| Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| clustering |
مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| sequential |
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند |
| arrays |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
| array |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
| isam |
Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod |
| conversion tables |
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست |
| sequence |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
| sequences |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
| serials |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
| serial |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
| ram |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
| rammed |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
| rams |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory |
| chains |
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند |
chain |
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند |
| periocic table |
جدول تناوبی عناصر |
| sequential access |
دستیابی ترتیبی |
| sequential access device |
دستگاه با دستیابی ترتیبی |
| sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی |
| suite |
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند |
| suites |
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند |
| basic sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی اساسی |
| indexed sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار |
| ccd |
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند |
| queued sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده |
| basic indexed sequential acess method |
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی |
| random access |
توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی |
| bsam |
Access Sequential Basicروش دستیابی ترتیبی اساسی ethod |
| queued indexed sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده |
| serial |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
| qsam |
Access QueuedSequential روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده ethod |
| serials |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
| queue |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
| random access |
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند |
| sequential access |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود |
| queued |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
| queueing |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
| queues |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
| random access |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند |
| fourth generation computers |
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند |
| The days are getting shorter now . |
روزها دارند کوتاه می شوند |
| charges |
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود |
| charge |
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود |
| pert chart |
نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند |
| dichogamic |
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند |
| dichogamous |
دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند |
| patterns |
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند |
| pattern |
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند |
| serials |
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
| serial |
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
| qisam |
Access IndexedSequential Queued روش دستیابی ترتیبی اندیس دارصف بندی شده ethod |
| toolbar |
پنجرهای که حاوی نشانه هایی است که به ابزار دستیابی دارند |
| edit |
ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود |
| edited |
ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود |
| network data management system |
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده |
| group |
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند |
groups |
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند |
| sam |
Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod |
| Apple Mac |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
| Apple Macintosh computer |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
| partition |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
| partitions |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
| VBScript |
مجموعه دستورات برنامه نویسی که در یکک صفحه وب معمولی فاهر می شوند, |
| concatenate |
بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند |
| logs |
مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید |
| log |
مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید |
| potential substitution |
حالتی که یک کالا جانشین عینی نداردولی موادی وجود دارند که تحت شرایط خاص می توانندجانشین ان شوند |
| WWW |
مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند |
| agents |
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند |
| agent |
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند |
| java |
مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد |
| banks |
مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند |
| bank |
مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند |
| inserting |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
| inserts |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
insert |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
| centralized |
امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند |
| thick |
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند |
| thickest |
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند |
| thicker |
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند |
| scrambler |
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند |
| scramblers |
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند |
| functioned |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
| functions |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
function |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
| aliasing |
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است |
| surface mount technology |
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند |
| upper case |
حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند |
| matrix |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
| matrixes |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
| coroutine |
دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها |
| shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| combatants |
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ |
| combatant |
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ |
| display board |
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر |
| manning table |
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل |
| optical |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
| direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
saddle bag |
خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.] |
| cross examination |
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند |
| instantaneous access |
زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی |
| symbol table |
جدول نمادها جدول نمادی |
| overlaying |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| trafficking |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| trafficked |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| traffics |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| traffic |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| overlay |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| overlays |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| continuously set vector |
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی |
| activity |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
| activities |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
| indexed sequential file |
پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار |
| batch processing |
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند |
| routine |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| routinely |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| routines |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| stacks |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| stacked |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| stack |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| dive schedule |
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص |
| thinned |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
| thinners |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
| thin |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
| thinnest |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
| thins |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
| correction index |
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات |
| spelling table |
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز |
| end |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| detect |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| ended |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| detected |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detecting |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| ends |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| detects |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| saturated colour |
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند |
| VDUs |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
| vdt |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
| VDU |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
| subroutine |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
| random access memory |
حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم |
| cache |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
| caches |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
| cache memory |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
| ingredient |
عناصر |
| ingredients |
عناصر |
| target indications |
عناصر هدف |
| orbital element |
عناصر مداری |
| job elements |
عناصر شغلی |
| combat , elements |
عناصر رزمی |
| component operation |
عناصر عملیاتی |
| data element |
عناصر اطلاعات |
| firing data |
عناصر تیر |
| intelligence data |
عناصر اطلاعات |
| clemency |
اعتدال عناصر |
| transmutation |
تبدیل عناصر |
| gft setting |
عناصر خط کش تیر |
| minor elements |
عناصر فرعی |
| trace elements |
عناصر کمیاب |
| known data |
عناصر معلوم |
essential elements |
عناصر ضروری |
| cantilever elements |
عناصر کنسولی |
| meteorological data |
عناصر هواسنجی |
| column head |
عناصر سرستون |
| representative elements |
عناصر نماینده |
| minor elements |
عناصر جزئی |
| conversion of data |
تبدیل عناصر |
| known data |
عناصر تیرمعلوم |
| bubble sort |
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند |
| disorders |
بی ترتیبی |
| heterotaxis |
بی ترتیبی |
| disarrangement |
بی ترتیبی |
| disorder |
بی ترتیبی |
| disjointedness |
بی ترتیبی |
| mismanagement |
بی ترتیبی |
| bewilderment |
بی ترتیبی |
| ordinal |
ترتیبی |
| sequential |
ترتیبی |
| irregularity |
بی ترتیبی |
| serials |
ترتیبی |
| desultorness |
بی ترتیبی |
| serial |
ترتیبی |
| heterotaxy |
بی ترتیبی |
| force augmentation |
عناصر تقویتی یکان |
| head |
عناصر اولیه ستون |
| combat , elements |
عناصر درگیر در رزم |
interrupted |
[عناصر معماری منقطع] |
| antisurface |
ضد عناصر سطحی شناوردشمن |
| chart data |
عناصر تیر نقشهای |
| inner transition elements |
عناصر واسطه داخلی |
| firing data |
عناصر مربوط به تیراندازی |
| data |
سوابق عناصر داده ها |
| basic data |
عناصر تیر اولیه |
| treadway |
پل برای عناصر پیاده |
| constituent elements of crime |
عناصر متشکله جرم |
| elemental |
مربوط به عناصر ابتدائی |
| transition series |
گروه عناصر واسطه |
| essential elements of information |
عناصر اصلی اخبار |
| rows |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |