English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
Search result with all words
gear cluster مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
Other Matches
ungear از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
pinions دنده پینیون دنده لایتناهی
pinion دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear دنده مهمیزی دنده خاردار
pinioning دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
subset مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
scrapbooks مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
scrapbook مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
restatement of the law مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
rougher دنده دنده کننده
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
sprocket دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gynoecium مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
slats دنده ها
slat دنده ها
strictest یک دنده
stricter یک دنده
gear دنده
gears دنده
strict یک دنده
rib دنده
geap دنده
hard-nosed یک دنده
spare ribs سر دنده
drives دنده
drive دنده
dependum ته دنده
geared دنده
costa دنده
drive mechanism جعبه دنده
pinion جرخ دنده
rib دنده میله
planetary gear دنده خورشیدی
rib گوشت دنده
ribbed دنده دار
grooved دنده دار
toothed wheel چرخ دنده
bevel gear دنده کرامویل
bevel gear دنده مورب
bendix دنده بندیکس
gearshifts میله دنده
cogs دنده چرخ
thread دنده پیچ
pinwheel چرخ دنده
dependum angle زاویه ته دنده
cog دنده چرخ
threads دنده پیچ
bendix دنده استارت
jackshaft دنده عقب
spur gear دنده ملخی
sheaths تیزی دنده
sheath تیزی دنده
sprocket دنده زنجیر
reverse gears دنده معکوس
reverse gear دنده معکوس
pinions جرخ دنده
shifting lever دسته دنده
frame دنده عرضی
gearshifts دنده عوض کن
steering gear دنده فرمان
steering gear دنده سکان
timber دنده عرضی
gearshift دنده عوض کن
jackshaft دنده دو در اتومبیل
cramwheel دنده مخروطی
cramwheel دنده کرامویل
gearshift میله دنده
laticostate دنده پهن
stave دنده بشکه
pinioning جرخ دنده
low gear دنده کندکن
cogwheel چرخ دنده
gear case جعبه دنده
transmission جعبه دنده
stick shift دسته دنده
gear جعبه دنده
gear box جعبه دنده
cross-rib دنده ی قوس
gear چرخ دنده
spareribs گوشت دنده
chop گوشت دنده
gear level دسته دنده
geared چرخ دنده
gear cutter دنده تراش
gear wheels چرخ دنده ها
gearwheels چرخ دنده ها
cogwheels چرخ دنده ها
cog wheels چرخ دنده ها
gearwheel چرخ دنده
cog [cogwheel] چرخ دنده
cog wheel چرخ دنده
cogged wheel چرخ دنده
ratchet دنده جغجغه ای
geared جعبه دنده
gears چرخ دنده
longitudinal دنده طولی
gears جعبه دنده
high speed دنده سریع
worm gear دنده مورب
gearbox جعبه دنده
worm gear دنده مارپیچی
cogged wheels چرخ دنده ها
gearing جعبه دنده
gearboxes جعبه دنده
wheelwork چرخ دنده
transmissions جعبه دنده
french chop گوشت دنده
external thread دنده خارجی
top radius گردی سر دنده
transmission case جعبه دنده
gear wheel چرخ دنده
pinion چرخ دنده جناحی
magnetic gear shift دسته دنده مغناطیسی
helical gear چرخ دنده حلزونی
ratchet ضامن چرخ دنده
spiral gear چرخ دنده حلزونی
ratchets ضامن چرخ دنده
hoisting gear چرخ دنده بالابر
high gear دنده قوی خودرو
he broke his rib or something دنده منده اش شکست
pull gear چرخ دنده بالابر
gear change box جعبه تعویض دنده
gear transmission ratio نسبت دنده گیربکس
gear ratio نسبت چره دنده ها
four gear drive گیربکس چهار دنده
gearbox position وضعیت جعبه دنده
gear in درگیری دو چرخ دنده
pinioning دنده هرزه گرد
it serves him right دنده اش هم نرم شود
grub screw میله دنده دار
pinioning چرخ دنده جناحی
pinions چرخ دنده جناحی
pinion دنده هرزه گرد
gear case پوسته جعبه دنده
pinions دنده هرزه گرد
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
inside thread دنده داخلی قلاویز
gear quadrant ماهک جعبه دنده
wracked چرخ دنده دار
wracks چرخ دنده دار
spare ribs گوشت دنده با استخوان
gears پوشش دنده دار
worm wheel چرخ دنده حلزونی
worm wheel دنده کرمی شکل
worm gear چرخ دنده حلزونی
nut چرخ دنده ساعت
tumble gear چرخ دنده واسطه
tricostate سه دندهای دارای سه دنده
transmission oil روغن جعبه دنده
transmission grease گریس جعبه دنده
transmission gear چرخ دنده انتقال
racks چرخ دنده دار
racked چرخ دنده دار
geared پوشش دنده دار
gear stick دسته دنده اتومبیل
gear shift دسته دنده اتومبیل
cross-springer [دنده اریب در طاق]
gear پوشش دنده دار
gear friction اصطکاک چرخ دنده
gear box جعبه دنده گیرباکس
get up on the wrong side of the bed <idiom> از دنده چپ بلند شدن
rack چرخ دنده دار
bevel gear چرخ دنده مخروطی
sun gear چرخ دنده خورشیدی
sawtooth wave موج دنده ارهای
contact backlash دنده کور تماس
riblet انتهای دنده گوسفند
controlled stick steering دسته دنده خودکار
reduction gear چرخ دنده کاهنده
rachet ضامن چرخ دنده
quick change gearbox جعبه دنده نورتون
crown gear چرخ دنده محدب
precostal واقع در پیش دنده ها
planetary gear چرخ دنده سیارهای
planetary gear جعبه دنده خورشیدی
differential gear دنده عقب اتومبیل
pair of gears زوج چرخ دنده
driving gear چرخ دنده محرک
eight speed gear drive گیربکس هشت دنده
compasition gear چرخ دنده مرکب
starter gear ring چرخ دنده استارتر
bevel gear drive جعبه دنده مخروطی
rib هرچیز شبیه دنده
rib دنده دار کردن
short ribs گوشت با استخوان دنده
bevel gearing گیربکس دنده مخروطی
gear lever دسته دنده اتومبیل
step up gear چرخ دنده افزاینده
steering gear جعبه دنده فرمان
boring bit چرخ دنده داخل گرد
crank gear چرخ دنده سر میل لنگ
geared مجموع چرخهای دنده دار
thread دنده دار کردن مارپیچ
threads دنده دار کردن مارپیچ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com