Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (2 milliseconds)
English
Persian
grouting galleries
مجاری تزریق
Other Matches
hypodermic injection
تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
sewer
مجاری فاضلاب
scuppers
مجاری فاضل اب
semicircular canals
مجاری نیمدایره
official channels
مجاری رسمی
scupper
مجاری فاضل اب
scuppered
مجاری فاضل اب
scuppering
مجاری فاضل اب
market channels
مجاری توزیع
sewers
مجاری فاضلاب
administrative channels
مجاری اداری
diplomatic channels
مجاری دیپلماتیک
incised figure
شکل مجاری شده
to leech
زالو شدن
[اصطلاح مجاری]
sewarage
زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
ford crossing
تقاطع جاده با مجاری ابگذر
tzigane
کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
urethritis
اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
cognizance
ابلاغ رسمی حق یا اختیارقانونی برای تعقیب موضوعی از مجاری قضائی
ports
انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
epididymis
زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
achalasia
عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
mud injection
تزریق گل
infusion
تزریق
transfusion
تزریق
transfusions
تزریق
mud grouting
تزریق گل
jab
[British]
[colloquial]
تزریق
injections
تزریق ها
injective function
تزریق
injection
تزریق
intinction
تزریق
spray
تزریق
sprays
تزریق
shot
تزریق
infusions
تزریق
low level injection
تزریق کم
shots
تزریق
spraying
تزریق
sprayed
تزریق
jab
[colloquial]
تزریق
gallstone
سنگ مجاری صفراوی سنگ صفرایی
gallstones
سنگ مجاری صفراوی سنگ صفرایی
injection grid
شبکه تزریق
injection capacity
فرفیت تزریق
injection efficiency
بازده تزریق
immit
تزریق کردن
grouting gallery
دالان تزریق
injection level
سطح تزریق
grout curtain
پرده تزریق
gas injection
تزریق بنزین
fule injection
تزریق سوخت
injection of money
تزریق پول
injection point
نقطه تزریق
injector
تزریق کننده
perfuse
تزریق کردن
vaccinophobia
تزریق هراسی
spary gun
پیستوله تزریق
spartter loss
تلف تزریق
spartter
تزریق کننده
pilot injection
تزریق مقدماتی
perfusion
تزریق وریدی
metal spraying
تزریق فلزی
spary gun
تلمبه تزریق
intake well
چاه تزریق
inspirator
تزریق کننده
injector valve
سوپاپ تزریق
injector
الت تزریق
cement grouting
تزریق سیمان
chemical injection
تزریق شیمیایی
chemical grouting
تزریق شیمیایی
chemical consolidation
تزریق شیمیایی
injected
تزریق کردن
spray
تزریق کردن
blast injection engine
موتور تزریق دم
sprayed
تزریق کردن
blanket grouting
تزریق سطحی
spraying
تزریق کردن
sprays
تزریق کردن
syringe
تزریق کردن
guns
دستگاه تزریق
gun
دستگاه تزریق
syringes
تزریق کردن
drilled grout hole
سوراخ تزریق
injects
تزریق کردن
inject
تزریق کردن
grout hole
سوراخ تزریق
injecting
تزریق کردن
grout hole
چاه تزریق
clay grouting
تزریق خاک رس
drilled grout hole
چاه تزریق
hypodermics
تزریق زیر جلدی
metal spray gun
تلمبه تزریق فلز
hypodermic
تزریق زیر جلدی
transfusion
رسوخ تزریق خون
petrol injection pump
پمپ تزریق بنزین
petrol injection motor
موتور تزریق بنزینی
jetting tube
لوله تزریق در حفاری
iodize
یود تزریق کردن
grouting
تزریق دوغاب سیمان
grouted alluvium
ابرفت تزریق شده
transfusions
رسوخ تزریق خون
needled
با سوزن تزریق کردن
needle
با سوزن تزریق کردن
grease injector
تزریق کننده گریس
fuel injection system
سیستم تزریق سوخت
flame spray
تزریق کردن شعلهای
concrete gun
دستگاه تزریق بتن
needles
با سوزن تزریق کردن
airless solid injection
تزریق بدون کمپرسور
injector pump
پمپ تزریق سوخت
gas injection method
روش تزریق گاز
injection timing
تنظیم مقدار تزریق
injection
داروی تزریق کردنی
needling
با سوزن تزریق کردن
hypo
تزریق زیر جلدی
transfuse
رسوخ یافتن در تزریق کردن در
transfusable
قابل تزریق در جسم دیگری
transfusible
قابل تزریق در جسم دیگری
throwin
در دنده انداختن تزریق کردن
grout stop
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
hypo
سوزن تزریق زیر جلدی
blast furnace gun
وسیله تزریق کوره بلند
low level injection efficiency
ضریب بهره تزریق در سطح پایین
mainlining
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
hypodermic
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
shoot up
<idiom>
مواد را از راه تزریق مصرف کردن
injector
وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
hypodermics
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
mainlines
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlined
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainline
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
hyodermic needle
سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
wet take off
برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
injection engine
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
emulsion injection
تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
contra injection
تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
wet rating
توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
grout curtain
لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
slow pill
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
alumetize
الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
scopolamine
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
air metering force
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
instil
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilled
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilling
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instill
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com