Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
dyscalculia
محاسبه پریشی
Other Matches
flop
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
computation of replacement factors
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dyskinesia
حرکت پریشی
dyslexia
خوانش پریشی
apraxia
کنش پریشی
psychosis
روان پریشی
dysphasia
زبان پریشی
logopathy
زبان پریشی
agnosia
ادراک پریشی
aphasia
زبان پریشی
acatalepsia
استدلال پریشی
parapraxis
کنش پریشی
parapraxia
کنش پریشی
dyspraxia
کنش پریشی
paralogia
استدلال پریشی
asymbolia
نماد پریشی
visual agnosia
ادراک پریشی دیداری
expressive aphasia
زبان پریشی بیانی
paraphemia
زبان پریشی بیانی
functional psychosis
روان پریشی کارکردی
anomia
زبان پریشی نامی
involutional psychosis
روان پریشی انحطاطی
korsakoff's psychosis
روان پریشی کرساکف
conduction aphasia
زبان پریشی رسانشی
asomatognosia
ادراک پریشی تنی
astereognosis
ادراک پریشی بساوشی
auditory aphasia
زبان پریشی شنیداری
auditory agnosia
ادراک پریشی شنیداری
anarthria
زبان پریشی گفتاری
autotopagnosia
ادراک پریشی اندامی
barbaralalia
گفتار پریشی لهجهای
borderline psychosis
روان پریشی مرزی
anosognosia
ادراک پریشی نقیصهای
tactile agnosia
ادراک پریشی بساوشی
broca's aphasia
زبان پریشی بروکا
buffonery psychosis
روان پریشی لودگی
circular psychosis
روان پریشی ادواری
color agnosia
ادراک پریشی رنگ
alcoholic psychosis
روان پریشی الکلی
motor aphasia
زبان پریشی حرکتی
senile psychosis
روان پریشی پیری
dysphrasia
زبان پریشی نحوی
sensory apraxia
کنش پریشی حسی
simultanagnosia
ادراک پریشی همزمانی
symbiotic psychosis
روان پریشی وابستگی
tardive dyskinesia
حرکت پریشی دیررس
toxic psychosis
روان پریشی ناشی از سم
aphrasia
زبان پریشی نحوی
unipolar psychosis
روان پریشی یک قطبی
uraniscolalia
گفتار پریشی کامی
visual aphasia
زبان پریشی دیداری
wihtiko psychosis
روان پریشی ویهتیکو
wihtiko psychosis
روان پریشی ادمخواری
windigo psychosis
روان پریشی ویندیگو
windigo psychosis
روان پریشی ادمخواری
agrammatism
زبان پریشی نحوی
acataphasia
زبان پریشی نحوی
semantic aphasia
زبان پریشی معنایی
receptive aphasia
زبان پریشی دریافتی
tongu praxia
کنش پریشی زبانی
oral dyskinesia
حرکت پریشی دهانی
organic psychosis
روان پریشی عضوی
pibtokto
نوعی روان پریشی
diaschisis
کارکرد پریشی جانبی
ideokinetic apraxia
کنش پریشی زنجیرهای
affective psychosis
روان پریشی عاطفی
prison psychosis
روان پریشی زندان
sensory aphasia
زبان پریشی حسی
reactive psychosis
روان پریشی واکنشی
puerperal psychosis
روان پریشی پس زایمانی
psychoticism
روان پریشی گرایی
psychotomimetics
داروهای روان پریشی زا
psychedelic drugs
داروهای روان پریشی زا
prosopagnosia
ادراک پریشی چهرهای
amnestic apraxia
کردار پریشی یاد زدایشی
allopsychosis
روان پریشی دگر محور
amnestic aphasia
زبان پریشی یاد زدایشی
autopsychosis
روان پریشی خود- محور
traumatic psychosis
روان پریشی اسیب زاد
presenile psychosis
روان پریشی پیش پیری
manic depressive psychosis
روان پریشی شیدایی افسردگی
prepsychotic personality
شخصیت پیش روان پریشی
holergasia
روان پریشی تمام عیار
epochal psychosis
روان پریشی سنین انتقالی
dyseneia
زبان پریشی کری زاد
color anomia
زبان پریشی نامی رنگها
brief reactive psychosis
روان پریشی واکنشی کوتاه مدت
predictions
محاسبه
prediction
محاسبه
computing
محاسبه
slide rule
خط کش محاسبه
slide rules
خط کش محاسبه
computations
محاسبه
computation
محاسبه
analysis
محاسبه
calculation
محاسبه
computability
قابلیت محاسبه
computable
محاسبه پذیر
designs
طرح و محاسبه
calk
محاسبه کردن
unit of account
واحد محاسبه
design
طرح و محاسبه
calculation sheet
برگ محاسبه
calculating machine
ماشین محاسبه
recalculation
تجدید محاسبه
calculating factor
ضریب محاسبه
calculated field
فیلد محاسبه
design load
بارمبنای محاسبه
computational
اشتباه در محاسبه
computational
مربوط به یک محاسبه
account
