن
decontaminated از الودگی مبرا کردن
decontaminates از الودگی مبرا کردن
decontaminating از الودگی مبرا کردن
undeceive مبرا از فریب و تزویر کردن از فریب اگاهانیدن
exonerating روسفید کردن مبرا کردن
exonerate روسفید کردن مبرا کردن
exonerated روسفید کردن مبرا کردن
exonerates روسفید کردن مبرا کردن
prayerful مقدس
saint مقدس
saints مقدس
heavenly minded مقدس
sacrosanct مقدس
sacred مقدس
sanctified مقدس
sanctimonious مقدس
venerable مقدس
numinous مقدس
saintly مقدس
holier مقدس
holiest مقدس
holy مقدس
hallowed مقدس
inviolable مقدس
holily بطور مقدس
holy legislator شارع مقدس
halidome جای مقدس
halidome چیز مقدس
Mashhad هر مقدس مشهد
hallow مقدس کردن
hagiology ادبیات مقدس
the Holy Trinity تثلیت مقدس
holyday روز مقدس
tartuffe خشکه مقدس
tartuffe مقدس ریایی
tartufe خشکه مقدس
tartufe مقدس ریایی
stoup قدح اب مقدس
st.michael پطرس مقدس
sanctimony مقدس نمایی
sanctified airs مقدس نمایی
sacred places جاهای مقدس
Holy Week هفتهی مقدس
Holy Weeks هفتهی مقدس
moralistic خشکه مقدس
sanctimoniousness مقدس نمایی
SS مخفف مقدس
St مخفف مقدس
sancify مقدس شمردن
the holy کتاب مقدس
Holly Sepulchre مقبره مقدس
saints مقدس شمردن
scriptures کتاب مقدس
scripture کتاب مقدس
relics اثار مقدس
saint مقدس شمردن
shrine جای مقدس
shrines جای مقدس
relic اثار مقدس
sanctuary جایگاه مقدس
Holy Father پدر مقدس
sanctuaries جایگاه مقدس
Holy Writ کتاب مقدس
sacred books کتابهای مقدس
sanctimonious مقدس نما
fiesta روز مقدس
fiestas روز مقدس
dedication cross صلیب مقدس
mitzvah حکم کتاب مقدس
pali زبان مقدس بودائیان
biblical مطابق کتاب مقدس
pontify خودرا مقدس نمودن
postil تفسیر کتاب مقدس
biblical وابسته به کتاب مقدس
sacredly بطور مقدس یا محترم
sanctum قدس جایگاه مقدس
mitsvot حکم کتاب مقدس
hermeneutic ایین تفسیرکتاب مقدس
altar-table میز مقدس در کلیسا
anointment تقدیس با روغن مقدس
bibliolatry پرستش کتاب مقدس
it say in the bible that در کتاب مقدس میگوید
religiosity خشکه مقدس بودن
guaiacum عودالانبیاء درخت مقدس
buretto تنگ مخصوص شراب مقدس
scriptural مطابق متن کتاب مقدس
veda کتاب مقدس باستانی هند
to مادریک کلمه مقدس است
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
apis گاو مقدس مصریان قدیم
buret تنگ مخصوص شراب مقدس
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
martinmas جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
lignum vitae درخت مقدس خشب الانبیاء
People of the Book پیروان کتاب مقدس [ دین]
it is said in the bible that در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
bibles بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
bible بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
hermeneutics علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
midrash تفسیر کتاب مقدس یهود
vedic وابسته به وداکتاب مقدس هندو
zion کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
vulgate نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
lector قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
i saw this p in the scripture این فقره را در کتاب مقدس دیدم
revised version ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
biblicism پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
enshrine ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
it say in the bible that درکتاب مقدس گفته شده است
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
paradigm ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
franciscan وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
scripturalism اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
lower criticism انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
reliquary فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
paradigms ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
ampullae niche [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
futurism اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
grey friar عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
inspirationist کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
pierian spring الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
bible کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bibles کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
altar of repose [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
fundamentalist کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
the Holy Grail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
blue law قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
blue laws قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
isagogics گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
methuselah " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
patron saints امام یا شخص مقدس حامی شخص
patron saint امام یا شخص مقدس حامی شخص
hagiology تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com