English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English Persian
disengagement متارکه روابط
Other Matches
labor relations روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
civil military relations روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
reestablishment of diplomatic relations برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
psychophysics علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
quit متارکه
dismissal متارکه
quitting متارکه
abrogation متارکه
separation متارکه
separations متارکه
lay-off متارکه
letter of dismissal متارکه
withdrawal متارکه
termination متارکه
notice to quit متارکه
notice of termination متارکه
notice of determination متارکه
notice of cancellation متارکه
desuetude متارکه
leave off متارکه کردن
separations تفکیک متارکه
separates متارکه انفصال
separation تفکیک متارکه
ceasing متارکه کردن
truces متارکه جنگ
truce متارکه جنگ
separate متارکه انفصال
separated متارکه انفصال
cease متارکه کردن
ceased متارکه کردن
ceases متارکه کردن
truce متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
truce قرارداد متارکه موقت جنگ
truces قرارداد متارکه موقت جنگ
truces متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
relations روابط
diplomatic relations روابط سیاسی
good relations روابط حسنه
financial relations روابط مالی
diplomatic relations روابط دیپلماتیک
ideological relations روابط ارمانی
paratactic فاقد روابط
public affairs روابط عمومی
rapporchment تجدید روابط
sexual relations روابط جنسی
social relations روابط اجتماعی
space relations روابط فضایی
marital relations روابط زناشویی
economic relations روابط اقتصادی
public relations روابط عمومی
industrial relations روابط صنعتی
terming روابط فصل
termed روابط فصل
communal relationship روابط ناحیهای
term روابط فصل
means end relations روابط وسیله- هدف
phalanstery روابط تعاونی اجتماعی
industrial relations روابط کارگر وکارفرما
rapprochement ایجاد روابط حسنه
rupture of diplomatic relations قطع روابط سیاسی
rupture of diplomatic relations قطع روابط دیپلماتیک
flesh and blood <idiom> روابط نزیک داشتن
severance of diaplomatic relations قطع روابط سیاسی
interstate relations روابط بین الدول
good neigbourly relations روابط حسن همجواری
break of relations قطع روابط کردن
come to a rupture قطع روابط کردن
interruption of diplomatic relations قطع روابط سیاسی
breach of diplomatic relations قطع روابط سیاسی
ideological relations روابط ایده ئولوژیک
come to rupture قطع روابط کردن
community relations قسمت روابط عمومی
internationals وابسته به روابط بین المللی
international economic relations روابط اقتصادی بین المللی
psychophysics مبحث روابط روان وماده
sociometry سنجش روابط افراد جامعه
international وابسته به روابط بین المللی
electro magnetism علم روابط فیزیکی میان
anthropology مبحث روابط انسان با خدا
amity روابط حسنه حسن تفاهم
to off negotiations اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
dynamic relation روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
psychophysical وابسته بعلم روابط میان تن وروان
to break off diplomatic relations روابط دیپلماتیکی را قطع کردن [سیاست]
minnesota spacial relations test ازمون روابط فضایی مینه سوتا
The sever ones connections ( relation ) with someone . روابط خود را با کسی قطع کردن
interdenominational وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
community relations روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
ententes cordiales روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
entente روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
input output analysis تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
geopolitic علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
civil censorship سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
bioecology رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyosystematice بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
sexes احساسات جنسی روابط جنسی
sex احساسات جنسی روابط جنسی
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com