English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
papistic مبنی برپاپ پرستی
Other Matches
deistic مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistical مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
nonary مبنی بر عد د نه
based مبنی
based on مبنی بر
bassedon or basedupon مبنی بر
reposing upon مبنی بر
denoting مبنی بر
expressive of مبنی بر
ill advised مبنی بر بی اطلاعی
matricidal مبنی بر مادرکشی
mediatorial مبنی بر میانجیگری
misogynic مبنی بربیزاری از زن
prophetic مبنی بر پیشگویی
monometallic مبنی بر یک فلز
deprecative مبنی بربیمیلی
observational مبنی بر مشاهده
causal مبنی بر سبب
visitorial مبنی بر سرکشی
fratricidal مبنی بربرادرکشی
octonal مبنی برهشت
octonary مبنی برهشت
ill-advised مبنی بر بی اطلاعی
licentious مبنی بر هرزگی
abstentious مبنی برپرهیزکاری
dualistic مبنی برخداشناس
impostrous مبنی بر شیادی
inversive مبنی بر قلب
theorematic مبنی بر قاعده
empiric مبنی بر تجربه
condolatory مبنی برهمدردی
irreverential مبنی بر بی حرمتی
sophistic مبنی بر مغالطه
castigatory مبنی برتنبیه
equivocatory مبنی برایهام
suppositional مبنی بر فرض
usurious مبنی بررباخواری
to the effect that مبنی براینکه
geomantic مبنی بر رمل
selective مبنی بر انتخاب
selectively مبنی بر انتخاب
polytheeistic مبنی بر شرک
egotistic مبنی بر خودپسندی
euphuistic مبنی برتصنع
heretical مبنی برفساد
revocatory مبنی بر فسخ
purposive مبنی برمنظور
investigative مبنی بر رسیدگی
paraphrastic مبنی برتفسیر
polytheistic مبنی بر شرک
gentilism بت پرستی
fetishist بت پرستی
philogyny زن پرستی
heathenishness بت پرستی
idolism بت پرستی
idolarty بت پرستی
gyniolatry زن پرستی
historic معروف مبنی بر تاریخ
rationalistic مبنی براستدلال عقلی
censorial مبنی بر بازرسی مطبوعات و
insinuative مبنی بر خود شیرینی
irrepentant مبنی بر عدم پشیمانی
documentaries مبنی بر مدرک یا سند
polygamic مبنی بر تعدد ازواج
documentary مبنی بر مدرک یا سند
precrastinative مبنی بر مسامحه یا تعلل
commutative مبنی بر تبدیل یامبادله
cavilling مبنی برخرده گیری
elenctic مبنی برتکذیب منطقی
illusional مبنی باشتباه بینائی
rationalistic مبنی براصالت عقل
pantheistic مبنی بر وحدت وجود
in perspective مبنی براصول منافرومرایا
documental مبنی برمدرک یاسند
procrastinatory مبنی برمسامحه یاتعلل
inquisitorial مبنی بربازجویی زیاد
resumptive مبنی برادامه یاتجدید
compatriotic مبنی برهم میهنی
soritical مبنی برقیام مسلسل
acclamatory مبنی برهلهله و تحسین
sentimental مبنی بر احساسات یا عقیده
deliberative مبنی بر تامل و مشاوره
a posteriori مبنی بر تجربه و مشاهده
skepsisŠskepticŠetc فلسفه مبنی برتردید
naturalistic مبنی بر طبیعت بازی
negotiatory مبنی بر معامله یا گفتگو
oblatory مبنی بر نذر یا هدیه
royalistic مبنی برسلطنت خواهی
sensuously مبنی بر لذات جسمانی
sensuous مبنی بر لذات جسمانی
scepsis فلسفه مبنی برتردید
individualistic مبنی بر استقلال تکی
orthoepic مبنی بر درست خوانی
appreciatively مبنی بر قدردانی قدرشناس
well intentioned مبنی بر نیت خوب
negatory مبنی بر نفی یا انکار
egoistic مبنی بر اثصول خودپرستی
investigatory تحقیقی مبنی بر رسیدگی
retrocessive مبنی برواگذاری ثانوی
rose coloured مبنی برخوش بینی
phonologic مبنی بر صدا شناسی
appreciative مبنی بر قدردانی قدرشناس
idolatress بت پرستی کردن
satyriasis شهوت پرستی
idolatrously از روی بت پرستی
iconolatry شمایل پرستی
ichthyolatry ماهی پرستی
hunkerism کهنه پرستی
statolatry حکومت پرستی
hero worship قهرمان پرستی
pagandom بت پرستی بی تمدنی
heliolatry افتاپ پرستی
necrolatry مرده پرستی
secularization دنیا پرستی
mithraism مهر پرستی
mercenariness پول پرستی
krishnaism کریشنا پرستی
secularity دنیا پرستی
litholatry سنگ پرستی
lordolatry لرد پرستی
necromania مرده پرستی
plutolatry ثروت پرستی
phallicism ذکر پرستی
self worship خود پرستی
nativism بومی پرستی
pygmalionism افریده پرستی
mariolatry مریم پرستی
public spiritedness میهن پرستی
patrioism میهن پرستی
individuation فرد پرستی
sabaism ستاره پرستی
monotheism یکتا پرستی
mammonism ثروت پرستی
sun worship افتاب پرستی
materialism ماده پرستی
altruism نوع پرستی
superstition موهوم پرستی
superstitions موهوم پرستی
lewdness شهوت پرستی
sensuality شهوت پرستی
traditionalism سنت پرستی
philanthropy نوع پرستی
patriotism میهن پرستی
obscurantism کهنه پرستی
narcissism خود پرستی
gluttony شکم پرستی
ethnography نژاد پرستی
benevolence نوع پرستی
autism خیال پرستی
fetishism یادگار پرستی
bender باده پرستی
benders باده پرستی
zeal وطن پرستی
racism نژاد پرستی
nationalism ملت پرستی
geolatry زمین پرستی
cosmolatry گیتی پرستی
pyrolatry اتش پرستی
demonolatry دیو پرستی
devil worship شیطان پرستی
totemism توتم پرستی
angel worship فرشته پرستی
ethnocentrism نژاد پرستی
ethnocentrism قوم پرستی
fetishist طلسم پرستی
fire worship اتش پرستی
fogyism کهنه پرستی
superstitiousness موهوم پرستی
futurism خیال پرستی
clannishness خانواده پرستی
zootheism جانور پرستی
uxoriousness عیال پرستی
worldliness دنیا پرستی
xenophilism بیگانه پرستی
zootheism حیوان پرستی
zoolatry حیوان پرستی
angeolatry فرشته پرستی
evidentiary مبنی برمدرک مدرک دار
federative مبنی بر سازمان کشورهای متحد
imperialistic مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
traditional مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
intuitive مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
associational مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
pre-emptive عمل مبنی بر اخذ شفعه
doctrinal عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
consensual مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
petitory مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
slaughterous مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
atheistical مبنی برانکار هستی خدا
pluviometric مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
Spirit of patriontism. روح وطن پرستی
religion of humanity دین نوع پرستی
spread eagle میهن پرستی افراطی
ultranationalism ملت پرستی افراطی
voluptuously از روی شهوت پرستی
royalistic ناشی از شاه پرستی
sensually از روی نفس پرستی
superstitiously از روی موهوم پرستی
retifism پا- کفش پرستی جنسی
selfless عاری از نفس پرستی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com