محاسبه نمودن
uncomputable
محاسبه ناپذیر
approximations
محاسبه ملایم
computes
محاسبه کردن
approximation
محاسبه ملایم
double counting
محاسبه مضاعف
nautical slide rule
خط کش محاسبه دریایی
computed
محاسبه کردن
compute
محاسبه کردن
engineer's scale
خط کش محاسبه مهندسی
cam calculation
محاسبه کرو
miscalculation
محاسبه اشتباه
computations
نتیجه محاسبه
predicted
محاسبه شده
computation
نتیجه محاسبه
arithmetic unit
واحد محاسبه
accounting price
قیمت محاسبه
miscalculations
محاسبه اشتباه
miscalculated
اشتباه محاسبه کردن
evaluating
محاسبه یک مقدار یا کمیت
incomputable
غیر قابل محاسبه
predicted
از قبل محاسبه شده
integral calculus
محاسبه انتگرال
[ریاضی]
reculaulation order
تنظیم محاسبه مجدد
row wise recalculation
محاسبه مجدد سطری
tallied
محاسبه چوب خط زدن
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
load adjuster
خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
tally
محاسبه چوب خط زدن
optimal recalculation
محاسبه مجدد بهینه
manual recalculation
محاسبه مجدد دستی
tallies
محاسبه چوب خط زدن
miscalculate
اشتباه محاسبه کردن
natural recalculation
محاسبه مجدد طبیعی
computed price
قیمت محاسبه شده
computed goto
جهش بر مبنای محاسبه
collapse design
محاسبه در محیط خمیری
evaluated
محاسبه یک مقدار یا کمیت
computations
نتیجه شمارش محاسبه
automatic recalculation
محاسبه مجدد خودکار
background recalculation
محاسبه مجدد پس زمینه
computation
نتیجه شمارش محاسبه
calculated altitude
ارتفاع محاسبه شده
evaluates
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluate
محاسبه یک مقدار یا کمیت
miscalculating
اشتباه محاسبه کردن
column wise recalculation
محاسبه مجدد ستونی
ration factor
ضریب محاسبه جیره
miscalculates
اشتباه محاسبه کردن
computing
سرعت محاسبه یک کامپیوتر
computable function
تابع محاسبه پذیر
recalculation method
روش محاسبه عدد
tallying
محاسبه چوب خط زدن
box
مربع روی ورقه محاسبه
computed
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
algorithm
محاسبه عددی حساب رقومی
algorithms
محاسبه عددی حساب رقومی
measure
روش محاسبه اندازه یا کمیت
compute
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
ration basis
مبنای محاسبه جیره غذایی
ration cycle
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
boxes
مربع روی ورقه محاسبه
long run period
دوران محاسبه بلند مدت
date of acquisition
از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
evaluations
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
basis of freight
پایه محاسبه هزینه حمل
design for flexture and shear
طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
computing sight
وسیله محاسبه عناصر تیر
computer generations
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computable
آنچه قابل محاسبه است
strategically
<adv.>
طرح ریزی
[محاسبه]
شده
computes
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
elastic design
طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
evaluation
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
interpolation
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
basket purchase
خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
interpolations
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
scaling law
ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
current purchasing power
حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
margin
تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
margins
تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
percentile
محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
stroke play
مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
unary operation
عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
expansion
افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com