Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
machine instruction set
مجموعه دستورالعمل ماشین
Other Matches
instruction set
مجموعه دستورالعمل
computer instruction set
مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
machine instruction
دستورالعمل ماشین
shift instruction
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
operators
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
operator
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
machine
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machines
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machined
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
briefing direction
دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
statitizing
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
arithmetic instruction
دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
pause instruction
دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
instruction counter
شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
writable instruction set computer
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
WISC
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
scrapbooks
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
scrapbook
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
subset
مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
restatement of the law
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block
مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
self binder
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
cisc
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
machinist
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
ماشین کردن با ماشین رفتن
operating manual
دستورالعمل
functioned
دستورالعمل
functions
دستورالعمل
ground rule
دستورالعمل
recipe
دستورالعمل
instruction
دستورالعمل
procedure
دستورالعمل
recipes
دستورالعمل
function
دستورالعمل
order
دستورالعمل
directions
دستورالعمل
instructions
دستورالعمل
perscription
دستورالعمل
cross compiler
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
fax
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
instruction mix
اختلاط دستورالعمل
arithmetic instruction
دستورالعمل حسابی
code
برنامه دستورالعمل ها
instruction length
طول دستورالعمل
instruction foramt
قالب دستورالعمل
instruction cycle
چرخه دستورالعمل
ship husbandary manual
دستورالعمل جرثقیل ها
guidance
دستورالعمل راهنما
instruction code
رمز دستورالعمل
order
دستورالعمل دستور
action statement
دستورالعمل اقدام
nonexecutable statement
دستورالعمل اجراناپذیر
stop instruction
دستورالعمل توقف
instruction register
ثبات دستورالعمل
quasi instruction
شبه دستورالعمل
no op instruction
دستورالعمل بی اثر
null instruction
دستورالعمل پوچ
object code
دستورالعمل مقصود
one address instruction
دستورالعمل یک ادرسه
push instruction
دستورالعمل نشاندن
privileged instruction
دستورالعمل ممتاز
direction
دستورالعمل جهت
prescriptions
تجویز دستورالعمل
pull instruction
دستورالعمل بازیابی
prescription
تجویز دستورالعمل
microcode
ریز دستورالعمل
micro instruction
ریز دستورالعمل
instruction repertoire
موجودی دستورالعمل
instruction time
زمان دستورالعمل
instruction word
کلمه دستورالعمل
ir
ثبات دستورالعمل
logic instruction
دستورالعمل منطقی
logical instruction
دستورالعمل منطقی
halt instruction
دستورالعمل توقف
pseudo instruction
شبه دستورالعمل
repetition instruction
دستورالعمل تکرار
macro instruction
درشت دستورالعمل
pseudo code
شبه دستورالعمل
flight manual
دستورالعمل پرواز
branch instruction
دستورالعمل انشعاب
conditional instruction
دستورالعمل شرطی
call instruction
دستورالعمل فراخوانی
current instruction
دستورالعمل جاری
dummy instruction
دستورالعمل ساختگی
command processing
پردازش دستورالعمل
computer instruction
دستورالعمل کامپیوتر
field order
دستورالعمل رزمی
decision instruction
دستورالعمل تصمیمی
entry instruction
دستورالعمل دخول
decision instruction
دستورالعمل تصمیم
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
assembly language instruction
دستورالعمل زبان اسمبلی
instruction control unit
واحد کنترل دستورالعمل
damage control bills
دستورالعمل کنترل خسارات
mips
یک میلیون دستورالعمل درثانیه
million instructions per second
میلیون دستورالعمل در ثانیه
airworthiness directive
دستورالعمل صلاحیت پرواز
variable instruction length
دستورالعمل با طول متغیر
multiple address instruction
دستورالعمل چند ادرسه
pop instruction
دستورالعمل بازیابی از پشته
instruction cycle
سیکل یاچرخش دستورالعمل
effective date
تاریخ شروداجرای دستورالعمل
kips
هزار دستورالعمل درثانیه
verb
دستورالعمل انجام عملی
letter of instruction
دستورالعمل انجام کار
budget directive
دستورالعمل تهیه بودجه
looping instruction
دستورالعمل حلقه زنی
conditional jump instruction
دستورالعمل پرش شرطی
microcode
دستورالعمل های ریز
verbs
دستورالعمل انجام عملی
instruction lookahead
پیش بینی دستورالعمل
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gynoecium
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
programmed instruction
دستورالعمل برنامه ریزی شده
initiating directive
دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
directives
راهنمای انجام کار دستورالعمل
manual
دستورالعمل راهنمای انجام کار
directive
راهنمای انجام کار دستورالعمل
macroprogramming
برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها
four address instruction
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
bumf
اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
format
داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
formats
داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
instructions
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
commander's guidance
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
instruction
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
component change order
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
boot
اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
pointers
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
booting
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
pointer
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
boot up
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
user
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
jump instruction
موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
users
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
areas
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
authors
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
prescriptions
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
fetch ahead
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
prescription
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
digital computer
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
the machine is in operation
ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
function key
یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
arithmetic
دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
programs
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
traced
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
trace
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
Jacquard loom
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
declarative language
زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
assortments
مجموعه
aggregates
مجموعه
set
مجموعه
sets
مجموعه
aggregate
مجموعه
setting up
مجموعه
assortment
مجموعه
yardage
مجموعه
batches
مجموعه
batch
یک مجموعه
batch
مجموعه
batches
یک مجموعه
series
مجموعه
combination
مجموعه
bundle
مجموعه
caboodle
مجموعه
bundling
مجموعه
bundles
مجموعه
repertoire
مجموعه
repertory
مجموعه
assemblies
مجموعه
four address instruction
دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
complexes
گروهه مجموعه
regular set
مجموعه منظم
complex
گروهه مجموعه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com