Dictiornary-Farsi | متخصص بهداشت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
hygeist	متخصص بهداشت
hygienist	متخصص بهداشت


Other Matches

fireworker	متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
tacticians	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tactician	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert	هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
radiologists	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
hygienics	بهداشت
health	بهداشت
hygiene	بهداشت
sanitarily	از لحاظ بهداشت
social hygiene	بهداشت اجتماعی
social health	بهداشت اجتماعی
insanitation	فقدان بهداشت
certificate of health	گواهی بهداشت
Health physics	بهداشت پرتوی
sanitary engineering	مهندسی بهداشت
mental health	بهداشت روانی
mental hygiene	بهداشت روانی
hygienics	علم بهداشت
hygienically	مطابق بهداشت
hygeist	بهداشت دان
The Physics of Radiation Protection	بهداشت پرتوی
Health physics	فیزیک بهداشت
bill of health	گواهی بهداشت
hygiene	علم بهداشت
The Physics of Radiation Protection	فیزیک بهداشت
public health	بهداشت همگانی
health insurance	بیمه بهداشت
health certificate	گواهی بهداشت
The health authorities .	مقامات اداره بهداشت
world health organization	سازمان بهداشت جهانی
pedology	مبحث بهداشت کودکان
sanitation	مراعات اصول بهداشت بهسازی
clean bill of health	گواهی نامه بهداشت کشتی
to keep one's health	موافب بهداشت خود بودن
flight sister	افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
constitutionalize	برای بهداشت مزاج گردش کردن
sanitarian	کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
hygeian	وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
au fait	متخصص
skilled	متخصص
osteopathist	متخصص
geriatrician	متخصص
geriatrist	متخصص
rhinologist	متخصص
expert	متخصص
specialist	متخصص
stylists	متخصص مد
stylist	متخصص مد
adhoc	متخصص
experts	متخصص
specialists	متخصص
neurologist	متخصص اعصاب
theologians	متخصص الهیات
media specialist	متخصص رسانه ها
theologian	متخصص الهیات
algebraist	متخصص جبرومقابله
clinician	متخصص بالینی
technicians	متخصص تکنیسین
expert	متخصص کارشناس
skilled	متخصص تخصصی
financier	متخصص مالی
financiers	متخصص مالی
financial e.	متخصص مالی
technicians	متخصص فنی
an expert accountant	حسابدار متخصص
climatologist	متخصص اب وهوا
computer professional	متخصص کامپیوتر
computer specialist	متخصص کامپیوتر
hydropathist	متخصص اب درمانی
e. advice	نظر متخصص
cost accountant	متخصص ارزیابی
proficient	حاذق متخصص
gas man	متخصص گاز
ceramist	متخصص سفالگری
artillerist	متخصص توپخانه
aurist	متخصص گوش
hydrologist	متخصص اب شناسی
cambist	متخصص ارز
ceramicist	متخصص سفالگری
technician	متخصص تکنیسین
specialist engineering	مهندس متخصص
actuary	متخصص بیمه
economist	متخصص اقتصاد
actuaries	متخصص بیمه
economists	متخصص اقتصاد
electricians	متخصص برق
electrician	متخصص برق
skilled witness	شاهد متخصص
geophysicists	متخصص ژئوفیزیک
theolog	متخصص الهیات
skilled workers	کارگران متخصص
experts	متخصص کارشناس
clinicians	متخصص بالینی
journeyman	کارگر متخصص
ophlhalmologist	متخصص چشم
technician	متخصص فنی
toxicologist	متخصص زهرشناسی
geophysicist	متخصص ژئوفیزیک
anaesthetist	متخصص بیهوشی
pomologist	متخصص میوه
outrebound	متخصص ریباند
journeymen	کارگر متخصص
sanitize	مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
hellenist	متخصص فرهنگ یونان
taxonomist	متخصص طبقه بندی
