English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (3 milliseconds)
English Persian
predicted محاسبه شده
Search result with all words
expansion افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
tallied محاسبه چوب خط زدن
tallies محاسبه چوب خط زدن
tally محاسبه چوب خط زدن
tallying محاسبه چوب خط زدن
approximation محاسبه ملایم
approximations محاسبه ملایم
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
backward روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
relative پاسهای مرتب که به نرم افزارکامپیوترامکان محاسبه زمان حقیقی میدهد
average میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
flop اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
background امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
backgrounds امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
backwards روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
measure روش محاسبه اندازه یا کمیت
size محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
sizes محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
fit محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fittest محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
calculate فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
calculated فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
calculates فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
algorithm محاسبه عددی حساب رقومی
algorithms محاسبه عددی حساب رقومی
parallel کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleled کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleling کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelled کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelling کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallels کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
design طرح و محاسبه
designs طرح و محاسبه
compute محاسبه کردن
compute انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computed محاسبه کردن
computed انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computes محاسبه کردن
computes انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
precedence قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
account محاسبه نمودن
analysis محاسبه
interference محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند
margin تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
margins تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
miscalculate اشتباه محاسبه کردن
miscalculated اشتباه محاسبه کردن
miscalculates اشتباه محاسبه کردن
miscalculating اشتباه محاسبه کردن
evaluate محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluated محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluates محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluating محاسبه یک مقدار یا کمیت
computing محاسبه
computing سرعت محاسبه یک کامپیوتر
computation نتیجه شمارش محاسبه
computation محاسبه
computation نتیجه محاسبه
computations نتیجه شمارش محاسبه
computations محاسبه
computations نتیجه محاسبه
slide rule خط کش محاسبه
slide rules خط کش محاسبه
interpolation محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
interpolations محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
evaluation عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluations عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
miscalculation محاسبه اشتباه
miscalculations محاسبه اشتباه
calculation محاسبه
prediction محاسبه
prediction از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
predictions محاسبه
predictions از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
box مربع روی ورقه محاسبه
boxes مربع روی ورقه محاسبه
heap مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
heaping مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
heaps مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
predicted از قبل محاسبه شده
accountable strength استعداد قابل محاسبه
accounting price قیمت محاسبه
air plot wind velocity سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
alu Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
arc elasticity of demand عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
arithmetic logic unit بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
arithmetic unit واحد محاسبه
assemble capital stock بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
automatic recalculation محاسبه مجدد خودکار
background recalculation محاسبه مجدد پس زمینه
basis of freight پایه محاسبه هزینه حمل
basket purchase خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
Other Matches
mflops اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
computation of replacement factors محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dyscalculia محاسبه پریشی
cam calculation محاسبه کرو
calk محاسبه کردن
calculated field فیلد محاسبه
calculating factor ضریب محاسبه
calculating machine ماشین محاسبه
computability قابلیت محاسبه
computable محاسبه پذیر
computational مربوط به یک محاسبه
computational اشتباه در محاسبه
double counting محاسبه مضاعف
design load بارمبنای محاسبه
calculation sheet برگ محاسبه
uncomputable محاسبه ناپذیر
nautical slide rule خط کش محاسبه دریایی
recalculation تجدید محاسبه
unit of account واحد محاسبه
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
computed goto جهش بر مبنای محاسبه
computed price قیمت محاسبه شده
integral calculus محاسبه انتگرال [ریاضی]
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
collapse design محاسبه در محیط خمیری
column wise recalculation محاسبه مجدد ستونی
computable function تابع محاسبه پذیر
row wise recalculation محاسبه مجدد سطری
load adjuster خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
incomputable غیر قابل محاسبه
manual recalculation محاسبه مجدد دستی
natural recalculation محاسبه مجدد طبیعی
reculaulation order تنظیم محاسبه مجدد
recalculation method روش محاسبه عدد
ration factor ضریب محاسبه جیره
optimal recalculation محاسبه مجدد بهینه
elastic design طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
design for flexture and shear طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
computing sight وسیله محاسبه عناصر تیر
computer generations روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computable آنچه قابل محاسبه است
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
strategically <adv.> طرح ریزی [محاسبه] شده
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
long run period دوران محاسبه بلند مدت
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
scaling law ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
current purchasing power حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
stroke play مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
percentile محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
freight tonne فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
unary operation عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
reboot بار کردن مجدد سیستم عامل در حین محاسبه
liquidated damages خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
unliquidated damages خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
leave year سال کار بدون محاسبه ایام مرخصی یا ترک خدمت
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
keystroke شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
design maximum weight حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
MIP mapping روش محاسبه پیکس ها در یک تصور برای بدست آوردن فاصله شی از دید بیننده
DX پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
geometry processing فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
number cruncher یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
processor bound اشاره به فرایندهایی میکندکه به محض استفاده از واحدپردازش مرکزی جهت اجرای پردازش یا محاسبه حقیقی سرعتش کم میشود
conversion tables جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
translation tables جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
combinatorics محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
paged address آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
fallout prediction محاسبه میزان ریزش اتمی پیش بینی ریزش
trend line یک بسط محاسبه شده از سری داده به منظور پیش بینی خط سیرهای ورای داده معلوم
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
A clear conscience fears no accusation <proverb> آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
LUT مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
plastic analysis محاسبه درمحیط خمیری روش واکافت خمیری فراکافت خمیری
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
offset plottin روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
linear speed روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com