Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
rebounder
متخصص در گرفتن توپهای حلقه
Other Matches
fireworker
متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
rebound
گرفتن توپ از حلقه
rebounded
گرفتن توپ از حلقه
rebounding
گرفتن توپ از حلقه
rebounds
گرفتن توپ از حلقه
base ring
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
tactician
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert
هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
turret guns
توپهای برجک
gunned
دارای توپهای زیادیاسنگین
long range guns
توپهای دورزن یا دور رس
turret guns
توپهای برجک دار
subcaliber
توپهای کالیبر کوچک
battery groung pattern
طرح گسترش توپهای اتشبار
touchhole
سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
spanning tray
سینی پر کن گلوله در توپهای کولاس دار
howlers
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howler
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
mountee
اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
write enable ring
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
the forth bristled with guns
توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد
positioning band
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
radiologists
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
nest
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
linstock
چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
crisp
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops
حلقه درون حلقه دیگر
crisps
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped
حلقه درون حلقه دیگر
loop
حلقه درون حلقه دیگر
powder hoist
بالابر خرج توپهای ناو اسانسور خرج توپ
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
purl
حلقه حلقه شدن
eye bolt
حلقه حلقه اتصال
wreathy
حلقه حلقه شده
purling
حلقه حلقه شدن
purled
حلقه حلقه شدن
purls
حلقه حلقه شدن
quoit
حلقه پرتاب حلقه
convolute
حلقه حلقه کردن
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
to take medical advice
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
specialists
متخصص
adhoc
متخصص
au fait
متخصص
geriatrist
متخصص
geriatrician
متخصص
specialist
متخصص
skilled
متخصص
rhinologist
متخصص
expert
متخصص
experts
متخصص
osteopathist
متخصص
stylists
متخصص مد
stylist
متخصص مد
ceramicist
متخصص سفالگری
algebraist
متخصص جبرومقابله
aurist
متخصص گوش
ceramist
متخصص سفالگری
climatologist
متخصص اب وهوا
computer professional
متخصص کامپیوتر
cambist
متخصص ارز
an expert accountant
حسابدار متخصص
technicians
متخصص تکنیسین
financiers
متخصص مالی
financier
متخصص مالی
clinicians
متخصص بالینی
artillerist
متخصص توپخانه
skilled
متخصص تخصصی
theologian
متخصص الهیات
theologians
متخصص الهیات
outrebound
متخصص ریباند
pomologist
متخصص میوه
experts
متخصص کارشناس
theolog
متخصص الهیات
geophysicists
متخصص ژئوفیزیک
geophysicist
متخصص ژئوفیزیک
skilled witness
شاهد متخصص
skilled workers
کارگران متخصص
journeymen
کارگر متخصص
journeyman
کارگر متخصص
ophlhalmologist
متخصص چشم
media specialist
متخصص رسانه ها
expert
متخصص کارشناس
computer specialist
متخصص کامپیوتر
cost accountant
متخصص ارزیابی
proficient
حاذق متخصص
e. advice
نظر متخصص
financial e.
متخصص مالی
anaesthetist
متخصص بیهوشی
gas man
متخصص گاز
clinician
متخصص بالینی
hydrologist
متخصص اب شناسی
hydropathist
متخصص اب درمانی
hygeist
متخصص بهداشت
hygienist
متخصص بهداشت
specialist engineering
مهندس متخصص
actuaries
متخصص بیمه
actuary
متخصص بیمه
economist
متخصص اقتصاد
electrician
متخصص برق
electricians
متخصص برق
economists
متخصص اقتصاد
neurologist
متخصص اعصاب
technician
متخصص تکنیسین
technician
متخصص فنی
toxicologist
متخصص زهرشناسی
technicians
متخصص فنی
gynecologist
متخصص بیماریهای زنان
histologist
متخصص بافت شناسی
herpetologist
متخصص خزنده شناسی
hardware specialist
متخصص سخت افزار
obstetrician
پزشک متخصص زایمان
obstetricians
متخصص زایمان قابله
astrophysicist
متخصص فیزیک نجومی
therapeutist
متخصص درمان شناسی
grammarians
متخصص دستور زبان
horticulturist
متخصص عمل باغبانی
grammarian
متخصص دستور زبان
obstetrician
متخصص زایمان قابله
ideologist
متخصص علم تصور
hellenist
متخصص فرهنگ یونان
branch qualified officer
افسر متخصص رستهای
etymologist
متخصص علم صرف
etymologer
متخصص علم اشتقاق
cosmetologist
متخصص ارایش وزیبایی
cosmographer
متخصص کیهان شناسی
diagnostician
متخصص تشخیص مرض
data entry specialist
متخصص داده دهی
cutman
متخصص در جلوگیری ازخونریزی
exodontist
متخصص دندان کشی
competent
فنی متخصص کاردان
gynaecologist
متخصص امراض زنانه
gastronomist
متخصص غذای لذیذ
psychopathist
متخصص ناخوشیهای دماغی
pyrotechnist
متخصص اتش بازی
dermatologist
متخصص امراض پوست
gerontologist
متخصص امراض پیری
geodesist
متخصص علم مساحی
data base specialist
متخصص پایگاه داده
educationist
متخصص اموزش و پرورش
jurists
متخصص حقوق خصوصی
beautician
متخصص ارایش وزیبایی
educationists
متخصص اموزش و پرورش
osteopath
متخصص بیماریهای استخوان
osteopaths
متخصص بیماریهای استخوان
linguist
متخصص زبان شناسی
pediatrician
پزشک متخصص اطفال
taxonomist
متخصص طبقه بندی
beauticians
متخصص ارایش وزیبایی
syphilologist
طبیب متخصص کوفت
metllurgist
متخصص ذوب فلزات
notionalist
متخصص علوم نظری
neuropathist
متخصص ناخوشیهای عصبانی
metallurgists
متخصص ذوب اهن
linguists
متخصص زبان شناسی
metallurgist
متخصص ذوب اهن
criminologist
متخصص جرم شناسی
municipalist
متخصص درامور شهرداری
botanists
متخصص گیاه شناسی
botanist
متخصص گیاه شناسی
otologist
متخصص امراض گوش
tp perfect oneself in an art
در فنی متخصص شدن
acoustician
متخصص علم شنوایی
political economist
متخصص علم ثروت
unskilled worker
کارگر غیر متخصص
major
مهاد متخصص شدن
jurist
متخصص حقوق خصوصی
majored
مهاد متخصص شدن
majoring
مهاد متخصص شدن
obstetricians
پزشک متخصص زایمان
scientific manpower
نیروی انسانی متخصص
statistician
امارگر متخصص فن احصائیه
internist
متخصص داروهای درونی
pisciculturist
متخصص ماهی پروری
anatomist
متخصص علم تشریح
statisticians
امارگر متخصص فن احصائیه
clams
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
take in
<idiom>
زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
grip
طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping
طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped
طرز گرفتن وسیله گرفتن
to seal up
درز گرفتن کاغذ گرفتن
clam
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
calebrate
جشن گرفتن عید گرفتن
grips
طرز گرفتن وسیله گرفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com