gerontologist	متخصص امراض پیری
therapeutist	متخصص درمان شناسی
tp perfect oneself in an art	در فنی متخصص شدن
hardware specialist	متخصص سخت افزار
gastronomist	متخصص غذای لذیذ
geodesist	متخصص علم مساحی
gynecologist	متخصص بیماریهای زنان
herpetologist	متخصص خزنده شناسی
syphilologist	طبیب متخصص کوفت
psychopathist	متخصص ناخوشیهای دماغی
political economist	متخصص علم ثروت
pisciculturist	متخصص ماهی پروری
pediatrician	پزشک متخصص اطفال
otologist	متخصص امراض گوش
metllurgist	متخصص ذوب فلزات
notionalist	متخصص علوم نظری
neuropathist	متخصص ناخوشیهای عصبانی
pyrotechnist	متخصص اتش بازی
internist	متخصص داروهای درونی
histologist	متخصص بافت شناسی
horticulturist	متخصص عمل باغبانی
unskilled worker	کارگر غیر متخصص
scientific manpower	نیروی انسانی متخصص
ideologist	متخصص علم تصور
municipalist	متخصص درامور شهرداری
beauticians	متخصص ارایش وزیبایی
osteopaths	متخصص بیماریهای استخوان
osteopath	متخصص بیماریهای استخوان
acoustician	متخصص علم شنوایی
anatomist	متخصص علم تشریح
statisticians	امارگر متخصص فن احصائیه
statistician	امارگر متخصص فن احصائیه
competent	فنی متخصص کاردان
educationists	متخصص اموزش و پرورش
educationist	متخصص اموزش و پرورش
astrophysicist	متخصص فیزیک نجومی
grammarian	متخصص دستور زبان
grammarians	متخصص دستور زبان
gynaecologist	متخصص امراض زنانه
jurist	متخصص حقوق خصوصی
jurists	متخصص حقوق خصوصی
beautician	متخصص ارایش وزیبایی
botanist	متخصص گیاه شناسی
botanists	متخصص گیاه شناسی
metallurgist	متخصص ذوب اهن
obstetricians	پزشک متخصص زایمان
metallurgists	متخصص ذوب اهن
obstetrician	پزشک متخصص زایمان
obstetrician	متخصص زایمان قابله
criminologist	متخصص جرم شناسی
linguists	متخصص زبان شناسی
majoring	مهاد متخصص شدن
data base specialist	متخصص پایگاه داده
data entry specialist	متخصص داده دهی
majored	مهاد متخصص شدن
major	مهاد متخصص شدن
dermatologist	متخصص امراض پوست
diagnostician	متخصص تشخیص مرض
etymologer	متخصص علم اشتقاق
etymologist	متخصص علم صرف
exodontist	متخصص دندان کشی
cosmetologist	متخصص ارایش وزیبایی
cutman	متخصص در جلوگیری ازخونریزی
obstetricians	متخصص زایمان قابله
linguist	متخصص زبان شناسی
branch qualified officer	افسر متخصص رستهای
cosmographer	متخصص کیهان شناسی
decorators	متخصص ارایش داخلی ساختمانها
theorist	متخصص علوم نظری نگرشگر
tactician	با تدبیر متخصص فنون جنگی
decorator	متخصص ارایش داخلی ساختمانها
theorists	متخصص علوم نظری نگرشگر
tacticians	با تدبیر متخصص فنون جنگی
chiropodists	متخصص درمان وحفافت پاها
rebounder	متخصص در گرفتن توپهای حلقه
chiropodist	متخصص درمان وحفافت پاها
special pleader	متخصص تهیه لوایح دفاعی
technicians	شخص متخصص در امور صفتی
lay	: غیر متخصص ناویژه کار
torpedoman's mate	درجه دار متخصص اژدر
telescopist	متخصص استعمال دوربینهای نجومی
lays	: غیر متخصص ناویژه کار
telecommunications specialist	متخصص ارتباطات راه دور
gastroenterologist	متخصص بیماریهای معده وروده
metallurgists	متخصص قال کردن فلزات
aviation ordnance , man	متخصص جنگ افزار هواپیما
apocalyptist	متخصص درتفسیر مکاشفات یوحنا
anglicist	متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
anesthetist	پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی
technician	شخص متخصص در امور صفتی
an economist of time	متخصص در صرفه جویی وقت
americanist	متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
mesmerist	متخصص علم هیپنوتیزم خواب کن
image interpreter	متخصص خواندن عکس هوایی