Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
English
Persian
sum of squares of residual
مجموع مربعات باقیمانده
Search result with all words
residual sum of squares
مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
Other Matches
sum of squares
مجموع مربعات
sum of squares of regression
مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
regression sum of squares
مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
least squares
کوچکترین مربعات
least squares estimates
براورد حداقل مربعات
ordinary least squares
کمینه مربعات خطی
[ریاضی]
two stage least squares method
روش حداقل مربعات دومرحلهای
ordinary least squares
[OLS]
کمینه مربعات خطی
[ریاضی]
ordinary least square method
روش حداقل مربعات معمولی
weighted least square method
روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
three stage least squares method
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
leavings
باقیمانده
relict
باقیمانده
loose ends
باقیمانده
residue
باقیمانده
residuum
باقیمانده
residues
باقیمانده
loose end
باقیمانده
remainder
باقیمانده
rests
باقیمانده
rest
باقیمانده
remaining
باقیمانده
reminder
باقیمانده
reminders
باقیمانده
long residue
باقیمانده
residual
باقیمانده
distillation residue
باقیمانده تقطیر
balance of the amount
باقیمانده مبلغ
survivor
باقیمانده بازمانده
odds and ends
چیز باقیمانده
fragments
قطعه باقیمانده
fragmenting
قطعه باقیمانده
fragment
قطعه باقیمانده
well-preserved
خوب باقیمانده
residual variable
متغیر باقیمانده
residual term
جمله باقیمانده
residual drawdowm
افت باقیمانده
reliquix
اثار باقیمانده
split
میلههای باقیمانده
surviving dependent
فرد باقیمانده
residue of the state
باقیمانده ترکه
ort
باقیمانده غذا
remainder of the period
باقیمانده مدت
residual unemployment
بیکاری باقیمانده
residual volume
حجم باقیمانده
remained
مانده اثر باقیمانده
reliquaries
محفظه عتیقه باقیمانده
gleaning
خده خوشههای باقیمانده پس از
remain
مانده اثر باقیمانده
reliquary
محفظه عتیقه باقیمانده
land tail
باقیمانده زمینی یکان
residuary legatee
باقیمانده ماترک پس از تقسیم
functional residual capacity
فرفیت باقیمانده عملی
oddment
تکه و پاره چیز باقیمانده
subsidiary
باقیمانده در محل برای حفافت
subsidiaries
باقیمانده در محل برای حفافت
converting
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
after image
[آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
converted
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converts
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
convert
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
blowdown
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
amount
مجموع
summation
مجموع
over all
مجموع
ensembles
مجموع
ensemble
مجموع
lumps
مجموع
lumped
مجموع
lump
مجموع
sum total
مجموع
totalled
مجموع
sum
مجموع
totalling
مجموع
totals
مجموع
totaled
مجموع
total
مجموع
sums
مجموع
totaling
مجموع
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
stay behind
باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
bye hole
سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
modulo two sum
مجموع به پیمانه دو
logic sum
مجموع منطقی
summated ratings
مجموع درجه ها
check sum
مجموع مقابلهای
triads
مجموع سه چیز
anecdotage
مجموع حکایات
summation
مجموع یابی
tercet
مجموع سه چیز
totyality
جمع مجموع
totality
تمامیت مجموع
sum of squares
مجموع مجذورات
checksum
مجموع مقابلهای
altogether
همگی مجموع
triad
مجموع سه چیز
sideways sum
مجموع جانبی
sum of products
مجموع حاصلضرب
iamb
وتد مجموع
iambus
وتد مجموع
rootage
مجموع ریشه ها
pentachord
مجموع پنج نت
tote
جمع کردن مجموع
sum of the terms of an infinite sequence
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
totes
جمع کردن مجموع
toting
جمع کردن مجموع
toted
جمع کردن مجموع
fore and aftring
مجموع بادبانهای کشتی
bureaucracy
مجموع گماشتگان دولتی
series
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
aggregate
مجموع جمع کردن
aggregates
مجموع جمع کردن
vocabularies
مجموع لغات یک زبان
vocabulary
مجموع لغات یک زبان
total search result
مجموع نتیجه جستجو
bureaucracies
مجموع گماشتگان دولتی
sewerage
مجموع مجرای فاضلاب
alpine combined
مجموع مسابقههای الپاین
baronage
مجموع بارونها و نجبا
imbic
دارای وتد مجموع
mass diagram
منحنی مجموع بدهها
iambic
وابسته به وتد مجموع
cordage
مجموع طنابهای کشتی
par in
پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
nordic combined
مجموع مسابقات اسکی نوردیک
total deformation
مجموع تمام تغییر شکلها
geared
مجموع چرخهای دنده دار
gear
مجموع چرخهای دنده دار
gears
مجموع چرخهای دنده دار
matmen
مجموع کشتی گیران و داوران
sewarage
زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
rigging
مجموع طناب و بادبانهای کشتی
two person zero sum game
بازی دو نفره با مجموع صفر
remanence
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
ballots
رای مخفی مجموع اراء نوشته
pinning combination
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
armed forces
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
ballot
رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted
رای مخفی مجموع اراء نوشته
what state
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
vortex trail
دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
additions
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
stroke play
مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
addition
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
ice time
مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
assoil
اصل تغییر نکردنی مجموع یا حاصل ضرب بخشیدن
shook
: مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
carbon tracking
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
hand
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
under lease
وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
virtual mass
مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
deferred share
سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
id
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
libraries
برنامه دان مجموع برنامه ها
batches
دسته کردن مجموع کردن
library
برنامه دان مجموع برنامه ها
batch
دسته کردن مجموع کردن
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
opportune lift
فرفیت حمل اضافی یا فرفیت حمل باقیمانده
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com