Dictiornary-Farsi | متخصص بیهوشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
anaesthetist	متخصص بیهوشی


Search result with all words

anesthetist	پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی
Other Matches

fireworker	متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
tactician	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians	متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert	هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
radiologist	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
epilepsy	بیهوشی
insipience	بیهوشی
insensibility	بیهوشی
lipothymy	بیهوشی
anesthesia	بیهوشی
anesthetics	بیهوشی
anaesthetics	بیهوشی
anaesthesia	بیهوشی
anaesthetic	بیهوشی
syncope	بیهوشی
unconsciousness	بیهوشی
stupidity	خریت بیهوشی
stupidities	خریت بیهوشی
local anasthesia	بیهوشی موضعی
blackout	بیهوشی موقت
blackouts	بیهوشی موقت
stupefaction	بیهوشی تخدیر
stupidness	بیهوشی حماقت
anesthetic	داروی بیهوشی
astonishment	حیرت بیهوشی
to come round [around] <idiom>	به هوش آمدن [پس از غش یا بیهوشی]
trances	از خود بیخودی بیهوشی
to come to oneself <idiom>	به هوش آمدن [پس از غش یا بیهوشی]
anaesthesia	بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetic	بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics	بی حسی داروی بیهوشی
to come to <idiom>	به هوش آمدن [پس از غش یا بیهوشی]
anesthetics	بی حسی داروی بیهوشی
to become conscious	به هوش آمدن [پس از غش یا بیهوشی]
insensibly	از روی بیهوشی یا بی حسی
trance	از خود بیخودی بیهوشی
ictus	تپش حمله ناگهانی بیهوشی
to anaesthetize locally	سر کردن بیهوشی موضعی زدن
blackout	فراموشی [یا بیهوشی یا نابینایی] موقتی [پزشکی]
hibernation	بسربردن زمستان درحال خواب یا بیهوشی
to have a blackout	فراموشی [یا بیهوشی یا نابینایی] موقتی داشتن [پزشکی]
concussion	صدمه وتکان مغز که منجر به بیهوشی میشود
shallow water blackout	بیهوشی غواص که نفس رازیر اب حبس کرده
geriatrician	متخصص
skilled	متخصص
experts	متخصص
geriatrist	متخصص
stylist	متخصص مد
specialist	متخصص
adhoc	متخصص
expert	متخصص
au fait	متخصص
rhinologist	متخصص
osteopathist	متخصص
stylists	متخصص مد
specialists	متخصص
pomologist	متخصص میوه
algebraist	متخصص جبرومقابله
an expert accountant	حسابدار متخصص
theologians	متخصص الهیات
theologian	متخصص الهیات
skilled	متخصص تخصصی
clinicians	متخصص بالینی
clinician	متخصص بالینی
financiers	متخصص مالی
experts	متخصص کارشناس
expert	متخصص کارشناس
outrebound	متخصص ریباند
financier	متخصص مالی
artillerist	متخصص توپخانه
ophlhalmologist	متخصص چشم
financial e.	متخصص مالی
theolog	متخصص الهیات
gas man	متخصص گاز
hygienist	متخصص بهداشت
hygeist	متخصص بهداشت
aurist	متخصص گوش
specialist engineering	مهندس متخصص
hydrologist	متخصص اب شناسی
e. advice	نظر متخصص
cost accountant	متخصص ارزیابی
computer specialist	متخصص کامپیوتر
media specialist	متخصص رسانه ها
proficient	حاذق متخصص
cambist	متخصص ارز
ceramicist	متخصص سفالگری
ceramist	متخصص سفالگری
skilled witness	شاهد متخصص
skilled workers	کارگران متخصص
climatologist	متخصص اب وهوا
computer professional	متخصص کامپیوتر
hydropathist	متخصص اب درمانی
journeymen	کارگر متخصص
electrician	متخصص برق
journeyman	کارگر متخصص
geophysicist	متخصص ژئوفیزیک
geophysicists	متخصص ژئوفیزیک
electricians	متخصص برق
actuaries	متخصص بیمه
actuary	متخصص بیمه
technicians	متخصص فنی
technician	متخصص تکنیسین
