Dictiornary-Farsi | مجمع عمومی قانونی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
statutory meeting	مجمع عمومی قانونی


Other Matches

general meeting	مجمع عمومی
general assembly	مجمع عمومی
unlawful assembly	مجمع غیر قانونی
annual general meeting	مجمع عمومی سالانه
annual general meeting	مجمع عمومی سالیانه
general meeting	مجمع عمومی شرکت
AGM	مجمع عمومی سالانه
AGMs	مجمع عمومی سالانه
extraordinary general meeting	مجمع عمومی فوق العاده
general meeting of share holders	مجمع عمومی صاحبان سهام
general assmbly of the united nations	مجمع عمومی سازمان ملل متحد
economic and social council	به نیابت از طرف مجمع عمومی است
proxy	نماینده صاحب سهم در مجمع عمومی صاحبان سهام وکیل
misappropriation of public property	تصرف غیر قانونی در اموال عمومی
to lay down a rule	قانونی را درست کردن قانونی را وضع نمودن
general quarters	اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduces	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general porpose	کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders	دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
conventions	مجمع
societies	مجمع
convent	مجمع
convents	مجمع
assembly	مجمع
meetings	مجمع
convention	مجمع
center	مجمع
society	مجمع
meeting	مجمع
automatic release date	تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
the common wealth of learning	مجمع ادبا
assembly	مجمع نشست
club	کانون مجمع
lague	مجمع اتحادیه
constellations	مجمع الکواکب
constellation	مجمع الکواکب
archipelago	مجمع الجزایر
archipelagos	مجمع الجزایر
clubs	کانون مجمع
clubbed	کانون مجمع
national convention	مجمع ملی
clubbing	کانون مجمع
jamboree	مجمع پیشاهنگان خوشی
philippine islands	مجمع الجزایر فیلیپین
jamborees	مجمع پیشاهنگان خوشی
international meeting	مجمع بین المللی
lague of nations	مجمع اتقاق ملل
leaguer	عضو مجمع اتفاق ملل
leagues	مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
indignation meeting	مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
league	مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
nordic council	شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
steering committee	کمیته مامورتهیه برنامه کار یک مجلس یا مجمع
legitimating	عذر قانونی قانونی
legitimates	عذر قانونی قانونی
legitimate	عذر قانونی قانونی
legitimated	عذر قانونی قانونی
authorized stoppage	برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
consolidated dining facility	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
common carrier	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
international development association	مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
european essembly	مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
copyrights	حق قانونی
legal medicine	طب قانونی
de jur	حق قانونی
de jure	قانونی
regulars	قانونی
copyright	حق قانونی
medical jurisprudence	طب قانونی
illegality	بی قانونی
lawful	قانونی
legiskative	قانونی
legit	قانونی
licit	قانونی
forensic medicine	طب قانونی
dejure	حق قانونی
regular	قانونی
normative	قانونی
lawlessness	بی قانونی
legal	قانونی
standards	قانونی
constitutional	قانونی
official	قانونی
statutory law	قانونی
lawless	بی قانونی
formal	قانونی
of age <idiom>	سن قانونی
standard	قانونی
wife's equity	حق قانونی زن
statutory	قانونی
canonical	قانونی
anarchy	بی قانونی
statutory	قانونی مقرر
legitimated	برحق قانونی
standard	نمونه قانونی
validates	قانونی شناختن
impedimenta	موانع قانونی
validating	قانونی شناختن
standards	نمونه قانونی
standard	مقرر قانونی
false	غیر قانونی
legitimate	برحق قانونی
judicial arbitrator	داور قانونی
warranted	اجازه قانونی
distress	ضبط قانونی
distresses	ضبط قانونی
legal circumstantial evidence	اماره قانونی
warranting	اجازه قانونی
warrants	اجازه قانونی
legal capacity	اهلیت قانونی
legal asset	دارائی قانونی
legal action	اقدام قانونی
standards	مقرر قانونی
lawfulness	قانونی بودن
statute	احکام قانونی
statutes	احکام قانونی
jurisdication	اختیار قانونی
legal capacity	صلاحیت قانونی
juridical	قانونی شرعی
validated	قانونی شناختن
forced sale	فروش قانونی
fishing expedition	بازپرسی قانونی
underage	کمتراز سن قانونی
prosecutor	تعقیب قانونی
prosecutors	تعقیب قانونی
action at low	اقدام قانونی
assize	نرخ قانونی
debt of record	دین قانونی
de jure recognition	شناسایی قانونی
covenant in low	شرط قانونی
constructive service	ابلاغ قانونی
cognizance	اخطار قانونی
constructive notice	ابلاغ قانونی
Legal Advisor	مشاور قانونی
forensic medicine	پزشکی قانونی
forensic psychiatry	روانپزشکی قانونی
legitimates	برحق قانونی
legitimating	برحق قانونی
validate	قانونی شناختن
legal tender	پول قانونی
assignments	انتقال قانونی
heir at law	وارث قانونی
assignment	انتقال قانونی
posse	قدرت قانونی
posses	قدرت قانونی
unlawful	غیر قانونی
warrant	اجازه قانونی
lawless	غیر قانونی
forensic psychology	روانشناسی قانونی
legal counsel	مشاور قانونی
medical jurisprudence	پزشکی قانونی
jurisdiction	اختیار قانونی
proctor	وکیل قانونی
guardianship	قیمومیت قانونی
legitimizing	قانونی کردن
moratoriums	مهلت قانونی
moratorium	مهلت قانونی
legality	قانونی بودن
presumption of law	فرض قانونی
presumption of law	استنباط قانونی
medico legal examiner	پزشک قانونی
coroners	طبیب قانونی
legalizing	قانونی کردن
member's bill	طرح قانونی
legalizes	قانونی کردن
legalized	قانونی کردن
nomocracy	حکومت قانونی
legalize	قانونی کردن
legalising	قانونی کردن
legalises	قانونی کردن
presumption juris et de jure	اماره قانونی
legalised	قانونی کردن
regular procedure	اقدام قانونی
coroner	طبیب قانونی
legitimised	قانونی کردن
legitimises	قانونی کردن
legitimising	قانونی کردن
legitimization	قانونی کردن
legitimize	قانونی کردن
legitimized	قانونی کردن
legitimizes	قانونی کردن
sign over <idiom>	بطور قانونی
fair game	شکار قانونی
comebacks	دلیل قانونی
comeback	دلیل قانونی
s.i	اسناد قانونی
short life	با عمر قانونی کم
stand measure	اندازه قانونی
statutory offense	جرم قانونی
substituted service	ابلاغ قانونی
the rule of law	تامین قانونی
barrister at law	وکیل قانونی
there is a rule that...	قانونی هست
traites lois	قراردادهای قانونی
use age	عمر قانونی
age of consent	سن قانونی دختر