Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
time keeper
متصدی ثبت اوقات کار
Search result with all words
time keeper
متصدی اوقات
time keeper
متصدی اوقات کار
Other Matches
necrologist
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
taximan
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
any time
<adv.>
درهمه اوقات
in due course
<idiom>
دربیشتر اوقات
at any time
<adv.>
درهمه اوقات
anytime
<adv.>
درهمه اوقات
at all hours
<adv.>
درهمه اوقات
a lot of times
<adv.>
خیلی از اوقات
tantrums
اوقات تلخی
ofttimes
غالب اوقات
ofentimes
غالب اوقات
angry
اوقات تلخ
angriest
اوقات تلخ
angrier
اوقات تلخ
oftentimes
خیلی اوقات
sometimes
بعضی اوقات
indignant
اوقات تلخ
at all times
درهمه اوقات
tantrum
اوقات تلخی
glumness
اوقات تلخی
in dudgeon
اوقات تلخ
leisure time
اوقات فراغت
nine times out ten
بیشتر اوقات
frequently
<adv.>
خیلی از اوقات
many times
<adv.>
خیلی از اوقات
often
<adv.>
غالب اوقات
regularly
[often]
<adv.>
غالب اوقات
on any number of occasions
<adv.>
غالب اوقات
often
خیلی اوقات
often
غالب اوقات
oft
[archaic, literary]
<adv.>
غالب اوقات
many times
<adv.>
غالب اوقات
frequently
<adv.>
غالب اوقات
frequently
خیلی اوقات
often
<adv.>
خیلی از اوقات
oft
[archaic, literary]
<adv.>
خیلی از اوقات
on any number of occasions
<adv.>
خیلی از اوقات
a lot of times
<adv.>
غالب اوقات
regularly
[often]
<adv.>
خیلی از اوقات
sore loser
<idiom>
بازنده اوقات تلخ
timekeepers
کارمند ثبت اوقات
wrath
اوقات تلخی زیاد
indignantly
از روی اوقات تلخی
glum
ملول اوقات تلخ
scold
اوقات تلخی کردن
huff
اوقات تلخی کردن
scolds
اوقات تلخی کردن
scolded
اوقات تلخی کردن
timekeeper
کارمند ثبت اوقات
docketed
دفتر اوقات محکمه
in ancient times
در اوقات جهان باستانی
docket
دفتر اوقات محکمه
paint the town red
<idiom>
اوقات خوشی داشتن
stuffy
اوقات تلخ مغرور
to take huff
اوقات تلخ شدن
dockets
دفتر اوقات محکمه
docketing
دفتر اوقات محکمه
exasperatingly
از روی خشم و اوقات تلخی
chafe
اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafing
اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafes
اوقات تلخی کردن به عصبانیت
to put any one's back up
اوقات گسیرا تلخ کردن
to provoke a person's anger
اوقات کسی را تلخ کردن
to e. the feeling sof aperson
اوقات کسی را تلخ کردن
to provoke a person to anger
اوقات کسی را تلخ کردن
dudgeon
اوقات تلخی دسته خنجر
the fat is in the fire
اوقات تلخی پیش خواهدامد
timetables
صورت اوقات برنامه ساعات کار
timetabled
صورت اوقات برنامه ساعات کار
timetabling
صورت اوقات برنامه ساعات کار
timetable
صورت اوقات برنامه ساعات کار
more frequently than ever
<adv.>
نسبت به سابق خیلی بیشتر اوقات
Even homer somtimes nods.
<proverb>
یتى هومر هم بعضى اوقات اشتباه مى کرد.
Christmas comes but once a year.
<proverb>
جشنها و تعطیلات را باید به عنوان اوقات ویژه در نظرگرفت.
clerks
متصدی
clerk
متصدی
quartermaster
متصدی
operator
متصدی
user
متصدی
operators
متصدی ها
users
متصدی ها
warden
متصدی
quartermasters
متصدی
in charge
متصدی
vacant
بی متصدی
incumbents
متصدی
incumbent
متصدی
operators
متصدی
runner
متصدی
operator
متصدی
responsible
متصدی
runners
متصدی
yard man
متصدی محوطه
auctioneer
متصدی مزایده
freshwater king
متصدی اب شیرین کن
winch driver
متصدی دوار
salespeople
متصدی فروش
salespersons
متصدی فروش
salesperson
متصدی فروش
operators
متصدی ماشین
operators
متصدی دستگاه
receptionist
متصدی پذیرش
chartulary
متصدی بایگانی
groundskeeper
متصدی زمین
harbour master
متصدی بندر
operator command
فرمان متصدی
ruling
رایج متصدی
rulings
رایج متصدی
radar man
متصدی رادار
radar operator
متصدی رادار
radarman
متصدی رادار
machine operator
متصدی ماشین
radio operator
متصدی بی سیم
litter bearer
متصدی برانکارد
radioman
متصدی بی سیم
auctioneer
متصدی حراج
signal man
متصدی علائم
signalman
متصدی علائم
infirmarian
متصدی بیمارستان
auctioneers
متصدی حراج
auctioneers
متصدی مزایده
operator console
پیشانه متصدی
cataloguer
متصدی کاتالوگ
supplier
متصدی ملزومات
unattended
بدون متصدی
fitter
متصدی نصب
officers
مامور متصدی
officer
مامور متصدی
curator
نگهبان متصدی
receivers
متصدی دریافت
receiver
متصدی دریافت
fitters
متصدی نصب
acting
کفیل متصدی
suppliers
متصدی ملزومات
adman
متصدی اعلانات
turf accountants
متصدی شرطبندی
curators
نگهبان متصدی
ammunition handler
متصدی مهمات
operator
متصدی ماشین
operator
متصدی دستگاه
cataloger
متصدی کاتالوگ
peripheral equipment operator
متصدی تجهیزات جانبی
prontonotary
متصدی امضاء احکام
titular charge daffaires
متصدی شغل سیاسی
plate layer
متصدی تعمیر خط اهن
carrier
متصدی حمل و نقل
pressman
متصدی ماشین چاپ
carriers
متصدی حمل و نقل
prothonotary
متصدی امضاء احکام
word processing operator
متصدی پردازش کلمه
watertender
متصدی مخازن اب ناو
wagoner
متصدی حمل ونقل
pressmen
متصدی ماشین چاپ
teletypist
متصدی دوره نگاره
stoker
متصدی سوخت کوره
officer
متصدی ضابط عدلیه
contracting officer
افسر متصدی پیمان
data entry operator
متصدی داده دهی
stevedores
متصدی بارگیری و تخلیه
fish warden
متصدی امور شیلات
forwarder
متصدی حمل و نقل
army postal clerk
متصدی پست ارتشی
forwarding agent
متصدی حمل ونقل
common carrier
متصدی حمل ونقل
church warden
متصدی دارایی کلیسا
boiler maker
متصدی دیگ بخار
officers
متصدی ضابط عدلیه
liquidator
متصدی امورتصفیه شرکت
liquidators
متصدی امورتصفیه شرکت
heaters
متصدی گرم کردن
heater
متصدی گرم کردن
titular
متصدی دارای عنوانی
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
biddy
متصدی نظافت خانه
stevedore
متصدی بارگیری و تخلیه
keypunch operator
متصدی منگنه زنی
mess treasurer
متصدی صندوق باشگاه
orchardist
متصدی باغ میوه
majordomo
متصدی امور خانوادگی
my p
متصدی پیش ازمن
orchardman
متصدی باغ میوه
liftman
اسانسورچی متصدی اسانسور
turf accountant
متصدی شرط بندی
hold captain
متصدی انبار کشتی
oilking
متصدی سوخت و اب کشتی
bee-keepers
متصدی نگهداری از زنبور عسل
bee-keeper
متصدی نگهداری از زنبور عسل
fireman
متصدی اتش خانه موتور
stevedores
متصدی بارگیری و حمل و نقل
engineman
درجه دار متصدی موتور
account executive
متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
blast furnaceman
مسئول یا متصدی کوره بلند
billposter
متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
signal box
توقف گاه متصدی علائم
firemen
متصدی اتش خانه موتور
gamekeepers
متصدی جانوران شکاری قرقچی
signal boxes
توقف گاه متصدی علائم
gamekeeper
متصدی جانوران شکاری قرقچی
checkman
متصدی کنترل اب دیگ بخار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com