English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
osteopath متخصص بیماریهای استخوان
osteopaths متخصص بیماریهای استخوان
Other Matches
gynecologist متخصص بیماریهای زنان
gastroenterologist متخصص بیماریهای معده وروده
eliza برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
social disease بیماریهای مقاربتی بیماریهای شایع در اجتماع
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
fireworker متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
tactician متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
venereal diseases بیماریهای امیزشی
dermatosis بیماریهای پوستی
venereology پزشکی بیماریهای امیزشی
virosis ابتلا به بیماریهای ویروسی
general practitioner پزشک بیماریهای عمومی
pediatrician ویژه گر بیماریهای کودکان
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
venereologist ویژه گر بیماریهای امیزشی یامقاربتی
urologist ویژه گر بیماریهای دستگاه ادرار
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
otolaryngology رشته بیماریهای گوش و گلو و بینی
tetter بیماریهای تاول دار پوست مثل زرد زخم
big heads انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
big head انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
endodontics شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontia شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
geriatrician متخصص
specialist متخصص
specialists متخصص
adhoc متخصص
geriatrist متخصص
rhinologist متخصص
skilled متخصص
stylist متخصص مد
stylists متخصص مد
osteopathist متخصص
expert متخصص
au fait متخصص
experts متخصص
quarantining در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
technician متخصص فنی
specialist engineering مهندس متخصص
skilled workers کارگران متخصص
economist متخصص اقتصاد
technician متخصص تکنیسین
climatologist متخصص اب وهوا
theolog متخصص الهیات
skilled متخصص تخصصی
proficient حاذق متخصص
technicians متخصص تکنیسین
technicians متخصص فنی
economists متخصص اقتصاد
toxicologist متخصص زهرشناسی
ceramicist متخصص سفالگری
ceramist متخصص سفالگری
actuary متخصص بیمه
computer specialist متخصص کامپیوتر
actuaries متخصص بیمه
ophlhalmologist متخصص چشم
electricians متخصص برق
media specialist متخصص رسانه ها
pomologist متخصص میوه
hydrologist متخصص اب شناسی
hydropathist متخصص اب درمانی
hygeist متخصص بهداشت
cost accountant متخصص ارزیابی
hygienist متخصص بهداشت
skilled witness شاهد متخصص
outrebound متخصص ریباند
computer professional متخصص کامپیوتر
theologians متخصص الهیات
algebraist متخصص جبرومقابله
expert متخصص کارشناس
clinician متخصص بالینی
experts متخصص کارشناس
electrician متخصص برق
cambist متخصص ارز
artillerist متخصص توپخانه
clinicians متخصص بالینی
journeyman کارگر متخصص
an expert accountant حسابدار متخصص
journeymen کارگر متخصص
financial e. متخصص مالی
theologian متخصص الهیات
anaesthetist متخصص بیهوشی
gas man متخصص گاز
neurologist متخصص اعصاب
financier متخصص مالی
financiers متخصص مالی
aurist متخصص گوش
e. advice نظر متخصص
geophysicist متخصص ژئوفیزیک
geophysicists متخصص ژئوفیزیک
internist متخصص داروهای درونی
gynaecologist متخصص امراض زنانه
ideologist متخصص علم تصور
metllurgist متخصص ذوب فلزات
etymologer متخصص علم اشتقاق
geodesist متخصص علم مساحی
etymologist متخصص علم صرف
municipalist متخصص درامور شهرداری
anatomist متخصص علم تشریح
exodontist متخصص دندان کشی
beauticians متخصص ارایش وزیبایی
cosmetologist متخصص ارایش وزیبایی
acoustician متخصص علم شنوایی
neuropathist متخصص ناخوشیهای عصبانی
cosmographer متخصص کیهان شناسی
herpetologist متخصص خزنده شناسی
hellenist متخصص فرهنگ یونان
astrophysicist متخصص فیزیک نجومی
gastronomist متخصص غذای لذیذ
diagnostician متخصص تشخیص مرض
dermatologist متخصص امراض پوست
data base specialist متخصص پایگاه داده
hardware specialist متخصص سخت افزار
cutman متخصص در جلوگیری ازخونریزی
metallurgists متخصص ذوب اهن
metallurgist متخصص ذوب اهن
gerontologist متخصص امراض پیری
branch qualified officer افسر متخصص رستهای
horticulturist متخصص عمل باغبانی
jurist متخصص حقوق خصوصی
jurists متخصص حقوق خصوصی
botanist متخصص گیاه شناسی
botanists متخصص گیاه شناسی
histologist متخصص بافت شناسی
data entry specialist متخصص داده دهی
statistician امارگر متخصص فن احصائیه
competent فنی متخصص کاردان
syphilologist طبیب متخصص کوفت
scientific manpower نیروی انسانی متخصص
pyrotechnist متخصص اتش بازی
statisticians امارگر متخصص فن احصائیه
psychopathist متخصص ناخوشیهای دماغی
beautician متخصص ارایش وزیبایی
pisciculturist متخصص ماهی پروری
taxonomist متخصص طبقه بندی
unskilled worker کارگر غیر متخصص
tp perfect oneself in an art در فنی متخصص شدن
therapeutist متخصص درمان شناسی
grammarian متخصص دستور زبان
grammarians متخصص دستور زبان
obstetrician متخصص زایمان قابله
obstetrician پزشک متخصص زایمان
obstetricians متخصص زایمان قابله
obstetricians پزشک متخصص زایمان
educationists متخصص اموزش و پرورش
educationist متخصص اموزش و پرورش
majored مهاد متخصص شدن
majoring مهاد متخصص شدن
major مهاد متخصص شدن
political economist متخصص علم ثروت
pediatrician پزشک متخصص اطفال
otologist متخصص امراض گوش
criminologist متخصص جرم شناسی
notionalist متخصص علوم نظری
linguist متخصص زبان شناسی
linguists متخصص زبان شناسی
decorators متخصص ارایش داخلی ساختمانها
americanist متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
decorator متخصص ارایش داخلی ساختمانها
chiropodists متخصص درمان وحفافت پاها
technician شخص متخصص در امور صفتی
apocalyptist متخصص درتفسیر مکاشفات یوحنا
chiropodist متخصص درمان وحفافت پاها
airmanship متخصص در خلبانی و هدایت هواپیما
an economist of time متخصص در صرفه جویی وقت
aviation ordnance , man متخصص جنگ افزار هواپیما
bacteriologist متخصص شناسایی انواع باکتریها
theorists متخصص علوم نظری نگرشگر
theorist متخصص علوم نظری نگرشگر
anglicist متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
demographer متخصص امار گیری مردم
lays : غیر متخصص ناویژه کار
lay : غیر متخصص ناویژه کار
exegetist متخصص تفسیرو شرح متون
anesthetist پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی
hydraulician متخصص علم استفاده از فشاراب
image interpreter متخصص خواندن عکس هوایی
technicians شخص متخصص در امور صفتی
telescopist متخصص استعمال دوربینهای نجومی
telecommunications specialist متخصص ارتباطات راه دور
special pleader متخصص تهیه لوایح دفاعی
rebounder متخصص در گرفتن توپهای حلقه
metallurgists متخصص قال کردن فلزات
metallurgist متخصص قال کردن فلزات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com