English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (5 milliseconds)
English Persian
quantities مبلغ
quantity مبلغ
amount مبلغ
amounted مبلغ
amounting مبلغ
amounts مبلغ
promoter مبلغ
promoters مبلغ
tot مبلغ
tots مبلغ
sum مبلغ
sums مبلغ
propagandist مبلغ
propagandists مبلغ
quantum مبلغ
summa مبلغ
Other Matches
amounts : مبلغ
lump sum مبلغ کل
amounting : مبلغ
amounted : مبلغ
amount : مبلغ
lump sums مبلغ کل
chicken feed مبلغ ناچیز
carry forward مبلغ منقول
convertor مبلغ مذهبی
dribblet مبلغ کوچک
balance of the amount باقیمانده مبلغ
gross amount مبلغ ناخالص
entirenss جمع کل مبلغ کل
missioner مبلغ مذهبی
evengelist مبلغ مسیحی
converter مبلغ مذهبی
premium مبلغ بیمه
price مبلغ شرطبندی
prices مبلغ شرطبندی
turnover مبلغ فروش
roundest مبلغ زیاد
round مبلغ زیاد
premiums مبلغ بیمه
pittance مبلغ جزئی
missionary مبلغ مذهبی
missionaries مبلغ مذهبی
backing مبلغ شرطبندی
the entire sum تمامی مبلغ
pin money مبلغ ناچیز
to figure up مبلغ یا میزان
twopence مبلغ دو پنس
deductible مبلغ قابل کسر
ratal مبلغ مشمول مالیات
hiked مبلغ رابالا بردن
hikes مبلغ رابالا بردن
exaggerated مبلغ اغراق امیز
hike مبلغ رابالا بردن
hiking مبلغ رابالا بردن
it was a مبلغ زیادی بود
capitalization جمع مبلغ سرمایه
investment مبلغ سرمایه گذاری شده
investments مبلغ سرمایه گذاری شده
It was some consikerable amount. مبلغ قابل ملاحظه ای بود
What is this amount for? این مبلغ برای چیست؟
surcharge مبلغ جریمه نرخ اضافی
i undertake to pay that sum متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
even money مبلغ مساوی در شرط بندی
Fine words butter no parsnips. از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
surcharges مبلغ جریمه نرخ اضافی
blank check چک امضاء شده بدون مبلغ
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
net amount payable to contractor مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
outlay مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
entry fee مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
handicap stake مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
He deducts the amount from the invoice. او [مرد] این مبلغ را از حساب کسر می کند.
debt discount تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
working capital مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
discounted cash flow مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
regressive tax مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
cash and carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
The borrower is absolutely free to use the amount. وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
small claim ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
cash-and-carries نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
face value مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
dificiency نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
bond سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
poundage مبلغ به پوند وزن به پوند
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com