Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
retrocessive
مبنی برواگذاری ثانوی
Other Matches
seconded
ثانوی
second
ثانوی
secondary
ثانوی
seconding
ثانوی
seconds
ثانوی
secs
ثانوی
sec
ثانوی
peripheral
ثانوی
further
ثانوی
afterexpulsion
ثانوی
furthered
ثانوی
furthers
ثانوی
furthering
ثانوی
secondary markets
بازارهای ثانوی
secondary inhibitor
بازدارنده ثانوی
side-effects
واکنش ثانوی
second nature
طبیعت ثانوی
side-effect
واکنش ثانوی
side effect
واکنش ثانوی
secondary motivation
انگیزش ثانوی
secondary plan
طرح ثانوی
overglaze
لعاب ثانوی
second wind
سازگاری ثانوی
secondary function
کارکرد ثانوی
secondary emission
صدور ثانوی
coconsciousness
اگاهی ثانوی
coconscious
اگاهی ثانوی
aftereffect
اثر ثانوی
post deflection acceleration
شتاب ثانوی
reabsorption
جذب ثانوی
repossession
تملک ثانوی
second anode
اند ثانوی
ultor
اند ثانوی
second order conditions
شرایط ثانوی
secondary coil
پیچک ثانوی
secondary drive
سائق ثانوی
secondary effects
اثرات ثانوی
secondary elaboration
بسط ثانوی
secondary electron
الکترون ثانوی
cotype
نوع ثانوی
aftertastes
لذت ثانوی
aftertaste
لذت ثانوی
subsere
رشد ثانوی
after-effects
اثر ثانوی
revision
رسیدگی ثانوی
revisions
رسیدگی ثانوی
until further notice
تا اخطار ثانوی
twice born
تجسم ثانوی
till further notice
تا اخطار ثانوی
secondary storage
انباره ثانوی
dynode
کاتد ثانوی
secondary reward
پاداش ثانوی
secondary qualities
صفات ثانوی
secondary processes
فرایندهای ثانوی
after-effect
اثر ثانوی
second
دومین بار ثانوی
secondary projection area
منطقه فرافکنی ثانوی
secondary emission characteristic
مشخصه صدور ثانوی
intensifier electrode
الکترد شتابده ثانوی
post deflection
الکترد شتابده ثانوی
by-play
کار یا نمایش ثانوی
flip side
بخش ثانوی هرچیز
secondary gain
بهره ثانوی بیماری
epinosic gain
بهره ثانوی بیماری
seconded
دومین بار ثانوی
seconding
دومین بار ثانوی
seconds
دومین بار ثانوی
secondary storage device
دستگاه حافظه ثانوی
secondary sex characteristics
ویژگیهای جنسی ثانوی
secondary reinforcer
تقویت کننده ثانوی
secondary emission ratio
شدت صدور ثانوی
secondary storage medium
رسانه انباره ثانوی
shadow memory
حافظه ثانوی موقت
secondary mental deficiency
عقب ماندگی ذهنی ثانوی
epiphenomenon
علائم بعدی و ثانوی مرض
denoting
مبنی بر
based
مبنی
reposing upon
مبنی بر
nonary
مبنی بر عد د نه
based on
مبنی بر
bassedon or basedupon
مبنی بر
expressive of
مبنی بر
ball-flower
[ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
countersigns
امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigning
امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigned
امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersign
امضای ثانوی بر روی سند جیرو
fratricidal
مبنی بربرادرکشی
inversive
مبنی بر قلب
empiric
مبنی بر تجربه
impostrous
مبنی بر شیادی
geomantic
مبنی بر رمل
equivocatory
مبنی برایهام
euphuistic
مبنی برتصنع
octonary
مبنی برهشت
theorematic
مبنی بر قاعده
to the effect that
مبنی براینکه
suppositional
مبنی بر فرض
purposive
مبنی برمنظور
usurious
مبنی بررباخواری
polytheistic
مبنی بر شرک
polytheeistic
مبنی بر شرک
paraphrastic
مبنی برتفسیر
visitorial
مبنی بر سرکشی
monometallic
مبنی بر یک فلز
misogynic
مبنی بربیزاری از زن
sophistic
مبنی بر مغالطه
mediatorial
مبنی بر میانجیگری
matricidal
مبنی بر مادرکشی
irreverential
مبنی بر بی حرمتی
revocatory
مبنی بر فسخ
selectively
مبنی بر انتخاب
egotistic
مبنی بر خودپسندی
prophetic
مبنی بر پیشگویی
octonal
مبنی برهشت
observational
مبنی بر مشاهده
causal
مبنی بر سبب
condolatory
مبنی برهمدردی
heretical
