Dictiornary-Farsi | مثلث ناگذرایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 96 (6 milliseconds)

English	Persian
impedance triangle	مثلث ناگذرایی


Other Matches

z	ناگذرایی
impedance	ناگذرایی
impedance factor	ضریب ناگذرایی
asynchronous impedance	ناگذرایی ناهمزمان
characteristic impedance	ناگذرایی ماهیتی
synchronous impedance	ناگذرایی همزمان
complex impedance	ناگذرایی مختلط
cyclic impedance	ناگذرایی حلقهای
output impedance	ناگذرایی خروجی
electrode impedance	ناگذرایی الکترد
impedance coil	پیچک ناگذرایی
impedance coupling	جفتگری با ناگذرایی
antenna impedance	ناگذرایی انتن
surge impedance	ناگذرایی ماهیتی
image impedance	ناگذرایی ماهیتی
effective output impedance	ناگذرایی موثر خروجی
effective input impedance	ناگذرایی موثر ورودی
triangulum	مثلث
triangles	مثلث
trianguli	مثلث
triangle	مثلث
trigonous	مثلث
triangular	مثلث
triangular brass bead	مثلث برنج
triangulum australe	مثلث جنوبی
trigon	مثلث سه گوش
v connection	اتصال مثلث
leg of mutton	مثلث شکل
maxwell triangle	مثلث ماکسول
triangularization	مثلث بندی
three square	بشکل مثلث
wedge formation	ارایش مثلث
triangulation	مثلث بندی
thin boards for inlaid work	لای مثلث
spherical triangle	مثلث کروی
spherical triagle	مثلث کروی
voltage triangle	مثلث ولتاژها
impedance triangle	مثلث مقاومت ها
area of a triangle	مساحت مثلث
triangular	بشکل مثلث
triangle of forces	مثلث نیروها
astronomical triangle	مثلث نجومی
delta wing	بال مثلث
delta connection	اتصال مثلث
star delta switch	کلید ستاره مثلث
aiming group	عوامل مثلث گیری
triangulation	مثلث بندی کردن
aiming group	دستگاه مثلث گیری
triangulation station	ایستگاه مثلث بندی
v ring	مثلث شکاف درجه
delta connection	سیم پیچ مثلث
trig point	ایستگاه مثلث بندی
trigonal bipyramid	دو هرمی مثلث القاعده
trigonal pyramid	هرم مثلث القاعده
triangulation web	شبکه مثلث بندی
trig point	نقاط مثلث بندی
impedance triangle	مثلث اتصال کوتاه
delta winding	سیم پیچ مثلث
maxwell triangle	مثلث رنگ ماکسول
open delta connection	اتصال مثلث باز
right angled triangle	مثلث قائم الزاویه
right triangle	مثلث راست گوشه
double delta connection	اتصال مثلث دوبل
cross bracing	مهاربندی بشکل مثلث
staphyloma	تحدب مثلث قرنیه
color triangle	مثلث رنگ نما
incircle	دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
right triangle	مثلث راست گوشه [ریاضی]
equiangular triangle	مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
inscribed circle [of a triangle]	دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
equilateral triangle	مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
right triangle	مثلث قایم الزاویه [ریاضی]
trigonal bipyramidal molecule	مولکول دو هرمی مثلث القاعده
legs	ساق مثلث قائم الزاویه
leg	ساق مثلث قائم الزاویه
triangle exercise	تمرین مثلث گیری درتیراندازی
triangle exercise	کار با مثلث قلق گیری
triangulation	مثلث روی شاه شطرنج
hypotenuses	وتر مثلث قائم الزاویه
hypotenuse	وتر مثلث قائم الزاویه
wedged	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedge	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedges	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedging	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
delta voltage	ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
hexagram	شکل مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع
triangulation survey	نقشه برداری به روش مثلث بندی
triangulation	روش مثلث بندی در نقشه برداری
triangulate	سه گوش کردن بصورت مثلث دراوردن
isosceles triangles	مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
isosceles triangle	مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
three square	سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
tirm oval	پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tessellate	کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
saw tooth	دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]

impedance triangle

مثلث ناگذرایی