technicians	متخصص تکنیسین
technician	متخصص فنی
neurologist	متخصص اعصاب
economists	متخصص اقتصاد
toxicologist	متخصص زهرشناسی
economist	متخصص اقتصاد
obstetricians	متخصص زایمان قابله
syphilologist	طبیب متخصص کوفت
hellenist	متخصص فرهنگ یونان
therapeutist	متخصص درمان شناسی
hardware specialist	متخصص سخت افزار
gerontologist	متخصص امراض پیری
gynecologist	متخصص بیماریهای زنان
linguists	متخصص زبان شناسی
obstetricians	پزشک متخصص زایمان
diagnostician	متخصص تشخیص مرض
geodesist	متخصص علم مساحی
gastronomist	متخصص غذای لذیذ
taxonomist	متخصص طبقه بندی
herpetologist	متخصص خزنده شناسی
psychopathist	متخصص ناخوشیهای دماغی
osteopath	متخصص بیماریهای استخوان
metllurgist	متخصص ذوب فلزات
municipalist	متخصص درامور شهرداری
pisciculturist	متخصص ماهی پروری
political economist	متخصص علم ثروت
neuropathist	متخصص ناخوشیهای عصبانی
notionalist	متخصص علوم نظری
otologist	متخصص امراض گوش
osteopaths	متخصص بیماریهای استخوان
pyrotechnist	متخصص اتش بازی
scientific manpower	نیروی انسانی متخصص
obstetrician	پزشک متخصص زایمان
histologist	متخصص بافت شناسی
horticulturist	متخصص عمل باغبانی
obstetrician	متخصص زایمان قابله
grammarians	متخصص دستور زبان
grammarian	متخصص دستور زبان
internist	متخصص داروهای درونی
ideologist	متخصص علم تصور
linguist	متخصص زبان شناسی
pediatrician	پزشک متخصص اطفال
exodontist	متخصص دندان کشی
statistician	امارگر متخصص فن احصائیه
jurists	متخصص حقوق خصوصی
jurist	متخصص حقوق خصوصی
anatomist	متخصص علم تشریح
educationist	متخصص اموزش و پرورش
gynaecologist	متخصص امراض زنانه
majored	مهاد متخصص شدن
majoring	مهاد متخصص شدن
botanist	متخصص گیاه شناسی
acoustician	متخصص علم شنوایی
botanists	متخصص گیاه شناسی
competent	فنی متخصص کاردان
metallurgists	متخصص ذوب اهن
metallurgist	متخصص ذوب اهن
educationists	متخصص اموزش و پرورش
beauticians	متخصص ارایش وزیبایی
beautician	متخصص ارایش وزیبایی
cosmetologist	متخصص ارایش وزیبایی
cosmographer	متخصص کیهان شناسی
major	مهاد متخصص شدن
cutman	متخصص در جلوگیری ازخونریزی
data base specialist	متخصص پایگاه داده
data entry specialist	متخصص داده دهی
tp perfect oneself in an art	در فنی متخصص شدن
dermatologist	متخصص امراض پوست
etymologer	متخصص علم اشتقاق
astrophysicist	متخصص فیزیک نجومی
criminologist	متخصص جرم شناسی
unskilled worker	کارگر غیر متخصص
statisticians	امارگر متخصص فن احصائیه
branch qualified officer	افسر متخصص رستهای
etymologist	متخصص علم صرف
torpedoman's mate	درجه دار متخصص اژدر
telescopist	متخصص استعمال دوربینهای نجومی
chiropodists	متخصص درمان وحفافت پاها
chiropodist	متخصص درمان وحفافت پاها
special pleader	متخصص تهیه لوایح دفاعی
decorators	متخصص ارایش داخلی ساختمانها
decorator	متخصص ارایش داخلی ساختمانها
telecommunications specialist	متخصص ارتباطات راه دور
rebounder	متخصص در گرفتن توپهای حلقه
phonographer	متخصص تندنویسی ازروی صدا
apocalyptist	متخصص درتفسیر مکاشفات یوحنا
gynecologist	متخصص علم ناخوشیهای زنانه
tactician	با تدبیر متخصص فنون جنگی
tacticians	با تدبیر متخصص فنون جنگی
metallurgist	متخصص قال کردن فلزات
metallurgists	متخصص قال کردن فلزات
technician	شخص متخصص در امور صفتی
demographer	متخصص امار گیری مردم
technicians	شخص متخصص در امور صفتی
anglicist	متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
americanist	متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
bacteriologist	متخصص شناسایی انواع باکتریها