English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
Other Matches
gobbets گلچین ادبی
analecta گلچین ادبی
gobbet گلچین ادبی
anthology گلچین ادبی
garland گلچین ادبی
anthologies گلچین ادبی
florilegium گلچین ادبی
garlands گلچین ادبی
analects گلچین ادبی
anthologize گلچین ادبی جمع کردن
analecta قطعات ادبی
analects قطعات ادبی منتخبات
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
fireworker متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
running spare قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembled بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
tacticians متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tactician متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
he was nothing of an expert هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
varia گلچین
elite گلچین
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
selector گلچین کننده
selectors گلچین کننده
culler گلچین کننده
culls گلچین کردن
cull گلچین کردن
culled گلچین کردن
culling گلچین کردن
tabs گلچین کردن
tab گلچین کردن
plucks گلچین کردن
excerpt گلچین کردن
pluck گلچین کردن
plucked گلچین کردن
excerpts گلچین کردن
plucking گلچین کردن
eclectic گلچین کننده
shrubby مانند گلچین
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
selective دارای حسن انتخاب گلچین کننده
selectively دارای حسن انتخاب گلچین کننده
literay ادبی
inurbanity بی ادبی
discourtesy بی ادبی
literary ادبی
clownishness بی ادبی
misbehaciour بی ادبی
churlishness بی ادبی
irreverence بی ادبی
impoliteness بی ادبی
indecorousness بی ادبی
belletristic ادبی
lowliness بی ادبی
literarily بطور ادبی
literal interpretation تفسیر ادبی
literary property حق مالکیت ادبی
imagery تشبیه ادبی
apologias پوزش ادبی
plagiarizer دزد ادبی
miscellanea جنگ ادبی
misbehave بی ادبی کردن
moral theology لاهوت ادبی
cribbing دزدی ادبی
pirating دزد ادبی
pirates دزد ادبی
pirated دزد ادبی
cribbed دزدی ادبی
crib دزدی ادبی
misbehaving بی ادبی کردن
misbehaves بی ادبی کردن
pirate دزد ادبی
misbehaved بی ادبی کردن
cribs دزدی ادبی
plagiary دزدی ادبی
figure of speech صنایع ادبی
apologia پوزش ادبی
plagiarism دزدی ادبی
stylistic ادبی ادیبانه
piracy دزدی ادبی
criticisms نقد ادبی
criticism نقد ادبی
locus مثال ادبی
to misbehave oneself بی ادبی کردن
skits هجو ادبی
reviewers منقد ادبی
reviewer منقد ادبی
skit هجو ادبی
plagiarist سارق ادبی
smithereens قطعات
pirate دزدی ادبی کردن
pieces قطعه ادبی یاموسیقی
architectonics ساختمان اثر ادبی
stylist از نظر سبک ادبی
He is courteous ( respectful ). آدم با ادبی است
locus classicus عبارت نمونه ادبی
textual critic نقد ادبی متون
dialogue مکالمات ادبی و دراماتیک
dialogues مکالمات ادبی و دراماتیک
piece قطعه ادبی یاموسیقی
criticises نقد ادبی کردن
criticising نقد ادبی کردن
criticize نقد ادبی کردن
criticized نقد ادبی کردن
criticizes نقد ادبی کردن
criticizing نقد ادبی کردن
pirates دزدی ادبی کردن
stylists از نظر سبک ادبی
didactic یاد دهنده ادبی
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
criticised نقد ادبی کردن
stylistic وابسته به انشای ادبی
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
textual critic نقدگر متون ادبی
textual critic ناقد ادبی منقد
pirated دزدی ادبی کردن
pirating دزدی ادبی کردن
bluestockings دارای ذوق ادبی
bluestocking دارای ذوق ادبی
flinders قطعات شکسته
chrestomathy قطعات منتخب
chrestomathy قطعات برگزیده
repair parts قطعات یدکی
shatters قطعات شکسته
end product مجموعه قطعات
common hardware قطعات عمومی
chosen fragments قطعات منتخبه
common items قطعات عمومی
shatter قطعات شکسته
spare parts قطعات یدکی
common parts قطعات عمومی
chosen fragments قطعات گزیده
cable accessory قطعات کابل
bill of material صورت قطعات
parts قطعات یدکی
component drawing رسم قطعات
parts peculiar قطعات اختصاصی
trilcgy یا قطعات سه گانه
parts peculiar قطعات مخصوص
web stiffeners قطعات تقویتی
parts list فهرست قطعات
staff section قطعات سمبه
main members قطعات اصلی
parts list لیست قطعات
shell fragments قطعات گلوله
table of replaceable partes فهرست قطعات
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
morceau قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
aliterary production فراورده یا محصول ادبی تالیف
the desk کار دفتری یا ادبی یاروحانی
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
slang واژه عامیانه وغیر ادبی
common parts قطعات یدکی عمومی
fractures مو برداشتن قطعات و وسایل
fractured مو برداشتن قطعات و وسایل
fracture مو برداشتن قطعات و وسایل
renovation تجدید قطعات کردن
authorized parts list لیست قطعات مجاز
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
fragment قطعات متلاشی خردکردن
catalogues لیست قطعات کاتالوگ
nomenclature نام گذاری قطعات
fragmenting قطعات متلاشی خردکردن
object assembly test ازمون الحاق قطعات
fragments قطعات متلاشی خردکردن
bottom casting قطعات ریخته گی بسته
fracturing مو برداشتن قطعات و وسایل
bitty متشکل از قطعات ریز
catalogued لیست قطعات کاتالوگ
catalogue لیست قطعات کاتالوگ
catalogs لیست قطعات کاتالوگ
cataloging لیست قطعات کاتالوگ
assemble سوار کردن قطعات
assembled سوار کردن قطعات
cataloguing لیست قطعات کاتالوگ
assembles سوار کردن قطعات
rebuilds نوسازی کردن قطعات
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
cataloged لیست قطعات کاتالوگ
rebuild نوسازی کردن قطعات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com