English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (10 milliseconds)
English Persian
tax base مبنای مالیاتی
Other Matches
tax deduction تخفیف مالیاتی مخارجی که معافیت مالیاتی دارند
datum point نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
time base ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
datum سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
datum error اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
false origin مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
tax limit حد مالیاتی
fiscal مالیاتی
taxpayers مودی مالیاتی
tax efficiency کارائی مالیاتی
tax concession بخشودگی مالیاتی
taxpayer مودی مالیاتی
tax collector تحصیلدار مالیاتی
tax payer مودی مالیاتی
tax policy سیاست مالیاتی
tax credit اعتبار مالیاتی
burden of taxation بار مالیاتی
tax exclusion استثنای مالیاتی
tax exemption معافیت مالیاتی
tax remission معافیت مالیاتی
tax expenditures مخارج مالیاتی
tax friction اصطکاک مالیاتی
tax burden بار مالیاتی
tax equation معادله مالیاتی
tax incentive انگیزه مالیاتی
tax instrument ابزار مالیاتی
tax law قانون مالیاتی
tax equity عدالت مالیاتی
surtax جریمه مالیاتی
capitation سرشماری مالیاتی
arrears of taxes بقایای مالیاتی
ratability مشمولیت مالیاتی
tax havens پناهگاه مالیاتی
tax havens بهشت مالیاتی
tax havens ماوای مالیاتی
tax haven پناهگاه مالیاتی
tax haven بهشت مالیاتی
fiscal policy سیاست مالیاتی
tax capacity فرفیت مالیاتی
revenuer مامور مالیاتی
tax proceeds عواید مالیاتی
tax revenue درامد مالیاتی
tax system نظام مالیاتی
tax haven ماوای مالیاتی
effective tax rate نرخ موثر مالیاتی
non tax revenue درامد غیر مالیاتی
effective tax system نظام موثر مالیاتی
net tax revenue خالص درامد مالیاتی
regressive tax system نظام مالیاتی کاهنده
regressive tax system نظام مالیاتی نزولی
tax reforms اصلاح امور مالیاتی
tax loopholes روزنههای فرار مالیاتی
censuses احصائیه ممیزی مالیاتی
census احصائیه ممیزی مالیاتی
tax rolls جزو جمع مالیاتی
tax avoidance اجتناب از پرداخت مالیات کاهش بدهی مالیاتی
a comparison of the tax systems in Italy and Spain مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
letter-box company شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
ternary در مبنای سه
hexadecimal مبنای 61
regressive tax مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
refrence مبنای مقایسه
ration basis مبنای جیره
troop basis مبنای یکان
unit of issue مبنای توزیع
monetary base مبنای پولی
mobilization base مبنای بسیج
number base مبنای عددی
fixed radix با مبنای ثابت
force basis مبنای یکان
on trust بر مبنای اعتبار
ternary سه مبنایی در مبنای سه
sentience مبنای حس وحساسیت
base of fire مبنای اتش
data base مبنای اطلاعات
datum line خط مبنای سنجش
fire base مبنای اتش
computer based بر مبنای کامپیوتر
basic of issue مبنای توزیع
rationale مبنای کار
binary number system سیستم مبنای دو
fuselage refrence line خط مبنای بدنه
withholding taxes مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding tax مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
altitude separation حد سطوح مبنای ارتفاع
chart datum مبنای عمق نقشه
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
hydrographic datum سطح مبنای اب نگاری
mission load بار مبنای عملیاتی
ratio decidendi مبنای اصلی تصمیم
base reserves اماد مبنای ذخیره
ruled based deduction استنباط بر مبنای مقررات
force basis یکانهای مبنای هر قسمت
fire support base مبنای پشتیبانی اتش
software base مبنای نرم افزار
datum plane سطح مبنای ارتفاع
datum sweeping mark علامت مبنای روبش
datum plane سطح مبنای اب دریا
troop basis مبنای واگذاری یکان
basic of issue مبنای واگذارکردن اقلام
computed goto جهش بر مبنای محاسبه
basic tactical unit یکان مبنای تاکتیکی
wartime load بار مبنای ناو
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
peak load pricing قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
production base مبنای تولید یا تولیدات ملی
reference number اعداد مبنای نشانه روی
keypad و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
hydrographic datum سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
b ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
base of operations پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
basic load بار مبنای مهمات یا وسایل
color carrier reference فاز مبنای حامل رنگ
line of site خط تراز یا مبنای افق توپ
altitude datum سطح مبنای ارتفاع سنجی
revenue cutter کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
time preference theory of interest نظریه بهره بر مبنای رجحان زمانی
master menu لیست مبنای جیره غذایی اصلی
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
ambulance basic relay post پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
pay grade ضریب ثابت حقوق یا مبنای حقوقی
denary notation سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
subsidy حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
current purchasing power حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
an unprincipled conduct رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
base logistical command یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
gyro plane سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
rectification تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
marginal productivity theory of نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
majority rule شیوه رای گیری بر مبنای اکثریت ازاد
parametric estimate براوردی که بر مبنای در نظرگرفتن متغیرها انجام میشود
underconsumption theory of نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
prosyllogism قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
stare decisis قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
opportunism بر مبنای نفع شخصی تغییر عقیده دادن
hexadecimal notation نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hex نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
equities اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
equity اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
hexadecimal notation صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
hex صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
indicts متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicting متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicted متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indict متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
f رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
e r p برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
e رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
revenue tax مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
fox شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxes شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxing شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
simulation روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
racism اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
popular front ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
stamp tax تمبر عوارض تمبر مالیاتی
exemption معافیت مالیاتی معافیت گمرکی
stamp duty تمبر عوارض تمبر مالیاتی
specification اوصاف و مشخصات دقیق یک اختراع که بر مبنای ان اختراع ثبت میشود
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
assemble capital stock بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
reference datum سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
e عدد در مبنای شانزده معادل عدد دهدهی 14
refereed در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereeing در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
presentment اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
dogging شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dog شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogs شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
gyrohorizon افق ژیروسکوپ سطح مبنای ژیروسکوپ
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
Moghat مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
egoism یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
binary to octal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
true origin نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
transitivity principle بر مبنای این اصل منطقی چنانچه شق 1 بر 2ترجیح داده شود و همچنین شق 2 بر 3 نیز ترجیح یابددر این صورت این اصل حکم میکند که 1 بر 3 نیز ترجیح داده شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com