English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (7 milliseconds)
English Persian
gross amount مبلغ ناخالص
Other Matches
gross revenue درامد فروش ناخالص دریافتی ناخالص
gnp gap شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
grossing ناخالص
grossest ناخالص
grosses ناخالص
gross ناخالص
grossed ناخالص
grosser ناخالص
raw ناخالص
adulterant ناخالص
impure ناخالص
margins سود ناخالص
grosses عمده ناخالص
gross earnings عواید ناخالص
margin سود ناخالص
grossest عمده ناخالص
cross thrust تراست ناخالص
cross weight وزن ناخالص
grossing عمده ناخالص
dead loss زیان ناخالص
doping ناخالص سازی
gross expenditure هزینه ناخالص
gross income درامد ناخالص
grosser عمده ناخالص
gross weight وزن ناخالص
operating profit سود ناخالص
gross yield محصول ناخالص
gross yield بازده ناخالص
gross value ارزش ناخالص
gross tonnage فرفیت ناخالص به تن
gross عمده ناخالص
gross profit سود ناخالص
grossed عمده ناخالص
gross national product تولید ناخالص ملی
unladen weight وزن ناخالص خودرو
GNP تولید ناخالص ملی
g.n.p تولید ناخالص ملی
gross national product محصول ناخالص ملی
gross rate of return نرخ بازده ناخالص
gross domestic product تولید ناخالص داخلی
gross primary product تولید ناخالص نخستین
gross national quality کیفیت ناخالص ملی
gross national income درامد ناخالص ملی
gross national expenditure هزینه ناخالص ملی
gross investment سرمایه گذاری ناخالص
gross product per capita تولید ناخالص سرانه
potential gross national product تولید ناخالص ملی بالقوه
real gross national product تولید ناخالص ملی واقعی
nominal gross national product محصول ناخالص ملی اسمی
quantum مبلغ
summa مبلغ
sums مبلغ
propagandists مبلغ
propagandist مبلغ
lump sum مبلغ کل
tot مبلغ
quantities مبلغ
quantity مبلغ
amounts : مبلغ
amount : مبلغ
amounted : مبلغ
amounted مبلغ
tots مبلغ
amounting مبلغ
lump sums مبلغ کل
sum مبلغ
amounts مبلغ
promoter مبلغ
amount مبلغ
promoters مبلغ
amounting : مبلغ
g.d.p deflator تعدیل کننده تولید ناخالص داخلی
round مبلغ زیاد
premiums مبلغ بیمه
premium مبلغ بیمه
pin money مبلغ ناچیز
backing مبلغ شرطبندی
prices مبلغ شرطبندی
roundest مبلغ زیاد
twopence مبلغ دو پنس
to figure up مبلغ یا میزان
turnover مبلغ فروش
the entire sum تمامی مبلغ
price مبلغ شرطبندی
missioner مبلغ مذهبی
pittance مبلغ جزئی
missionaries مبلغ مذهبی
carry forward مبلغ منقول
entirenss جمع کل مبلغ کل
converter مبلغ مذهبی
dribblet مبلغ کوچک
evengelist مبلغ مسیحی
chicken feed مبلغ ناچیز
convertor مبلغ مذهبی
missionary مبلغ مذهبی
balance of the amount باقیمانده مبلغ
it was a مبلغ زیادی بود
capitalization جمع مبلغ سرمایه
hike مبلغ رابالا بردن
hiked مبلغ رابالا بردن
hiking مبلغ رابالا بردن
hikes مبلغ رابالا بردن
deductible مبلغ قابل کسر
ratal مبلغ مشمول مالیات
exaggerated مبلغ اغراق امیز
investment مبلغ سرمایه گذاری شده
blank check چک امضاء شده بدون مبلغ
surcharges مبلغ جریمه نرخ اضافی
investments مبلغ سرمایه گذاری شده
even money مبلغ مساوی در شرط بندی
i undertake to pay that sum متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
surcharge مبلغ جریمه نرخ اضافی
What is this amount for? این مبلغ برای چیست؟
It was some consikerable amount. مبلغ قابل ملاحظه ای بود
Fine words butter no parsnips. از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
outlay مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
handicap stake مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
entry fee مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
net amount payable to contractor مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
discounted cash flow مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
He deducts the amount from the invoice. او [مرد] این مبلغ را از حساب کسر می کند.
debt discount تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
working capital مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
regressive tax مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
small claim ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
The borrower is absolutely free to use the amount. وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
cash-and-carries نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash and carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
face value مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
dificiency نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
bond سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
polluting ملوث کردن الودن ناخالص کردن
polluted ملوث کردن الودن ناخالص کردن
pollutes ملوث کردن الودن ناخالص کردن
pollute ملوث کردن الودن ناخالص کردن
tare تفاوت وزن خالص و وزن ناخالص
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
poundage مبلغ به پوند وزن به پوند
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com