مبنی برفساد
investigative
مبنی بر رسیدگی
selective
مبنی بر انتخاب
licentious
مبنی بر هرزگی
castigatory
مبنی برتنبیه
dualistic
مبنی برخداشناس
ill-advised
مبنی بر بی اطلاعی
deprecative
مبنی بربیمیلی
ill advised
مبنی بر بی اطلاعی
abstentious
مبنی برپرهیزکاری
postmillennialist
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillenarian
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
minor
در رشته ثانوی یا فرعی تحصیل کردن کماد
skepsisŠskepticŠetc
فلسفه مبنی برتردید
individualistic
مبنی بر استقلال تکی
phonologic
مبنی بر صدا شناسی
sentimental
مبنی بر احساسات یا عقیده
orthoepic
مبنی بر درست خوانی
rose coloured
مبنی برخوش بینی
investigatory
تحقیقی مبنی بر رسیدگی
naturalistic
مبنی بر طبیعت بازی
rationalistic
مبنی براستدلال عقلی
royalistic
مبنی برسلطنت خواهی
scepsis
فلسفه مبنی برتردید
procrastinatory
مبنی برمسامحه یاتعلل
sensuously
مبنی بر لذات جسمانی
resumptive
مبنی برادامه یاتجدید
sensuous
مبنی بر لذات جسمانی
precrastinative
مبنی بر مسامحه یا تعلل
deliberative
مبنی بر تامل و مشاوره
polygamic
مبنی بر تعدد ازواج
egoistic
مبنی بر اثصول خودپرستی
oblatory
مبنی بر نذر یا هدیه
illusional
مبنی باشتباه بینائی
rationalistic
مبنی براصالت عقل
inquisitorial
مبنی بربازجویی زیاد
commutative
مبنی بر تبدیل یامبادله
compatriotic
مبنی برهم میهنی
soritical
مبنی برقیام مسلسل
pantheistic
مبنی بر وحدت وجود
historic
معروف مبنی بر تاریخ
well intentioned
مبنی بر نیت خوب
documental
مبنی برمدرک یاسند
a posteriori
مبنی بر تجربه و مشاهده
elenctic
مبنی برتکذیب منطقی
acclamatory
مبنی برهلهله و تحسین
documentaries
مبنی بر مدرک یا سند
in perspective
مبنی براصول منافرومرایا
negatory
مبنی بر نفی یا انکار
negotiatory
مبنی بر معامله یا گفتگو
cavilling
مبنی برخرده گیری
documentary
مبنی بر مدرک یا سند
papistic
مبنی برپاپ پرستی
irrepentant
مبنی بر عدم پشیمانی
censorial
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
insinuative
مبنی بر خود شیرینی
appreciatively
مبنی بر قدردانی قدرشناس
appreciative
مبنی بر قدردانی قدرشناس
premillennial
وابسته بظهور ثانوی عیسی قبل از هزار سال
intuitive
مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
traditional
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
slaughterous
مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
pre-emptive
عمل مبنی بر اخذ شفعه
associational
مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
atheistical
مبنی برانکار هستی خدا
petitory
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
imperialistic
مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
federative
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
evidentiary
مبنی برمدرک مدرک دار
pluviometric
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
consensual
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
doctrinal
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
thrashing
مقدار مفرط حرکت صفحات ازحافظه ثانوی به حافظه داخلی
abjuratory
پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
renunciatory
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
ritualistic
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
renunciative
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
humoristic
مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
iconoclastic
مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
euphonical
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
augural
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
catechetical
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com