English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
House of Lords مجلس لردهای انگلیس
Other Matches
House of Commons مجلس عوام انگلیس
lord chancellor بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
legislative council هیئت عالی مقننه در انگلیس مجلس مقننه
religiosity مجلس عبادت مجلس مذهبی
the english انگلیس ها
albion انگلیس
Britain انگلیس
Britons خاک انگلیس
Britishers تبعه انگلیس
the british legation سفارت انگلیس
Britisher تبعه انگلیس
Briton خاک انگلیس
Great Britain کشور انگلیس
Whitehall دولت انگلیس
british possessions متصرفات انگلیس
British اهل انگلیس
englander اهل انگلیس
englishism انگلیس مابی
Downing Street دولت انگلیس
tunic کت کوتاه سربازان انگلیس
C. of E مخفف کلیسای انگلیس
tunics کت کوتاه سربازان انگلیس
white hall هیئت حاکمه انگلیس
hundredweights وزنهای که در انگلیس با 211رطل
subject to the british rule تابع حکومت انگلیس
farthing پول خرد انگلیس
excalibur شمشیرارتورپادشاه افسانهای انگلیس
half sovereign سکه زر ده شیلینکی انگلیس
he was sent to england به انگلیس اعزام کردند
john bull لقب ملت انگلیس
terry سربازمدافع مرزی انگلیس
Union Jacks پرچم ملی انگلیس
Anglicans وابسته بکلیسای انگلیس
Anglican وابسته بکلیسای انگلیس
regiments گردان در ارتش انگلیس
regiment گردان در ارتش انگلیس
farthings پول خرد انگلیس
briticism اصطلاحات خاص انگلیس
hundredweight وزنهای که در انگلیس با 211رطل
Union Jack پرچم ملی انگلیس
subject to the british rule تحت تسلط دولت انگلیس
duke لقب موروثی اعیان انگلیس
shilling شیلینگ واحد پول انگلیس
fusileer هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
shillings شیلینگ واحد پول انگلیس
dukes لقب موروثی اعیان انگلیس
fusilier هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
plantagenet خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
HMS مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
princessroyal بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
anglicanism اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
prince royal پسر ارشد پادشاه انگلیس
pict مردمان غیر سلتی انگلیس
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Test matches مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test match مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
crown glass شیشه پنجره [در قرن نوزدهم انگلیس]
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
florins پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
Free Classicism [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
shovel hat کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
florin پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
shaken وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
pennies کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
penny کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
derby نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
jacobite طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
Prince of Wales ولیعهد ذکور وارث تاج وتخت انگلیس
pax britannica اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
nautical mile میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
the peninsular war جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
lancastrian در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
to set out for England به سوی انگلیس رهسپار شدن [با وسیله نقلیه]
Community architecture [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
derbies نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
primate of all england سراسقف که بزرکترین مقام روحانی انگلیس را داراست
Jacobean مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
nautical miles میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
BSI سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
reunionist کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
bow-pew [نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
ell نام اندازهای که در انگلیس نزدیک 511 سانتیمتر است
British Standards Institute سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
king's english اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
E-plan [طرح خانه های ویلایی انگلیس به شکل حرف ای انگلیسی]
curtana شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
justiciar قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
roundheal عضو پارلمان انگلیس درزمان شارل یکم که سرش را ازته میزد
koh i noor کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
roundhead نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
convocation مجلس
parliaments مجلس
comitia مجلس
legislature مجلس
assembly مجلس
convocations مجلس
legislatures مجلس
parliament مجلس
mandates مجلس
sessions مجلس
house مجلس
housed مجلس
houses مجلس
mandating مجلس
to hold a meeting مجلس
mandated مجلس
mandate مجلس
session مجلس
crown colony بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
membership of the parliament وکالت مجلس
ecclesia مجلس سیاسی
consmtituent assembly مجلس موسسان
general assembly مجلس عوام
formal dance مجلس رقص
consultative assembly مجلس شورا
constituent assembly مجلس موسسان
wassail مجلس میخواری
chamber of deputies مجلس نمایندگان
to open parliament مجلس را گشودن
ball مجلس رقص
european essembly مجلس اروپا
house of assembly مجلس ایالتی
prorogation of parliament تعطیل مجلس
processionize صورت مجلس
proces verbal صورت مجلس
option of meeting place خیار مجلس
proceedings of the parliament مذاکرات مجلس
obit مجلس ترحیم
legislative assembly مجلس قانونگذاری
national assembly مجلس ملی
responsions مجلس منافره
federal council مجلس متحده
the parliament is sitting مجلس منعقداست
the fifteenth parliament مجلس پانزدهم
speaker of parliament رئیس مجلس
scenography مجلس سازی
levee مجلس پذیرایی
House of Representatives مجلس نمایندگان
parliamentary هواخواه مجلس
candidate کاندیدای مجلس
council شورا مجلس
councils شورا مجلس
Members of Parliament وکیل مجلس
Members of Parliament نماینده مجلس
Member of Parliament وکیل مجلس
Member of Parliament نماینده مجلس
assemblymen عضو مجلس
Eucharist مجلس سپاسگزاری
Eucharists مجلس سپاسگزاری
Senate مجلس سنا
candidates کاندیدای مجلس
House of Representatives مجلس مبعوثان
House of Commons مجلس مبعوثان
congress انجمن مجلس
Upper Houses مجلس لردها
congresses انجمن مجلس
Upper Houses مجلس سنا
Upper House مجلس سنا
House of Commons مجلس عوام
commemorate مجلس یاداوری
commemorated مجلس یاداوری
commemorates مجلس یاداوری
assemblyman عضو مجلس
Upper House مجلس لردها
statehouse مجلس ایالتی
commemorations مجلس تذکر
songfest مجلس اواز
orgies مجلس عیش
an act of parliament قانون مجلس
commemoration مجلس تذکر
statehouses مجلس ایالتی
House of Lords مجلس اعیان
commemorating مجلس یاداوری
senator نماینده مجلس سنا
executive [of a political party] مجلس اجرائی [سیاست]
executive council [of a political party] مجلس اجرائی [سیاست]
senator عضو مجلس سنا
parliamentary session دوره اجلاسیه مجلس
committees کمیسیون مجلس مشاوره
symposiums مجلس مذاکره دوستانه
funerals مجلس ترحیم وتذکر
committee کمیسیون مجلس مشاوره
powwow مجلس انس پر سر وصدا
shindigs مجلس انس ورقص
shindig مجلس انس ورقص
senators عضو مجلس سنا
symposium مجلس مذاکره دوستانه
symposia مجلس مذاکره دوستانه
bouleuterion [مجلس سنا در یونان]
to open parliament مجلس راافتتاح کردن
the house went into secret session مجلس جلسه سری
assemblymen عضو مجلس قانونگذاری
the parliament is up مجلس تعطیل است
assemblyman عضو مجلس قانونگذاری
speakership مقام ریاست مجلس
commemorations مجلس یاجشن یادبود
To pass a bI'll through parliament . لایحه یی را از مجلس گذراندن
senators نماینده مجلس سنا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com