English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
machine accessory متعلقات دستگاه
Other Matches
belongings متعلقات
belonging متعلقات
appurtenant متعلقات
appurtenence متعلقات
accessory متعلقات
paraphernalia متعلقات
accessories متعلقات
fittings متعلقات
steading خانه با متعلقات
fuse gear متعلقات فیوز
onstead خانه با متعلقات
extra equipment متعلقات ویژه
purtenance دل و روده متعلقات
ground tackle زنجیر لنگر و متعلقات ان
gripping device متعلقات گیره و بست
belonging متعلقات واموال دارایی
dead load وزن ثابت و متعلقات ان
head توپی کامل و سایر متعلقات
drilling attachment متعلقات مربوط به مته کاری
appurtenance حالت ربط و اتصال متعلقات
attachment متعلقات زیر امر قرار دادن
accessory of section قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
compressor bleed air هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
units یک دستگاه
systems دستگاه
appliance دستگاه
appliances دستگاه
plants دستگاه
appurtenance دستگاه
organ system دستگاه
device دستگاه
devices دستگاه
apparatus دستگاه
plant دستگاه
machine دستگاه
system دستگاه
unit یک دستگاه
unit دستگاه
units دستگاه
equipment دستگاه
set دستگاه
machines دستگاه
device code کد دستگاه
utensil دستگاه
team یک دستگاه
mechanisms دستگاه
instrument دستگاه
installation دستگاه
installations دستگاه
teams یک دستگاه
mechanism دستگاه
sets دستگاه
machined دستگاه
nervous system دستگاه پی
utensils دستگاه
nervous systems دستگاه پی
setting up دستگاه
obsolescence free دستگاه متروک
power saw دستگاه اره
transmitter دستگاه فرستنده
transmitters دستگاه فرستنده
pointing device دستگاه اشاره گر
devices شعار دستگاه
retorts دستگاه تقطیر
retort دستگاه تقطیر
device شعار دستگاه
power plants دستگاه تولیدنیروی
apparatus الت دستگاه
guns دستگاه تزریق
non quantized system دستگاه کلاسیک
null instrument دستگاه صفر
printer machine دستگاه چاپ
power plant دستگاه تولیدنیروی
gun دستگاه تزریق
non quantized system دستگاه ناکوانتایی
predictor دستگاه مدبر
permeameter دستگاه نفوذسنج
oil press دستگاه عصاری
leverage دستگاه اهرمی
peripheral device دستگاه جنبی
tape drives دستگاه نوارخوان
fifth column دستگاه جاسوسی
automatic دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
overcurrent device دستگاه حفافت
passive device دستگاه منفعل
nervous system دستگاه عصبی
papalism دستگاه پاپ
output device دستگاه خروجی
polyphase system دستگاه چندفاز
robots دستگاه خودکار
robot دستگاه خودکار
appendages دستگاه فرعی
appendage دستگاه فرعی
curlers دستگاه فرزنی
curler دستگاه فرزنی
operating signal سیگنال دستگاه
prime movers دستگاه محرک
prime mover دستگاه محرک
orsat apparatus دستگاه رسا
tape drive دستگاه نوارخوان
nervous systems دستگاه عصبی
blanck cutting دستگاه منگنه
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
carpenter's bench دستگاه نجاری
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
vibrators دستگاه ارتعاش
communication device دستگاه ارتباطی
folding machine دستگاه خم کاری
metal detection device دستگاه فلزیاب
evaporator دستگاه اب شیرین کن
metal detecting device دستگاه فلزیاب
honing machine دستگاه سنگ
c.g.s. system دستگاه سگث
blasting machine دستگاه انفجار
blasting machine دستگاه ترکش
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
blooming roll دستگاه نوردشمشه
bracing system دستگاه مهاربندی
bradyscope دستگاه کندنما
breating apparatus دستگاه دم زدن
breating apparatus دستگاه تنفس
breech mechanism دستگاه کولاس
brick moulding دستگاه خشتزنی
bridging set دستگاه پلوار
i.f.f. system دستگاه تشخیص
electrostatic system دستگاه الکتروستاتیکی
electromagnetic system دستگاه الکترومغناطیسی
electric machine دستگاه برقی
display device دستگاه نمایش
discrete device دستگاه گسسته
device status وضعیت دستگاه
device number شماره دستگاه
dedicated device دستگاه اختصاصی
device name نام دستگاه
device independence استقلال دستگاه
device independence مستقل از دستگاه
device flag پرچم دستگاه
device driver محرک دستگاه
device dependent وابسته به دستگاه
device cluster گروه دستگاه
cyclostat دستگاه چرخش
cyclon دستگاه غبارگیر
dividing attachment دستگاه مقسم
electric apparatus دستگاه الکتریکی
control gear دستگاه کنترل
coordinates دستگاه مختصات
duplexing assembly دستگاه دو راهه
duplexer دستگاه دوراهه
drilling machine دستگاه مته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com