Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9 milliseconds)
English
Persian
visitorial
مبنی بر سرکشی
Other Matches
poll
[email]
سرکشی، سرکشی کردن
[رایانامه]
inobedience
سرکشی
contumaciousness
سرکشی
visitational
سرکشی
intractability
سرکشی
unruliness
سرکشی
mulishness
سرکشی
indiscipline
سرکشی
inspection
سرکشی
rebellions
سرکشی
rebellion
سرکشی
contumacy
سرکشی
fieriness
سرکشی
refractorily
با سرکشی
indocility
سرکشی
fractiousness
سرکشی
recalcitrance
تمرد سرکشی
inspecting
سرکشی کردن
contumaciously
ازروی سرکشی
inspects
سرکشی کردن
inspected
سرکشی کردن
recalcitrancy
تمرد سرکشی
inspect
سرکشی کردن
oversees
سرکشی کردن به
visitation
سرکشی عیادت
visitations
سرکشی عیادت
mutinies
تمرد سرکشی
overseeing
سرکشی کردن به
mutiny
تمرد سرکشی
oversee
سرکشی کردن به
mutionusly
از روی سرکشی یا تمرد
fractiously
ازروی سرکشی عبوسانه
In the nature of things, young people often rebel against their parents.
طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
denoting
مبنی بر
reposing upon
مبنی بر
based
مبنی
expressive of
مبنی بر
based on
مبنی بر
bassedon or basedupon
مبنی بر
nonary
مبنی بر عد د نه
equivocatory
مبنی برایهام
geomantic
مبنی بر رمل
deprecative
مبنی بربیمیلی
fratricidal
مبنی بربرادرکشی
dualistic
مبنی برخداشناس
empiric
مبنی بر تجربه
mediatorial
مبنی بر میانجیگری
euphuistic
مبنی برتصنع
impostrous
مبنی بر شیادی
irreverential
مبنی بر بی حرمتی
revocatory
مبنی بر فسخ
polytheistic
مبنی بر شرک
polytheeistic
مبنی بر شرک
octonary
مبنی برهشت
sophistic
مبنی بر مغالطه
suppositional
مبنی بر فرض
theorematic
مبنی بر قاعده
paraphrastic
مبنی برتفسیر
to the effect that
مبنی براینکه
monometallic
مبنی بر یک فلز
misogynic
مبنی بربیزاری از زن
matricidal
مبنی بر مادرکشی
octonal
مبنی برهشت
inversive
مبنی بر قلب
usurious
مبنی بررباخواری
purposive
مبنی برمنظور
condolatory
مبنی برهمدردی
abstentious
مبنی برپرهیزکاری
egotistic
مبنی بر خودپسندی
licentious
مبنی بر هرزگی
selective
مبنی بر انتخاب
ill-advised
مبنی بر بی اطلاعی
ill advised
مبنی بر بی اطلاعی
causal
مبنی بر سبب
selectively
مبنی بر انتخاب
castigatory
مبنی برتنبیه
prophetic
مبنی بر پیشگویی
observational
مبنی بر مشاهده
investigative
مبنی بر رسیدگی
heretical
مبنی برفساد
negatory
مبنی بر نفی یا انکار
negotiatory
مبنی بر معامله یا گفتگو
investigatory
تحقیقی مبنی بر رسیدگی
sensuous
مبنی بر لذات جسمانی
rose coloured
مبنی برخوش بینی
censorial
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
polygamic
مبنی بر تعدد ازواج
individualistic
مبنی بر استقلال تکی
egoistic
مبنی بر اثصول خودپرستی
precrastinative
مبنی بر مسامحه یا تعلل
procrastinatory
مبنی برمسامحه یاتعلل
rationalistic
مبنی براصالت عقل
phonologic
مبنی بر صدا شناسی
rationalistic
مبنی براستدلال عقلی
appreciatively
مبنی بر قدردانی قدرشناس
resumptive
مبنی برادامه یاتجدید
papistic
مبنی برپاپ پرستی
orthoepic
مبنی بر درست خوانی
retrocessive
مبنی برواگذاری ثانوی
sentimental
مبنی بر احساسات یا عقیده
oblatory
مبنی بر نذر یا هدیه
royalistic
مبنی برسلطنت خواهی
skepsisŠskepticŠetc
فلسفه مبنی برتردید
scepsis
فلسفه مبنی برتردید
documentaries
مبنی بر مدرک یا سند
appreciative
مبنی بر قدردانی قدرشناس
well intentioned
مبنی بر نیت خوب
a posteriori
مبنی بر تجربه و مشاهده
elenctic
مبنی برتکذیب منطقی
inquisitorial
مبنی بربازجویی زیاد
documental
مبنی برمدرک یاسند
pantheistic
مبنی بر وحدت وجود
historic
معروف مبنی بر تاریخ
commutative
مبنی بر تبدیل یامبادله
compatriotic
مبنی برهم میهنی
documentary
مبنی بر مدرک یا سند
acclamatory
مبنی برهلهله و تحسین
cavilling
مبنی برخرده گیری
naturalistic
مبنی بر طبیعت بازی
insinuative
مبنی بر خود شیرینی
irrepentant
مبنی بر عدم پشیمانی
in perspective
مبنی براصول منافرومرایا
deliberative
مبنی بر تامل و مشاوره
soritical
مبنی برقیام مسلسل
illusional
مبنی باشتباه بینائی
sensuously
مبنی بر لذات جسمانی
doctrinal
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
slaughterous
مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
intuitive
مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
pre-emptive
عمل مبنی بر اخذ شفعه
traditional
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
pluviometric
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
associational
مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
consensual
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
petitory
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
atheistical
مبنی برانکار هستی خدا
evidentiary
مبنی برمدرک مدرک دار
federative
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
imperialistic
مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
humoristic
مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
abjuratory
پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
ritualistic
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
renunciatory
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
renunciative
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
iconoclastic
مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
euphonical
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
catechetical
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
prefectorial
مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
empircism
روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
augural
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
plebiscitary
وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
deistical
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
communalistic
مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
traditinal
مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
revisional
مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
radicalism
روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
prefectoral
مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
autonomy
خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
plene administrative preter
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
monroe doctrine
سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
visited
عیادت کردن سرکشی کردن
visits
عیادت کردن سرکشی کردن
visit
عیادت کردن سرکشی کردن
machiavelian
مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
internationalism
روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petrographic
وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
presentment
اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
mercantilism
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
many-sided
مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
many sided
مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
economic nationalism
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
retour sans protet
اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com