Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (8 milliseconds)
English
Persian
withdrawal warrant
مجوز برداشت
Other Matches
justifications
مجوز
permission
مجوز
licenses
مجوز
licences
مجوز
license
مجوز
authority
مجوز
justification
مجوز
warrant
مجوز
warranted
مجوز
warranting
مجوز
licence
مجوز
warrants
مجوز
warrent
مجوز
licensing
مجوز
without justification
بدون مجوز
licensees
دارنده مجوز
licensee
دارنده مجوز
warranting
ضمانت کردن مجوز
warrant
ضمانت کردن مجوز
warrants
ضمانت کردن مجوز
clearance outwards
مجوز خروج کشتی
clearance inwards
مجوز ورود کشتی
warranted
ضمانت کردن مجوز
software license
مجوز نرم افزار
clearance
مجوز دستیابی به یک فایل
site license
مجوز درون سازمانی
sanctioning
مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctions
مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanction
مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctioned
مجوز جریمه ضمانت اجرا
takings
برداشت
impressions
برداشت
impression
برداشت
draw off
برداشت
land surveying
برداشت
offtake
برداشت
acceptance
برداشت
acceptances
برداشت
removal
برداشت
run duration
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه
unauthorized
آنچه باید مجوز داشته باشد
authorisations
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم
authorization
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم
browses
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browsed
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browse
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
removal of cinder
برداشت تفاله
draw off
بده برداشت
special drawing right
حق برداشت مخصوص
overdraft
اضافه برداشت
dual impression
برداشت دوگانه
first impression
برداشت نخستین
approach
برداشت روش
make a copy of
سواد برداشت
metal removal
برداشت براده
removal of slag
برداشت سرباره
overdrafts
اضافه برداشت
removal of phosphorus
برداشت فسفر
special drawing right
حق برداشت ویژه
stripping
برداشت لایه رو
remove
برداشت کردن
approaches
برداشت روش
approached
برداشت روش
removal of chips
برداشت براده
impressionist
برداشت گرای
impressionists
برداشت گرای
withdraw
برداشت از حساب
withdraws
برداشت از حساب
impressionistic
برداشت گذار
impressionistic
برداشت گرایانه
under ground survey
برداشت زیرزمینی
special drawing rights
حق برداشت ویژه
removes
برداشت کردن
removing
برداشت کردن
take off divisor
مقسم برداشت اب
take off distributor
اب پخشکن مقسم برداشت اب
handpick
برداشت محصول با دست
the timber warped
تیر تاب برداشت
safe yield
بده قابل برداشت
targeted
نقطه برداشت یا قرائت
nett
برداشت خالص کردن
nets
برداشت خالص کردن
net
برداشت خالص کردن
targeting
نقطه برداشت یا قرائت
targetted
نقطه برداشت یا قرائت
targetting
نقطه برداشت یا قرائت
cropper
برداشت کننده محصول
target
نقطه برداشت یا قرائت
targets
نقطه برداشت یا قرائت
overdraw
اضافه برداشت کردن
site survey
برداشت نقشه تکهای از زمین
overdrafts
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
. She dropped her demands (claim).
دست از تقاضاهای خود برداشت
forbore
دست برداشت امتناع کرد
paper gold
منظور حق برداشت مخصوص است
overdraft
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
constitutes
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituting
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
overdraft
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdrafts
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
The police officer took down the car number .
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
ATC
مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
agronomy
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
signatures
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
signature
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
overdrawn account
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
export licence
جواز صدور مجوز صدور
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
sampling
نمونه گیری برداشت نمونه
authorized stoppage
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com