Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
English
Persian
exonerative
متضمن معافیت
Other Matches
exemption
معافیت مالیاتی معافیت گمرکی
impunity
معافیت از مجازات معافیت از زیان
dispensations
معافیت
dispensation
معافیت
franchise
معافیت
exemption
معافیت
relief
معافیت
franchises
معافیت
exemption
[from]
معافیت
[از]
venia etatis
معافیت از شرط سن
exemptions from age restriction
معافیت از شرط سن
tax remission
معافیت مالیاتی
exemption from taxation
معافیت از مالیات
immunity
بخشودگی معافیت
freedom
معافیت اسانی
freedoms
معافیت اسانی
tax exemption
معافیت مالیاتی
extra good time
وقت معافیت از زندان
exemption from territorial jurisdiction
معافیت از سیستم حقوقی یک کشور
excusable
قابل بخشش و معافیت بخشیدنی
carded for record
معافیت از خدمت به خاطر ثبت درپرونده
legal aid
معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
underlying
متضمن
informational
متضمن
embody
متضمن
embodying
متضمن
embodies
متضمن
containing
متضمن
embodied
متضمن
interdictory
متضمن نهی
retaliator
متضمن تلافی
invitatory
متضمن دعوت
inclusively
بطور متضمن
fatidic
متضمن پیشگویی
expositorv
متضمن تفسیر
punitory
متضمن مجازات
mission type
متضمن ماموریت
prophetical
متضمن پیشگویی
declaratory
متضمن بیان
embody
متضمن بودن
pergnant
حاصلخیز متضمن
purposive
متضمن مقصود
presupposing
متضمن بودن
embodied
متضمن بودن
embodies
متضمن بودن
presupposed
متضمن بودن
presuppose
متضمن بودن
embodying
متضمن بودن
torturous
متضمن زجروشکنجه
comprising
دربرگیرنده متضمن
presupposes
متضمن بودن
invocatory
متضمن دعا استمدادی
gestural
متضمن حرکات واشارات
directives
متضمن دستور امریه
modificatory
متضمن تعدیل یااصلاح
proclamatory
متضمن اگهی یا اعلام
tortuose
متضمن شبه جرم
telic
متضمن نتیجه غایی
theorematic
متضمن برهان قضیهای
directive
متضمن دستور امریه
entail
متضمن بودن دربرداشتن
premonitory
متضمن اخطار قبلی
retributive
متضمن مکافات جزایی
entailing
متضمن بودن دربرداشتن
entailed
متضمن بودن دربرداشتن
good-humoured
متضمن خوش خلقی
good humoured
متضمن خوش خلقی
entails
متضمن بودن دربرداشتن
exclamatory
شگفت اور متضمن فریاد
refutative
تکذیب کننده متضمن جواب رد
refutatory
تکذیب کننده متضمن جواب رد
subsidy
حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
sinecure
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecures
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
it spells ruin to the workmen
متضمن خانه خرابی کارگران است
gesticulatory
متضمن اشارات وحرکات بادست وسر
prognosticative or ticatory
خبر دهنده متضمن نشانه برای پیشگویی
caveatemptor
اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
escapism
هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
tax deduction
تخفیف مالیاتی مخارجی که معافیت مالیاتی دارند
injunction
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunctions
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
declaratory judgment
حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
report
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
writ of error
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
includes
شامل بودن متضمن بودن
include
شامل بودن متضمن بودن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com