English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (2 milliseconds)
English Persian
object of sale مبیع
the thing sold مبیع
Other Matches
earnest مقداری از مبیع که پیش از قبض واقباض کل مبیع و ثمن به خریدار تسلیم میشود
particulars of sale اوصاف مبیع
buyer's option to duble مقداربیشتری از مبیع مطالبه کند
call of more حق تقاضای زیاد کردن مبیع
seller's option to duble از مقدار مبیع کم یا ثمن بیشتری مطالبه کند
searchingly بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
contango بهره دیرکرد تسلیم قرضه وسهام مهلت تحویل مبیع به مشتری
searched بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
caveatemptor اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
buyer's option to duble خیار مشتری در این که درصورت ترقی ارزش پول پیش از تسلیم مبیع
back wardation خسارت دیر کرد در تحویل سهام برقراری مدت برای تسلیم مبیع
seller's option to duble خیار بایع در مورد این که درصورت تنزل ارزش پول پیش از تسلیم مبیع
duble option خیار مشتری و بایع در موردتغییر دادن مقدار ثمن و مبیع در صورت تغییر ارزش پول
put option خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
carring over تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com