English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
English Persian
heraldic متعلق به منادی
Other Matches
bellman منادی
harbinger منادی
harbingers منادی
precursors منادی
precursor منادی
front man منادی
front men منادی
the precursor منادی
postilion منادی
postillion منادی
heralds جلودار منادی
heralding جلودار منادی
heralded جلودار منادی
herald جلودار منادی
the vocative case اسم منادی
beadle منادی دادگاه
nominative indepdent اسم منادی
front منادی جبهه جنگ
fronting منادی جبهه جنگ
thereof متعلق به ان
thereof=of that متعلق به ان
dependent متعلق
anaclitic متعلق به
appurtenant متعلق
chromic متعلق به کرومیوم
subscriber's line خط متعلق به مشترک
arcadian متعلق به ارکاد
therof متعلق بان
hypnic متعلق بخواب
hereof متعلق باین
hempen متعلق به شاهدانه
my متعلق بمن
attached مربوط متعلق
conventual متعلق بخانقاه
adamic متعلق به ادم
alary متعلق به بال
bridal متعلق بعروس
our متعلق بما
archiepiscopal متعلق به اسقف بزرگ
ci devant متعلق بدوره سابق
government owned industries صنایع متعلق بدولت
eolithic متعلق به اغاز عصرسنگ
oversea متعلق بماوراء دریاها
subscriber's loop حلقه متعلق به مشترک
It belongs to him personally. متعلق بشخص اوست
then متعلق بان زمان
acromial متعلق بنوک شانه
waterside متعلق به کناردریا ساحل
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
accipitrine متعلق به مرغان شکاری بازمانند
stablemate اسب مسابقه متعلق به یک گروه
epigraphical سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphic سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
non human غیر متعلق به نژاد انسان
non-human غیر متعلق به نژاد انسان
hostile متعلق به دشمن خصومت امیز
alar متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
proprietary متعلق به ملاک وابسته به مالک
piscary ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
portfolio entry قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
quicquid plantatur solo , solo cedit منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
domains اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
this house belong tome این خانه متعلق بمن است
domain اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
zoon هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
private متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
library مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
transmarine واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
common متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
no man's land سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
associated company شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
commonest متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
libraries مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
privates متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
commoners متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
extra atmospheric متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
preatorian وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
encipher تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
kame تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
neotropical متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
Medici Mamluk rug قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
pertained مربوط بودن متعلق بودن
individual منحصر بفرد متعلق بفرد
individuals منحصر بفرد متعلق بفرد
appertaining مربوط بودن متعلق بودن
pertains مربوط بودن متعلق بودن
appertain مربوط بودن متعلق بودن
pertain مربوط بودن متعلق بودن
appertains مربوط بودن متعلق بودن
your مربوط به شما متعلق به شما
appertained مربوط بودن متعلق بودن
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com