English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
synonymy مترادف نویسی
Other Matches
corresponding مترادف
synonyms مترادف
allo مترادف
synonym مترادف
correspoundent مترادف
synonymous مترادف
equivalent مترادف هم معنی
book keeping by double e. دفترداری مترادف
synonyms کلمه مترادف
synonyms واژه مترادف
synonym کلمه مترادف
synonym واژه مترادف
equivalents مترادف هم معنی
synonyms لفظ مترادف هم معنی
synonym لفظ مترادف هم معنی
synonym antonym test ازمون واژههای مترادف-متضاد
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
synonymize الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
alliterate اوردن کلمات با صدای مترادف مثل :sun the was whensoft season summer in
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
capital consumption allowance کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
it is another name for نام دیگری است برای ......با....مترادف است
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
synonyms کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonym کلمه مترادف کلمه هم معنی
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
chirography خط نویسی
prescription نسخه نویسی
prescriptions نسخه نویسی
mythography افسانه نویسی
note paper کاغذ نویسی
endorsement فهر نویسی
graphorrhea بی ربط نویسی
rewrote دوباره نویسی
enter نام نویسی
entered نام نویسی
enters نام نویسی
report writer گزارش نویسی
acceeptance قبولی نویسی
prosaism نثر نویسی
prosaism مبتذل نویسی
allegorization تمثیل نویسی
prolixity دراز نویسی
duplication دونسخه نویسی
annotation حاشیه نویسی
brachygraphy تند نویسی
brachygraphy مختصر نویسی
shorthand تند نویسی
enlistments نام نویسی
shorthand مختصر نویسی
enlistment نام نویسی
countersign فهر نویسی
countersigned فهر نویسی
rewrite دوباره نویسی
rewrites دوباره نویسی
rewriting دوباره نویسی
annotation فهر نویسی
precipitousness work خلاصه نویسی
annotations حاشیه نویسی
annotations فهر نویسی
pindaric مغلق نویسی
rewritten دوباره نویسی
countersigning فهر نویسی
countersigns فهر نویسی
endorsements فهر نویسی
endorsements پشت نویسی
calligraphy خوش نویسی
endorsement پشت نویسی
lexicography لغت نویسی
lexicography فرهنگ نویسی
typing ماشین نویسی
coding برنامه نویسی
subscription پذیره نویسی
subscriptions پذیره نویسی
callings خوش نویسی
listings فهرست نویسی
laconism کوته نویسی
listing اسم نویسی
laconicism کوته نویسی
tachygraphy تند نویسی
codification قانون نویسی
microcoding ریزبرنامه نویسی
indorsement فهر نویسی
grandiloquence قلنبه نویسی
registration نام نویسی
enrollment اسم نویسی
listing فهرست نویسی
dramaturgy فن درام نویسی
macrography درشت نویسی
listings اسم نویسی
dactyliography نگین نویسی
letter paper کاغذ نویسی
leetter writing کاغذ نویسی
cryptography رمز نویسی
stenography تند نویسی
commentation تقریظ نویسی
mirror writing وارونه نویسی
automatic writing ناهشیار نویسی
microprogramming ریزبرنامه نویسی
programming برنامه نویسی
conveyancing قباله نویسی
palingraphia وارونه نویسی
orthography درست نویسی
dynamic programming برنامه نویسی پویا
longhand دستینه تمام نویسی
lexicographic order ترتیب لغت نویسی
lexicographical مربوط به لغت نویسی
mathematical programming برنامه نویسی ریاضی
essays تالیف مقاله نویسی
endorsement in full فهر نویسی کامل
enroll اسم نویسی کردن
acceptance duty الزام به قبولی نویسی
indorse پشت نویسی کردن
indorse فهر نویسی کردن
graphic arts هنر خط نویسی و طراحی
enlists نام نویسی کردن
interlinear دارای میان نویسی
enlisting نام نویسی کردن
enlist نام نویسی کردن
interlineation در میان سطر نویسی
itemization جزء بجزء نویسی
indorsation پشت نویسی کردن
functional programming برنامه نویسی تابعی
impanel نام نویسی کردن
land sturm نام نویسی همگانی
essay تالیف مقاله نویسی
automatic programming برنامه نویسی اتوماتیک
optimm programming برنامه نویسی بهینه
optimum coding برنامه نویسی بهینه
by acceptance از طریق قبولی نویسی
automatic coing برنامه نویسی خودکار
verbosity دراز نویسی پرگویی
micrograph الت ریز نویسی
microcoding device دستگاه ریزبرنامه نویسی
one for one زبان برنامه نویسی
microprograming ریز برنامه نویسی
absolute code برنامه نویسی مطلق
application programming برنامه نویسی کاربردی
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
annotation symbol علامت حاشیه نویسی
modular coding برنامه نویسی پیمانهای
numeric coding برنامه نویسی عددی
prospectus آگهی پذیره نویسی
absolute coding برنامه نویسی مطلق
number system سیستم عدد نویسی
chief programmer سازمان برنامه نویسی
macroprogramming درشت برنامه نویسی
applicant داوطلب نام نویسی
defensive programming برنامه نویسی تدافعی
endorsements فهر نویسی جیرو
digraphic substitution رمز نویسی عددی
logic programming برنامه نویسی منطقی
linear programming برنامه نویسی خطی
applicants داوطلب نام نویسی
lexical وابسته به فرهنگ نویسی
leetter writing نامه نویسی انشا
coding form ورقه برنامه نویسی
coding form فرم برنامه نویسی
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
concurrent programming برنامه نویسی همزمان
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
optimum programming برنامه نویسی بهینه
paragrahia ناخوشی غلط نویسی
endorsement فهر نویسی جیرو
doublets رمز نویسی دوبله
to take notes of خلاصه نویسی کردن از
programming statement حکم برنامه نویسی
programming team تیم برنامه نویسی
purism لفظ قلم نویسی
qualified endorsement پشت نویسی مقید
enters نام نویسی کردن
entered نام نویسی کردن
programming librarian بایگان برنامه نویسی
doublet رمز نویسی دوبله
levied تحمیل نام نویسی
script assistant معاون برنامه نویسی
programming aids ادوات برنامه نویسی
programming aids کمک برنامه نویسی
programming language زبان برنامه نویسی
levying تحمیل نام نویسی
levy تحمیل نام نویسی
type write ماشین نویسی کردن
levies تحمیل نام نویسی
enter نام نویسی کردن
qualified indorsement فهر نویسی مقید
reenlistment تجدید نام نویسی
tots سرجمع حاشیه نویسی
tot سرجمع حاشیه نویسی
backs پشت نویسی کردن
back پشت نویسی کردن
symbolic coding برنامه نویسی نمادی
programming برنامه نویسی کامپیوتر
restrictive indorsement پشت نویسی مقید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com