English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
Other Matches
restatement of the law مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
codex مجموعه قوانین
code مجموعه قوانین
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
validated بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
marquis queensberry rules مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
validating بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validate بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transformational rules مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
software مجموعه کامل برنامه ها
subset مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
scrapbooks مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
scrapbook مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
assembly مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
burster block مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
microprogram مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
program مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
programs مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
data clerk فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
power مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
PCL مجموعه استاندارد دستورات Packard که به کامپیوتر امکان کنترل چاپگر میدهد
story board مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
OCE مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد
powered مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
powering مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
powers مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
databases مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
operators مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
opens مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
opened مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
operator مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
database مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
iterative routine حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
iterate حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
inputted مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
circuit مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuits مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
sprocket holes مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
WISC طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
writable instruction set computer طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
Windows GDI مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز
programming نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
loop تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
drawing tools مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
Windows API مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد
gynoecium مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
assortment مجموعه
batches مجموعه
series مجموعه
combination مجموعه
batches یک مجموعه
batch مجموعه
aggregate مجموعه
aggregates مجموعه
assortments مجموعه
batch یک مجموعه
sets مجموعه
bundling مجموعه
bundles مجموعه
bundle مجموعه
yardage مجموعه
setting up مجموعه
repertory مجموعه
assemblies مجموعه
set مجموعه
repertoire مجموعه
caboodle مجموعه
universal set مجموعه جهانی
complex گروهه مجموعه
setting up دوره مجموعه
nomenclature مجموعه لغات
sets دوره مجموعه
set دوره مجموعه
master plans نقشه مجموعه
master plan نقشه مجموعه
complexes گروهه مجموعه
instruction set مجموعه دستورالعمل
MAPI مجموعه استانداردها
collection اجتماع مجموعه
library routine روال مجموعه ها
test battery مجموعه ازمون
triads مجموعه سه تایی
posted مجموعه پستی
triad مجموعه سه تایی
system مجموعه سازمان
posts مجموعه پستی
data set مجموعه داده ها
collections اجتماع مجموعه
post- مجموعه پستی
post مجموعه پستی
empty set مجموعه تهی
universal set مجموعه فراگیر
wiring مجموعه سیم ها
library مجموعه فایل ها
television set مجموعه تلویزیونی
libraries مجموعه فایل ها
mail application programming interface مجموعه استانداردها
dynamics مجموعه نیروها
working set مجموعه کاری
gymnasium مجموعه ورزشی
gymnasiums مجموعه ورزشی
systems مجموعه سازمان
cluster of galaxies مجموعه کهکشانی
proper subset زیر مجموعه
null set مجموعه پوچ
null set مجموعه تهی
canonical ensemble مجموعه بندادی
use case مجموعه ای از رویدادها
cable block مجموعه کابل
omnium gatherum مجموعه اشخاص
orthogonal set مجموعه متعامد
regular set مجموعه منظم
omnium gatherum مجموعه اشیا
end product مجموعه قطعات
character set مجموعه علائم
code set مجموعه رمز
bibliotheca مجموعه کتب
void set مجموعه تهی
product of sums حاصلضرب مجموعه ها
partial sum پاره مجموعه
working set مجموعه دایر
subset زیر مجموعه
set theory نظریه مجموعه ها
bijouterie مجموعه جواهرات
cuspidation مجموعه تیزه ها
style sheet مجموعه تعاریف
nomanclature مجموعه اصطلاحات
igniter train مجموعه چاشنی
set مجموعه [ریاضی]
set theory تئوری مجموعه ها
data set name نام مجموعه داده ها
gatb مجموعه ازمون استعدادعمومی
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
data set organization سازماندهی مجموعه داده ها
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
generation data set مجموعه دادههای تولیدی
relative complement تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
data set label برچسب مجموعه داده ها
general aptitude test battery مجموعه ازمون استعدادعمومی
set diagram [e.g. Euler or Venn diagram] نمودار مجموعه [ریاضی]
ranges مجموعه مقادیر مجاز
set theory نظریه مجموعه ها [ریاضی]
language subset زیر مجموعه زبان
union [set theory] اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
ranged مجموعه مقادیر مجاز
Intersection [set theory] اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
convex set مجموعه محدب [ریاضی]
convex set مجموعه کوژ [ریاضی]
ascii character set مجموعه کاراکترهای اسکی
superset مجموعه مرجع [ریاضی]
range مجموعه مقادیر مجاز
hayes command set مجموعه فرمانهای هیز
infinite set مجموعه نامتناهی [ریاضی]
condensation trail مجموعه وسایل انجماد
collecting system مجموعه جمع کننده
numeric مجموعه کلیدها با اعداد
condominium مجموعه های آپارتمانی
series [مجموعه نقش و نگاره ها]
penal codes مجموعه حقوق کیفری
data set ready امادگی مجموعه داده ها
nomenclature مجموعه اصطلاحات نامگذاری
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
thesaurus قاموس مجموعه اطلاعات
thesauruses قاموس مجموعه اطلاعات
numbers مجموعه مقادیر مجاز
number مجموعه مقادیر مجاز
microprogram مجموعه زیر دستورات
finite set مجموعه متناهی [ریاضی]
penal code مجموعه حقوق کیفری
set-theoretic difference تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
sequential data set مجموعه ترتیبی داده
null مجموعه حاوی صفرها
tools مجموعه برنامههای کاربردی
dsn نام مجموعه داده
achievement battery مجموعه آزمون پیشرفت
ribbing مجموعه رگبرگهای برگ
temporary data set مجموعه داده موقتی
consolidated pack ice مجموعه یخهای شناور
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
element اعضا [مجموعه] [ریاضی]
terminological وابسته به مجموعه اصطلاحات
fascicule دسته یا مجموعه کوچک الیاف
karyotype مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات
deck مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
contrasts بررسی تفاوتهای دو مجموعه اطلاعات
jus gentium مجموعه حقوق ژوستی نی ین امپراطور رم
simm مجموعه حافظه افزودنی منفرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com