English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
English Persian
shopping centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
Other Matches
close price دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
field buying خرید کردن در صحرا خرید محلی
purchase price variance سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
integrate circuit transistor ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
order خرید سفارش خرید
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
colonies مجتمع
colony مجتمع
complex مجتمع
complexes مجتمع
regroup مجتمع شدن
hardware مدارهای مجتمع
assemble مجتمع کردن
assembled مجتمع کردن
assembles مجتمع کردن
integrate transmission line خط انتقال مجتمع
integrate system سیستم مجتمع
tail clusters ابگیرهای مجتمع
integrate resistor مقاومت مجتمع
integrate electronics الکترونیک مجتمع
integrate circuit مدار مجتمع
i.c. مدار مجتمع
integrated circuit مدار مجتمع IC
biocinosis مجتمع زیستی
integrating مجتمع کردن
regroups مجتمع شدن
cell assembly مجتمع یاختهای
integrated program برنامه مجتمع
integrates مجتمع کردن
regrouping مجتمع شدن
integrate مجتمع کردن
regrouped مجتمع شدن
port complex مجتمع بندری
integrated circuit مدار مجتمع
integration مجتمع سازی
integrate electronic component قطعه الکترونیکی مجتمع
monolithic integrated circuit مدار مجتمع یکپارچه
integrate magnetic circuit مدار مغناطیسی مجتمع
microcircuit مدار مجتمع پیچیده
join up مجتمع کردن هواپیماها
vector data aggregate بردار اطلاعات مجتمع
idp پردازش داده مجتمع
integrated data processing پردازش داده مجتمع
integrate transmission system سیستم انتقال مجتمع
integrated software نرم افزار مجتمع
integrate logic circuit مدار منطقی مجتمع
medium scale integration مدار مجتمع با دو قطعه
shopping mall [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
medium scale intergration مجتمع سازی در مقیاس متوسط
microcontroller مدار مجتمع که حاوی CPU
retail shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
integrate circuit technology مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
integrate semiconductor circuit مدار نیمه هادی مجتمع
small scale integration مجتمع سازی در مقیاس کوچک
large scale integration مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
medium scale integration مجتمع سازی در مقیاس متوسط
shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
speeches مدار مجتمع با صوت تولید شده .
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
usli مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
ultra large scale integration مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
speech مدار مجتمع با صوت تولید شده .
very large scale integration مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
parallelled مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallelling مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallels مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
paralleled مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
paralleling مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
crom قسمت مجتمع اکثر تراشههای واحدپردازش مرکزی
base complex مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
generation کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generations کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
substrate ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
ices System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
lsi Integration Scale Large مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
jumbo chip مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
opto electronics تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
msi مجتمع سازی در مقیاس متوسط Integration Scale edium
music chip مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
comprehensive job کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
microprocessor مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
thirds محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
microprocessors مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
third محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
metal oxide semiconductor طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
vhsic program Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
inhibits توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibit توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
pinout شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
buying خرید
bond servant زر خرید
bondwoman زن زر خرید
purchases خرید
buys خرید
buy خرید
shopping خرید
underwrite خرید
purchased خرید
underwrites خرید
underwriting خرید
procurement خرید
purchase خرید
underwrote خرید
underwritten خرید
purchasing خرید
piggybacks اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggyback اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
lump sum purchase خرید کلی
shopping basket سبد خرید
local purchase خرید از محل
local procurement خرید محلی
local purchase خرید محلی
impulse buying خرید بی مقدمه
forward purchasing پیش خرید
purchasing office قسمت خرید
buyers market بازار خرید
offer to purchase پیشنهاد خرید
futures exchange خرید اتی
shopping cart گاری خرید
purchase order سفارش خرید
purchase rate نرخ خرید
purchase requisition درخواست خرید
purchasing analyst تحلیل گر خرید
purchasing department قسمت خرید
purchasing department دفتر خرید
purchasing office دفتر خرید
purchasing officer مامور خرید
purchasing officer مسئول خرید
purchasing patterns الگوی خرید
rebuy خرید مکرر
to make a purchase خرید کردن
redemption yield بازده خرید
regional purchase خرید محلی
purchase order دستور خرید
purchase notice agreements پیمان خرید
lump sum purchase خرید یکجا
bargain خرید ارزان
monopolist انحصار خرید
monopsony انحصار خرید
open purchase خرید ازاد
oniomania جنون خرید
procurement cycle دوره خرید
purchasable باب خرید
purchase notice agreements قراردادهای خرید
short covering پیش خرید
buys خرید کردن
advance purchase خرید سلف
corners خرید یکجا
cornering خرید یکجا
blanket buying خرید کلی
corner خرید یکجا
buyer's market بازار خرید
buying and selling خرید و فروش
nundination خرید و فروش
buying price قیمت خرید
buying rate نرخ خرید
coemption خرید کل محصول
achate عقیق خرید
acquisition authority اجازه خرید
real estate خرید زمین
redemption باز خرید
buy خرید کردن
dealing خرید و فروش
businesses خرید یا فروش
business خرید یا فروش
purchasing power توان خرید
bulk buying خرید فله
bid پیشنهاد خرید
bids پیشنهاد خرید
purchasing power قدرت خرید
hire purchase خرید اقساطی
conditions of purchase شرایط خرید
counter purchase خرید متقابل
credit purchase خرید نسیه
forward purchase خرید سلف
field buying خرید در صحرا
dear bought گران خرید
forward purchase پیش خرید
SOS Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
wafers یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
wafer scale integration یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
dual استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
wafer یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
jazz یک سیستم نرم افزاری فنی مجتمع که برای ریزکامپیوترهای اپل مک اینتاش ساخته شده است
silicon قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
purchase خرید خریداری کردن
duopsony انحصار دو قطبی خرید
bulk buying خرید درحجم زیاد
duopsony انحصار دو جانبه خرید
shop کارخانه خرید کردن
shopped کارخانه خرید کردن
hedging خرید و فروش تامینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com